ویرگول
ورودثبت نام
ali.heccam
ali.heccam
خواندن ۱ دقیقه·۱ ماه پیش

برش‌های از آلبوم موسیقی شهروند. رِض

دوسداشتم شما هم بخونیدِش و اگه علاقمند بودید، گوش بدید!
باهم می‌خونیم:


وقتی تَه راه عشقِ
می‌بینم ترسُ ریزتر!






فردا ازم چی می‌مونه
یکم مو...
می‌زنمش، می‌زنم بیرون.







اگه اینکاره باشی
باز این کارو می‌کنی
باز عاشق میشی
هیچوقت نمیتونی به خودت بگی عاشق نشو
میشی!






غصه نخور
اینا همه یه خوابه
اینا همه سرابه
اینا همه تو خوابه
اینا همش سرابه...






فکرات توی کوله‌ات
سنگینی می‌کنه شونه‌ات
رویاهات توی چمدونته و
چمدونت شده خونه‌ات!






من عازمِ سکوتم...





هرجایی رفتم با خودم بودم
هرچیزی گفتم با خودم بودم
من خودم بودم تک و تنها
تا همین الان با خودم ماندم
من بی‌شکلم بی‌فرمم بی‌صدام
من نجوام توو گوش ریشه‌هام
من یه بچه‌‌ام می‌تونم هرچی بشم
ولی هنوز هم پی بازی تووی کوچه‌هام
آسمون روی بام، ابرِ من با قطره‌هام
حدس می‌زنی وقتی می‌رسم پایین من کجام؟
من خاکم، من دوتا پاتَم
اگر بدویی باهاشون به روی بیشه‌‌هام






« شهر شهره فرنگ خوب تماشا کن
که از همه رنگِ. غصه داری فراموش کن
قصه‌ی مارو گوش کن! »
جدا از قبیله، لخت°سرپا
پشتش طوفانِ نوح، دانشی که رفت به فنا
بازی مرحله یکِ، قانون بقا
سنگ و برگ و چوب و آتش و شکار واسه غذا
رو به روش دید رود، آب مایه‌ی حیات
گفت هرچی دارم می‌کارم تا یه چی درآد
بذر تووی مزرعه پخش، دورش کشید حصر
با دیوارای بلند، یه وقتی کسی نیاد
دشمن داشت یکی مثِ خودش
زمین و می‌خورن دوتایی تووی راه بهشت، اینا رو ولش
مثِ قارچ میشه ساختمون سبز
دل کوه سوراخ، جاده‌ها تووی دشت
کوره‌های اتمی تولید می‌کنن همه برق
لابه لای موجا آدم‌‌ها غرق
مثل سرطانه، رشد می‌کنه میشه بزرگتر
وقتی که اوضاعش وخیم شد اسمش رو گذاشتن شهر
« و من تووی همین شهر یک شهروندم! »






سُر بخور...

سُر، رو به پایین...



آلبوم شهروند رضهیپ هاپنویسندگیداستانسید علی نصرآبادی
یه نویسندم که کلمات، تازه بهش سلام کردن instagram:@ali.heccam_ t.me/Alinssr_ ali.heccam@gmail.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید