Amirhosein Kheirkhah
Amirhosein Kheirkhah
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

فرار از مسئولیت

✍️ بعضی مدیران خصوصاً مدیران پر مشغله یا چند کاره رفتارهایی دارند که به دلیل بروز ناهماهنگی و مشکل در بخش‌ها و واحدهای زیرمجموعه‌شان به فرار از مسئولیت توسط مدیر تعبیر می‌گردد. عناوینی چون، مسئولیت گریزی و یا بی‌اعتنایی به موانع و مشکلات تلقی کارکنان از اینگونه مدیران است. در مقابل ممکن است برخی مدیران نیز مشکلات را ناشی از کمبود اختیارات خود بدانند و بر سیستم فشار وارد سازند که اختیاراتشان در حد کفایت باشد و یا اختیارات جدیدی به آنها تفویض شود. ادعای این مدیران بدان دلیل است که به لحاظ نبود و یا کمبود اختیار سیستم در یک بروکراسی پیچیده برای هر موضوعی درگیر می‌شودکه روند چرخش امور را طولانی می‌سازد. هیچکدام از مواردی که به آنها اشاره رفت غیر واقعی نیست و قطعاً نمونه‌هایی از هر دو دسته و عوارض آنها در موارد بسیار دیده شده یا وجود دارد.

در این یادداشت قصد، اشاره به پدیده‌ای است که ظاهر و انگیزه متفاوتی در پشت آن قرار دارد که به واقع انسان دچار این مشکل می‌شود که هدف آیا سازمان و بنگاه و حل سریع مشکلات است و یا تدابیر اتخاذ شده به دلایل دیگر مانند نا آشنایی مدیر با مسئولیت‌های محوله یا فرار از فشار مسئولیت‌های وقت‌گیر و ایجاد فضای تنفس و نهایتاً به دلیل عواقب برخی تصمیمات، فرار از تصمیم‌گیری و یا اختیارات مدیران است.

اگر به درون برخی بنگاه‌ها دقت کنیم ممکن است به شرایطی به شرح زیر برخورد نماییم که تا حدی غیرعادی یا غیر لازم است ولی برای هر یک دلایلی ارائه می‌شود که جهت پذیرش آنها باید دقت کافی به خرج داد.

به طور مثال:

۱-نمودارهای سازمانی گسترده با پست‌ها و مشاغل زیاد و به تبع آن نیروهای فراوان و تقسیم کارها و اجزای زیاد.

۲-پیشنهاد و یا انتصاب افرادی به سمت‌های نو و تازه در بنگاه که ضرورت این انتصاب‌ها (معاونت‌ها و مدیریت‌ها) محل تردید است.

۳-تدوین مقررات دست و پا گیر که شاید هدف آن بیشتر تدقیق امور و اطمینان از سلامت عمل باشد ضمن آنکه باعث فراغت برای مدیران بالادستی نیز می‌شود.

۴-تشکیل انواع کمیسیون‌ها، کمیته‌ها، شوراها و جلسات منظم و شناسنامه‌دار و واحدهای وابسته و غیره که مدیران و کارکنان دارای پست مشخص در یک یا چند تای آنها عضویت دارند لیکن مسئولیت‌های محوله به همه اینها بیشتر ظاهر بالغ کردن تصمیمات، بهینه‌سازی رویه‌ها و درکل نوعی دموکراتیزه کردن دستگاه می‌باشد. ضمن تاکید بر اینکه وجود این تشکل‌ها در برخی موارد ضروری است لیکن مطلوبیت آنها وقتی است که با هدف مشخص ایجاد شده و تصمیمات آنها جدی گرفته شود و قصد فرار از مسئولیت یا اختیار، انگیزه تشکیل آنها نباشد.

البته به جز موارد بالا که وجود حساب شده آنها محل تردید نیست، تفویض اختیار و تعیین نماینده و شرکت دادن افراد به جای مدیر در جلسات غیر جذاب و یا کم اهمیت، وسیله‌ای است که مدیر می‌تواند برای فراغت خود از آن بهره‌مند شود. به هر حال در همه این موارد اگر منطق قوی وجود داشته باشد و تصمیمات متخذه توسط این گوشواره‌ها کاملاً مورد پشتیبانی قرار گیرد، شاید برای بهره‌وری بالاتر امور و منطقی‌تر و اصولی‌تر شدن تصمیمات و اقدامات مفید باشد.


امیرحسین خیرخواه

مدیریتمدیریتیوظیفهمسئولیت
همکار سازمان مدیریت صنعتی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید