ویرگول
ورودثبت نام
ali.heccam
ali.heccam
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

قهوه‌ی سَرپایی

کلی تمرین کردم که درحال راه رفتن قهوه بخورم؛ جوری که هیچی روی لباسم نریزه، سیبیلام رو هم قهوه‌ای نکنه و در عین حال بتونم یه قُلپ درست و درمون هم برم بالا! تحت تاثیر نگاه آدمایی که میگن همه‌ی این‌ کارها فقط برای جلب توجهِ؛ وگرنه چرا همون رو توی کافه نخورم، ها؟ شاید هم همینطوره که میگن اما چیزی که هست، اونها این لذت رو تجربه نکردن؛ اونها تجربه‌ی لذتی خارج از چهارچوب رو‌ نچشیدن! هرچند برای خود من هم، « عجله » استارت این تجربه بود؛ منی که معروف به انجام کارهای دقیقه‌ی نودی‌ام! وَاِلا صندلی‌های چوبی « آقای قهوه » و موزیک مخصوص عمو حسین و داداشش و زیباترین حرف‌های مفتِ دنیا که بین من و همه‌ی اهالی اون محوطه‌ی چنددرچند ردوبدل میشه، با هیچ متاعی قابل تعویض نیست مگه اینکه پای یه تخیل بی‌حدومرز درمیون باشه!

کافی تایمنویسندگینویسندگی خلاقداستانسید علی نصرآبادی
یه نویسندم که کلمات، تازه بهش سلام کردن instagram:@ali.heccam_ t.me/Alinssr_ ali.heccam@gmail.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید