علی کارگر
علی کارگر
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

همه منفی‌بافن امّا فقط یه عده رنج میبرن

کی میتونه ادعا کنه من هیچ مشکلی توی زندگیم ندارم؟

همه‌ی ما نقطه ضعف‌هایی داریم که گاهی اوقات خودمون باعث میشیم تا اون نقطه ضعف به یک حفره‌ی بزرگ تبدیل بشه.

اگه احساس ترس، اضطراب، پشیمونی یا هر حس منفی داری، هیچ دلیلی برای پنهان کردنش نیست. اگه قرار بود این احساسات رو تجربه نکنیم اصلاً به دنیا نمیومدیم.

هیچوقت خودت رو به خاطر مشکلاتی که داری قضاوت نکن. چرا؟ چون فکر کردن به نقاط ضعف خودش یک نقطه‌ی ضعف میسازه.

من برخلاف خیلی‌ها موافق اعتماد به نفس کاذب نیستم. اینکه مدام به خودم بگم هیچ مشکلی وجود نداره فقط داری خودتو گول میزنی و یه توهم موفقیت الکی واسه خودت میسازی.

چیکار باید کرد؟

قبول کردن جنبه‌های منفی زندگی. اولین قدم اینه که درک کنی جنبه‌های منفی زندگی برای رشد ضروریه. بدون ترس، بدون شکست، بدون درد هیچ موفقیتی در کار نیست.

احساسات منفی اجتناب ناپذیرن، امّا چیزی که مهمه درس گرفتن از این احساسات و قضاوت نکردن خودت درباره‌ی اونهاست.

چرا نباید درباره‌ی احساسات منفی خودت نظر بدی؟

یه شخصی رو فرض کن که مشکل "استرس شدید" داره. اگه این آدم توی خلوت خودش مدام به این موضوع فکر کنه (که من مشکل استرس شدید دارم) مشکل دو برابر میشه.

الان یه مشکل خودِ استرس شدیده و دومین مشکل فکر کردن به این که مشکل شدید داری.

اینکار باعث میشه یه حلقه از مشکلات به وجود بیاد و برای خارج شدن ازش باید روزها و شاید ماه‌ها زمان بذاری و البته اثراتی که به جا میذاره خیلی مخرب‌تر از چیزیه که من بتونم با گفتن کلمات بیان کنم.

استرس یا ترس رو همه ما تجربه کردیم. امّا این احساسات باعث پیشرفت میشن. به جای اینکه بگی چرا من فلان مشکل رو دارم بگو چطوری میتونم از شر و عذابش راحت بشم؟

بعد از عبور و حل کردن مشکل شما یک فرد به شدت قدرتمندتری نسبت به قبل هستی.

از مودی بودن و دم‌دم مزاجی فرار کن

زندگی یعنی گذر از فازهای مختلف امّا نه یک روز فازِ رژیم و باشگاه، یک روز فازِ اکیپ و داستان!

توی دنیا بی‌شمار علم و فرصت وجود داره و تاریخ ثابت کرده هیچکس نمیتونه توی تمامی زمینه‌ها مهارت داشته باشه.
اگه توی مرحله‌ی کنجکاوی و پیدا کردن مسیر کلی زندگی گیر کردی اینو در نظر داشته باش که احتمال پیدا کردن علاقت تو این دریای پهناور اطلاعات خیلی خیلی کمه.

به جای کاوش کردن‌های بی‌مورد و پی در پی فهرست زیر رو امتحان کن:

  • 20 مورد از چیزهایی که بهش علاقه داری رو بنویس.
  • اگه وجه اشتراکی بین اونها وجود داره مشخص کن.
  • توی همین 20 مورد هرچی میتونی اطلاعات بدست بیار.
  • کتابهای مرتبط بهترین راهنماست امّا شنیدن پادکست هم خوبه.
  • اطلاعات رو جمع کن و با وجه‌اشتراک‌ها کنارهم بذار و کاربردش توی دنیای واقعی رو تجسم کن.
  • هرچی رو یادگرفتی توی وبلاگ، ویرگول یا شبکه‌های اجتماعی به اشتراک بذار.

وقتی به وضوح هدفت مشخص شد، مثل یه سونامی به سمتش حرکت کن. داشتن یه هدف کاملاً مشخص راه رو برات هموار میکنه.

بیشتر مردم (از جمله خودم) بعد از حرکت کردن به سمت هدف دچار شک و تردید میشن و اینجاست که برمیگردن به نقطه‌ی کاوش کردن.

بعد از حرکت کردن با انگیزه‌ی بالا مشکلات و چالش‌های جدی سر راهت قرار میگیره. اگه به انگیزه متکی باشی خیلی زود انگیزه‌ات از بین میره و به چرخه‌ی جهنمی برمیگردی.
به جای انگیزه رو ثبات، برنامه‌ریزی و استراتژی تمرکز کن.

زمانی که حس کردی به ثبات رسیدی تازه روی خط پیشرفت قرار میگیره و از اونجا به بعد حالت بهتر میشه.

این سه مرحله رو هر روز به خودت یادآوری کن:

  • وضوح و شفاف سازی وظایف
  • انگیزه و انرژی برای انجام
  • ثبات و نظم برای موندن در مسیر
احساس ترساحساسات منفیاعتماد به نفس
روزنویسی‌های یک کپی‌رایتر برای شما و خودش:)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید