اکرم جوکار
اکرم جوکار
خواندن ۵ دقیقه·۴ سال پیش

چند نکته‌ی مهم برای نوشتن داستان کودک

آن چه در این مقاله می‌خوانیم:
روابط علت و معلولی در داستان فانتزی
موضوع داستان
انتخاب زبان مناسب کودک
اندازه‌ی جمله‌ها
رمز جذابیت داستان کودک
انتخاب نام
ساختار داستانی
شخصیت‌پردازی و فضاسازی
پایان داستان
داستانی بنویس که برای مخاطب کودک جذاب باشد.
داستانی بنویس که برای مخاطب کودک جذاب باشد.


نوشتن داستان برای کودکان و نوجوانان گرچه کار جذابی به نظر می‌رسد، ولی در عمل چندان هم ساده نیست. شاید حجم کم کتاب‌های کودک و سادگی شیوه‌ی بیان داستان‌هایی که از کودکی به خاطر داریم سبب شده تا به اشتباه فکر کنیم که نوشتنشان نباید کار سختی باشد. در حالی که نویسندگی هم مانند هر کار دیگری هنگامی که به صورت حرفه‌ای دنبال شود با چالش‌های فراوانی روبرو است. نکات بسیاری وجود دارد که در ابتدای ورود به این حوزه از چشم نویسنده‌ی جوان دور می‌ماند. در این یادداشت با چند نکته برای پرهیز از این اشتباه‌های رایج آشنا می‌شویم.

چفت و بست‌های دنیای فانتزیت را محکم کن.

بسیاری از داستان‌های کودک در فضایی فانتزی شکل می‌گیرند. فضایی که در آن حیوانات و اشیا به سخن می‌آیند و با از سر گذراندن ماجراهای بامزه و جذاب مخاطب کوچک را با خود همراه می‌کنند. در دنیای فانتزی رخ دادن اتفاقات جادویی مثل به زمین آمدن یک پسربچه‌ی بامزه از سیاره ب 612 و حرف زدنش با روباه، جغرافی‌دان، پادشاه و خلبان چنان که در داستان شازده کوچولو می‌بینیم چندان غریب و باورنکردنی نیست. با این وجود یکی از اولین دام‌های پیش پای نویسنده‌ی تازه‌قلم بی‌توجهی به روندهای علت و معلولی در داستان فانتزی است. نکته‌ی مهم اینجاست، داستان فانتزی همانند داستان‌های رئال نیاز به منطق داستانی دارد. هر ماجرا باید سر جای خود و با دلیل از پیش مشخص نوشته شود تا در ذهن مخاطب داستان ایجاد ابهام نکند. خبر بد اینکه اگر نویسنده نسبت به چفت و بست‌های جهانی که خلق می‌کند بی‌توجه باشد سوالات بسیاری در ذهن مخاطب ایجاد می‌شود و این سردرگمی باعث بی‌علاقگی کودک می‌شود. پس بهتر است هوشیار باشید و جهان داستانیتان را به درستی طراحی کنید.

موضوع داستانت را بشناس.

نویسنده باید پیش از نوشتن، طرح داستانی منسجمی آماده کند و در آن طرح تنها به یک موضوع بپردازد. داستان کودک کوتاه‌تر از آن است که بیش از یک موضوع را پوشش دهد. ساختار ذهن کودکان هنوز به آن اندازه شکل نگرفته که همزمان موضوعات مختلف را به صورت موازی دنبال کند. نویسنده‌ی باهوش می‌داند که خط اصلی داستانش چیست و داستان حول چه موضوعی می‌گردد.

چون که با کودک سر و کارت فتاد...

حتما این بیت از مولانا، شاعر بزرگ پارسی، را شنیده‌اید که« چون که با کودک سر و کارت فتاد / هم زبان کودکی باید گشاد». به عنوان یک نویسنده‌ی کودک باید این یک بیت را مدام در خاطر داشته باشید و سر لوحه‌ی کارتان قرار دهید. داستان شما باید به زبان ساده، روان و متناسب با حال و هوای کودکان نوشته شود. کودکی که تازه چند سالی است زبان باز کرده و شمار واژگانی که شنیده و درک می‌کند چندان زیاد نیست نمی‌تواند مانند بزرگسالان همه‌ی واژگان را درک کند. پس بهتر است در داستان کودک به دایره‌ی واژگانی محدود کودک توجه نمایید و داستان را با لحنی کودکانه و متناسب با فضای داستان روایت کنید.

جمله‌های کوتاه و اثر گذار بنویس.

بعد از واژه، جلمه‌ها واحد معنادار یک متن هستند. درک معنای جمله‌های مرکب و دارای قواعد پیچیده برای کودکان، کاری سخت و حوصله سربر است. پس تا می‌توانید از جمله‌های کوتاه با یک فعل استفاده نمایید. جمله‌ها باید به سادگی قابل درک و به هم مرتبط باشند و به مرور داستانتان را پیش ببرند.

مثل بعضی از معلم‌های غرغرو نصیحت نکنید.

هیچ آدمی علاقه‌ای به نصیحت شنیدن ندارد به ویژه هنگامی که کودک یا نوجوان باشد. پس اگر می‌خواهید داستانتان تا انتها خوانده شود، مراقب باشید در نوشتن داستان از مستقیم‌گویی و پند و اندرز دادن به مخاطب خودداری کنید. همچنین لحن داستانتان نباید گزارش‌گونه، خشک و رسمی باشد. تا جای امکان به فضای دنیای کودکان نزدیک شوید، خط قرمزهایی که والدین و مربی‌ها برای کودک می‌گذارند را به خوبی بشناسید و گاهی به این محدوده نزدیک شوید. به عنوان مثال بچه‌ها، شخصیت‌های ناقلایی که گاهی رفتارهای جسورانه و ساختارشکنانه انجام می‌دهند را بیش‌تر دوست دارند و با آن‌ها هم‌ذات‌پنداری می‌کنند.

جذاب‌ترین نام را انتخاب کن.

اولین جرقه‌ی ارتباط بین مخاطب با داستان شما از طریق نام داستان است. این نام روی جلد است که به داستان شما شانس خوانده شدن می‌دهد. تلاش کنید برای داستانتان نامی ساده، خوش‌آهنگ، کنجکاوی‌برانگیز و مرتبط با موضوع داستان انتخاب نمایید. نامی که در ذهن کودک بنشیند و برایش قابل درک باشد و تا مدت‌ها آن را به ذهن بسپارد.

ساختار داستان را درست بچین.

نگارش داستان کودک نیز مانند داستان بزرگسال نیاز به رعایت اصول و قواعد داستان‌نویسی و توجه به عناصر داستانی وجود دارد. داستان هر چند کوتاه باید آغاز، میانه و پایان داشته باشد. داستانتان باید بحران جدی و کشمکش داشته باشد و کنش و واکنش شخصیت‌ها به طور منظم به پیش‌برد داستان کمک کند. همان‌طور که در بالا اشاره شد داستان کودک معمولا یک موضوع، یک هدف و یک گره داستانی دارد.

فضا و شخصیت‌های داستانت را بشناس.

ضعفی که در داستان‌های نویسندگان جوان و کم‌تجربه مشاهده می‌شود ضعف در فضاسازی و شخصیت‌پردازی داستان است. گویی هر جای داستان به گرهی برمی‌خورند شخصیت جدیدی وارد داستان می‌کنند و یا فضای تازه‌ای خلق می‌کنند. این مورد از موارد جدی است که باید هوشیارانه به آن توجه داشته و از آن پرهیز کنید. داستان کودک بهتر است با یکی دو شخصیت که برای کودک جذاب و آشنا باشد روایت شود.

پایان خوش و به یاد ماندنی بنویس.

بهتر است پایان داستان را به صورتی بنویسید که نه چنان ساده باشد که کودک از ابتدا آن را پیش‌بینی کند و نه چنان دشوار که داستان در ذهنش بی‌جواب باقی بماند. نکته‌ی مهم‌تر اینکه نتیجه‌گیری را باید به خود کودک واگذار کنید تا در ذهن خود با تحلیل داستان به مفهوم داستان پی ببرد و ضمن درس گرفتن از داستان لذت کشف ماجرا را نیز تجربه کند.


داستانداستان کودکنوشتنداستان فانتزیکودک
برای تولیدکننده محتوای متنی، هر جا واژه‌ها باشن وطن همون‌جاست؛ مثلا همین ویرگول!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید