ویرگول
ورودثبت نام
علی عطروش
علی عطروشمی‌نویسم تا دیگران به من عشق بورزند. دیجیتال‌مارکترِ عاشق سفر، نوشتن، کتاب و پیتزا!
علی عطروش
علی عطروش
خواندن ۲ دقیقه·۴ ماه پیش

متن استعفای موردانتظار کارفرمایان عزیز

به‌نام یگانه نجات‌بخش زندگی من

اینجانب……………… (برای این‌وقت رئیس گرفتار، گرفته نشه از ذکر مشخصات کامل خودداری شده) علی‌رغم میل ظاهری و باطنی و با اندوهی وصف‌ناشدنی در حد مرگ فرزند خویش، مجبور به ترک کار عالی و درجه یک خودم در این سازمانِ نیست‌درجهان هستم.

لازم است ذکر کنم که من هرچه دارم از این سازمان و شما دارم، تا حدی که احساس می‌کنم شما حتی باعث وجود من در این جهان هستید.

هیچ‌وقت فراموش نحواهم کرد روزی را که در جوبی کنار خیابان افتاده بودم و شما دست من را گرفتید و از ورطه سقوط نجات دادید. اگر شما نبودید نه تنها من بلکه کل خاندان ما قادر به‌ادامه حیات نبودند. این شما بودید که زندگی و روزی را بر خانواده ما ارزانی داشتید.

اگر شما نبودید بنده حتی قادر به شمردن تعداد سیب‌های ظرف میوه‌خوری نبودم. این شما بودید که به من سواد آموختید.

می‌دانم که بسیار ناسپاس بودم که از میزان حقوق خود ناراضی‌ بودم، لعنت تمام خدایان بر من. نادان بودم و نمی‌دانستم آن چیزی که شما بر من ارزانی داشتید بسیار بسیار باارزش‌تر از پول بی‌ارزش بود.

می‌دانم همین که اکنون می‌توانم در جایی دیگر مشغول به‌کار شوم از صدقه‌سر رزومه‌ای است که سازمان شما برای‌م ساخته. به‌همین دلیل وظیفه خودم می‌دانم که حقوق ۵ سال اول خودم در سازمان بعدی را تقدیم به شما کنم.

چه می‌توان کرد که ناگزیر مجبور به‌جدایی هستم. لعنت بر پدرم که به خاطر سرطان ریه‌اش مجبور به ترک تهران هستم. کاش پدرم می‌مرد ولی مجبور به جدایی از سازمان شما نبودم. آخر سازمان شما همیشه همانند خانواده اول برای من بود و من هم واقعا همکاران را مثل خواهر و برادر خودم دوست می‌داشتم، حتی در مواقعی که به من فحش می‌دادند. به هر حال هرچه کردم تا پدر را زودتر به دیار باقی بفرستم متاسفانه نشد و از این بابت حسابی شرمسارم.

تنها کاری که از دست بنده حقیر سراپا تقصیر بر می‌آید این است که همیشه و هر لحظه بدون دریافت ذره‌ای پول در دسترس‌تان برای هر سوال و کاری باشم تا بلکه بتوانم ذره‌ای از زحمات بی‌کران شما را جبران کنم.

ببخشید اشک و خون دیگر اجازه ادامه نمی‌دهد، فکر کنم بعد از نامه به‌خاطر این غم جان‌کاه حداقل شش ماه در بیمارستان قلب بستری شوم.

در پایان تمامی حق و حقوق، ببخشید ببخشید جسارته، ۹ ماهه پرداخت‌نشده خود را به سازمان می‌بخشم تا قدمی هرچند کوچک در جهت توسعه اهداف‌تان برداشته باشم.

ای زندگی تن و توانم همه تو، جانی و دلی ای دل و جانم همه تو

دوستتان دارم اِی رئیس، اِی بزرگوار، اِی هلو، ای…

کارمند خاک‌برسر شما، ………

سازماناستعفاکارمندرئیسکارفرما
۵
۴
علی عطروش
علی عطروش
می‌نویسم تا دیگران به من عشق بورزند. دیجیتال‌مارکترِ عاشق سفر، نوشتن، کتاب و پیتزا!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید