ali.heccam
ali.heccam
خواندن ۱ دقیقه·۵ روز پیش

شیرین نیست...

شیرین نیست: اینکه قدیما، سرما، برف، بخبندان، یعنی: سرسره، آدم‌برفی، لباس‌گرم، تعطیلی مدرسه‌ها و برف‌بازی و... و الان یعنی قطعی برق، گاز... یعنی تعطیلی کار و کاسبی‌ها... یعنی کسایی که بهشون اعتماد کردیم، از اعتماد مون سواستفاده می‌کنن.‌‌.. یعنی داریم از خودی می‌خوریم... یعنی قسط و وامت که برای خریدنش با کلی سود از کسی که کارکرد حساب داشته، قراره عقب بیفته و کسی نیست حمایتت کنه چون خوده اونم زیر قسط و ...یعنی بانک، این چیزا حالیش نیست و تو باید به جوری، جورش کنی... یعنی دلم آنقدر سیاه شده که توش جایی برای دل دادن به یه نفر که شاید از قبل ( توی آسمونا ) برنامه‌تون رو با هم ریختن، وجود نداره... یعنی حق به هوس‌های نصفه و نیمه‌ای بِدی که می‌دونی نه اسمش عشقه و نه قراره جای اون رو بگیره اما چکار کنی... یعنی بترسی از اینکه به برادرزاده‌ات که داره از تو ( و امثال تو ) الگو می‌گیره، چی یاد بدی: سکوت، رضایت، نقاب، ترس و... یعنی ندونی وظیفه‌ات چیه... یعنی حواست نباشه و به خودت بیای، ببینی، مسافتِ مغازه تا خونه رو از عمد از روی یخ‌ها طی کردی... یعنی ندونی که ندونی که ندونی که ندونی که...

قطعی برقدلنوشتهنویسندگی
یه نویسندم که کلمات، تازه بهش سلام کردن instagram:@ali.heccam_ t.me/Alinssr_ ali.heccam@gmail.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید