برای آماده شدن برای برنامه ریزی استراتژیک کسب و کار، شناسایی عوامل کلیدی موفقیت بسیار مهم است. درک اینکه یک عامل موفقیت حیاتی چیست می تواند به شما کمک کند برنامه های استراتژیک کارآمد، مفید و متمرکز داشته باشید. یادگیری بیشتر در مورد عوامل کلیدی موفقیت می تواند به شما کمک کند هنگام ایجاد یک طرح کسب و کار استراتژیک موثرتر باشید. در این مقاله به تعریف و اهمیت عوامل حیاتی موفقیت به همراه عوامل مشترک و پنج مرحله برای انتخاب عوامل موفقیت شرکت، بخش یا پروژه می پردازیم.
عوامل کلیدی موفقیت که موضع استراتژیک یا تاکید رقابتی نیز نامیده میشوند، عناصر حیاتی برای موفقیت یک شرکت در بازار هدف هستند. عوامل موفقیت چارچوبی را برای یک شرکت فراهم می کند تا بداند چه کاری باید انجام دهد، چه زمانی آن را انجام دهد و چگونه آن را به بهترین نحو انجام دهد تا رقابتی باشد. این عوامل موفقیت یکی از سه عنصری هستند که یک کسب و کار برای تعیین مسیر خود به همراه فرآیند برنامه ریزی استراتژیک و شناسایی اهداف خاص استفاده می کند. فرآیند برنامه ریزی کسب و کار با نگاه کردن به حوزه های مختلف کسب و کار، مانند افراد، فناوری و بازاریابی، عوامل موفقیت را شناسایی می کند.
درک عوامل موفقیت بخشی جدایی ناپذیر از هر موقعیت مدیریتی برای ایجاد و اجرای یک طرح تجاری قابل دوام است. یک تیم مدیریتی با هم کار می کنند تا تصمیماتی را اتخاذ کنند که مستقیماً بر انتظارات شرکت در زمینه های مختلف تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، عوامل حیاتی موفقیت بر انتظارات شرکت در مورد رفتار کارکنان، مهارت ها و نیازهای دانش تأثیر می گذارد. این عوامل همچنین دستورالعمل های تصمیم گیری در مورد ساختار سازمانی شرکت، اجرای برنامه ها، شیوه های تولید و استراتژی های بازاریابی را ارائه می دهند. شناسایی عوامل موفقیت به یک شرکت، بخش یا پروژه اجازه میدهد تا روی حوزههای حیاتی موفقیت متمرکز بماند و در عین حال سایر حوزههای تمرکزی را که فاقد اهمیت هستند حذف کند.
عوامل موفقیت مشترک برای کل سازمان، یک بخش خاص یا یک پروژه با تمرکز خوب وجود دارد، از جمله:
عامل موفقیت مالی شامل جریان نقدی و دارایی ها، امکانات و تجهیزات شرکت است. حوزههایی که باید در امور مالی در نظر گرفته شوند شامل بازبینی منظم قیمتها برای رقابتی ماندن، ردیابی دادههای مالی حیاتی، و اطمینان از وجود کنترلهای مالی برای نظارت بر جریان نقدی، هزینهها و حاشیه سود است. همچنین میتوانید اطمینان حاصل کنید که هر کارمند اهمیت موقعیت خود را درک میکند و اینکه شغل آنها چگونه بر نتیجه کار تأثیر میگذارد. در نهایت، یک شرکت می تواند ارزیابی کند که آیا امکانات و تجهیزات برای کمیت و کیفیت کار انجام شده کافی است یا خیر.
منابع انسانی یک سازمان شامل پرسنل آن و برنامه های یادگیری و توسعه آن برای حمایت از کارکنان است. یک شرکت یا بخش می تواند اطمینان حاصل کند که کارکنان را با دقت بر اساس مهارت ها و نقاط قوت استخدام می کند و در عین حال فرصت هایی برای رشد و توسعه نیز فراهم می کند. کارکنان باید اهداف کلی سازمان را درک کنند و استراتژی های تعریف شده را برای نزدیکتر کردن شرکت به دستیابی به اهدافش بپذیرند. این امر مستلزم به اشتراک گذاشتن چشم انداز کسب و کار، تشویق کارمندان به بازخورد و اطمینان از درک کارکنان از انتظارات شرکت است. ایجاد فرهنگ همکاری و ارتباطات باز می تواند به بخش منابع انسانی در دستیابی به موفقیت کمک کند.
برای اطمینان از موفقیت در بازاریابی، ممکن است به روابط با مشتری، فروش و پاسخگویی شرکت نگاه کنید. بازاریابی آگاهی از برند را ایجاد می کند و می تواند باعث فروش شود، اما به طور قابل توجهی بر رضایت مشتری و پایداری بازار نیز تأثیر می گذارد. نیازها، خواستهها و ارزشهای مشتریان خود را به طور مداوم زیر نظر داشته باشید. سعی کنید بدون توجه به جایی که مشتری در فرآیند فروش هستند به آنها پاسخ دهید تا نشان دهید که از آنها قدردانی می کنید. بازاریابی همچنین در مورد جمع آوری، ردیابی، و تجزیه و تحلیل داده های مشتری، از جمله فروش، روند، و سطح رضایت است. تشویق به بازخورد مشتری و گفتگوهای باز با مشتریان می تواند درک شما را از بازار و جایگاه شما گسترش دهد.
حوزه عملیات بر فرآیندها، رویه ها و کارهایی که افراد در سازمان انجام می دهند متمرکز است. برای کمک به موفقیت تیم عملیاتی خود، تعیین کنید که آیا عملیات کسب و کار شما با تجربه مثبت مشتری مطابقت دارد یا خیر. مستندسازی، فرآیند بررسی و نگهداری عملکردهای عملیاتی در سازمان را در نظر بگیرید. سیستم های کامپیوتری را برای کمک به رویه های تکرارپذیر و سازگار بررسی کنید. علاوه بر این، بازخورد کارکنان، آموزش و مشارکت در فرآیندها برای موفقیت بلندمدت کسب و کار ضروری است.
عامل موفقیت تمرکز استراتژیک شامل رهبری، مدیریت و برنامه ریزی مسئولانه است. این امر مستلزم آن است که یک شرکت ارزش های اصلی خود را شناسایی کند و تیم مدیریتی خود را به عنوان نمونه ای از این ارزش ها و ماموریت شرکت شناسایی کند. همه کارکنان شرکت ارزش های اصلی سازمان را درک می کنند و کار را در راستای اهداف و اهداف شرکت تولید می کنند. هر هدفی که توسط تیم رهبری شناسایی میشود، معیارها، راههای اندازهگیری موفقیت و ابزارهای موجود برای کسانی که روی پروژه کار میکنند به وضوح تعریف شده است. رهبری برنامه کسب و کار استراتژیک را سالانه با نظرات و پشتیبانی کارکنان به روز می کند.
در اینجا پنج مرحله وجود دارد که باید هنگام انتخاب عوامل موفقیت حیاتی برای بخش یا پروژه بعدی خود دنبال کنید:
اولین قدم در انتخاب عوامل موفقیت این است که تیم رهبری خود را جمع آوری کنید. کار با افراد از بخشهای دیگر و نقشها و سطوح رهبری مختلف، دیدگاههای جامع و متنوعی از آنچه برای شرکت و کارمندان آن ضروری است به دست میدهد. تنوع ایدهها، ارزشها و حوزههای نفوذ به این اطمینان کمک میکند که عوامل موفقیت نشاندهنده یک کسبوکار واحد باشند. با هم، می توانید عوامل موفقیت حیاتی برای انجام بخش یا پروژه را شناسایی کنید.
به عنوان مثال، اگر یک بخش بازاریابی مسئول تغییر نام یک شرکت خردهفروشی است، میتوانید از افراد مختلفی بخواهید که از بخشها و سطوح مختلف سازمان به تیم رهبری این پروژه بپیوندند. جمع آوری یک گروه متنوع از نظرات و دیدگاه ها مهم است، بنابراین می توانید از یک کارگر انبار، ناظر تولید، مدیر خرید، معاون اداری و سرپرست حسابداری بخواهید که به همراه مدیر ارشد بازاریابی، مدیر فروش و مدیر برند بپیوندند.
از آنجا که عوامل موفقیت از اهداف، بخش یا پروژه کلی یک شرکت پشتیبانی می کنند، شناسایی اهداف و اهداف بسیار مهم است. این به شما چارچوبی می دهد تا عوامل موفقیت مهم را تعیین کنید. اگر سازمان شما از قبل یک بیانیه ماموریت کاملاً تعریف شده دارد، می توانید آن را با رهبری بررسی کنید و اهداف و مقاصد را در راستای آن تعیین کنید. کار در فرآیند انتخاب عوامل موفقیت همچنین امکان بازنگری و به روز رسانی بیانیه ماموریت را در صورت نیاز فراهم می کند. تمام اهداف و اهداف بخش و پروژه به طور ایده آل با بیانیه ماموریت و ارزش های اصلی شرکت هماهنگ هستند.
به عنوان مثال، یک تجارت در حال حاضر یک بیانیه ماموریت شرکت به خوبی تثبیت شده دارد. شما اطمینان حاصل می کنید که هدف و اهداف پروژه شما با ارزش های اصلی شرکت هماهنگ است. هدف این پروژه راه اندازی مجدد نام تجاری شرکت شما است. به عنوان یک گروه، چندین هدف حیاتی را شناسایی می کنید، از جمله نقاط عطف برای هر مرحله و اهداف فروش برای سه، شش و 12 ماه اول.
هنگامی که اهداف و اهداف بخش یا پروژه را شناسایی کردید، متغیرهای بالقوه را بشناسید و ارزیابی کنید. تیم رهبری می تواند متغیرها را با پرسیدن سوالاتی در مورد چه کسی، چه چیزی، کجا، چرا و چگونه شناسایی کند. به عنوان مثال، تعیین اینکه چه کسی چه کارهایی را تا چه تاریخی تکمیل می کند، می تواند وضوح و شکاف در منابع، زمان، پول یا ابزار را آشکار کند.
به عنوان مثال، شما به عنوان یک گروه، متغیرها را شناسایی و تجزیه و تحلیل می کنید. سپس، افراد خاصی را انتخاب میکنید تا به عنوان افراد نقطهای برای بخشهایشان، شخصی برای ارتباط با هیئت اجرایی، و فرد دیگری برای ارائه بهروزرسانیهای ارتباطی واضح به کارکنان شرکت باشند. در نهایت، گروه یک بودجه مالی مناسب طراحی میکند و رویههایی را برای مدیریت تغییرات در پارامترهای پروژه ایجاد میکند.
اکنون که یک تیم رهبری متنوع با هدف مشخص و متغیرهای مشخص دارید، زمان آن رسیده است که عوامل حیاتی موفقیت را تعیین کنید. اکنون پنج عامل موفقیت مشترک و هر عامل دیگری را که شناسایی کرده اید و اینکه چگونه در موفقیت هر متغیر در برنامه شما نقش دارند را در نظر بگیرید. البته، وضعیت ایده آل این است که هر عامل موفقیت حداکثر سود را برای منابع، زمان، پول و ابزار شما فراهم کند.
در مثال ما، شما به عنوان یک تیم، پنج عامل موفقیت مالی، منابع انسانی، بازاریابی، عملیات و تمرکز استراتژیک را مورد بحث قرار میدهید. سپس کارهایی را که شرکت و بخش می توانند برای حمایت از پروژه در هر منطقه انجام دهند را با دستورالعمل هایی برای سنجش موفقیت شناسایی می کنید. به عنوان مثال، در فاکتور بازاریابی، تیم تصمیم میگیرد به طور مداوم از طریق اشکال مختلف رسانههای اجتماعی از مشتریان نظرسنجی کند تا بینشی در زمان واقعی از واکنش مشتریان به پیام برند جدید کسب کند.
آخرین مرحله برای انتخاب عوامل حیاتی موفقیت، بررسی و پیگیری مداوم است. فرآیند کسب و کار عوامل موفقیت یک چرخه مداوم از ارزیابی، تعدیل و بهبود مستمر است. بررسی و پیگیری نیاز به نظرات همه اعضای تیم رهبری با ارتباطات و بحث آزاد دارد. گرد هم آمدن مکرر برای بررسی طرح، اندازه گیری دستاوردهای نقاط عطف، و ارائه راهنمایی در مورد تنظیمات برای موفقیت پروژه حیاتی است.
برای مثال، تیم رهبری قصد دارد هفتهای یکبار برای یک جلسه پروژه گرد هم بیاید تا درباره بهروزرسانیها، چالشها و پیشرفت بحث کند. سپس، به عنوان یک گروه، می توانند در مورد هر موضوعی بحث کنند و راه حل های طوفان فکری را مطرح کنند. آنها همچنین ممکن است بهروزرسانیهایی در مورد بودجههای مالی ارائه کنند و اهداف انجامشده را در طول مسیر جشن بگیرند.
همانطور که می بینید، یادگیری بیشتر در مورد عوامل کلیدی موفقیت می تواند به شما در ایجاد یک طرح کسب و کار استراتژیک موثرتر کمک کند.
منبع : akobdc.com