یکی از نکاتی که بسیاری از کارفرماها به خصوص در شرکتهای برنامه نویسی و یا تکنولوژی به آن متوسل میشوند «قرارداد محرمانگی» یا «عدم افشای اطلاعات» است. در واقع شرکتها حق مسلم خودشان میدانند که از این ابزار برای حفظ اطلاعات، مزیت رقابتی در بازار،حفظ کارمندان و سایر موارد استفاده کنند. به نظر راهکار خوبی میآید، اما مشکلات زیادی در راه کارفرما و کارمند ایجاد میکند. اگر شما هم میخواهید نسبت به نوشتن چنین قراردادهایی اقدام کنید حتماً این مقاله را تا به انتها بخوانید.
قرارداد یک مسیر دو طرفه است
همیشه بدانید قرارداد یک مسیر دو طرفه است، به همان میزان که کارمند را محدود میکند، میتواند تبعات سنگینتری نیز برای کارفرماها داشته باشد. پس هر موضوعی که به نظر کارفرما میتواند یک مزیت و دست بالا محسوب شود، برای طرف مقابل نیز میتواند منجر به یک درخواست و دعوای حقوقی شده و در نتیجه به ضرر چندبرابری کارفرما تمام شود. پس همیشه بدانید که شما در زمان عقد قرارداد با دو نفر قرارداد امضا میکنید، یک کارگر و دوم قانون!! دومی از کارفرما و کارگر قدرتمندتر است.
به اندازه میزکارتان تصمیم گیری کنید
یکی از مواردی که اغلب شرکت ها درک درستی از آن ندارد دو مفهوم حقوق نشر و حقوق امانات است.
حقوق نشر یا حقوق مولفین و مصنفین که به آن حق کپی رایت نیز گفته می شود، اشاره به کلیه محصولات معنوی (صوتی و تصویر، آرم و نشان، داستان، صوت، ویدئو و غیره) دارد که توسط یک فرد یا شرکت ایجاد می شود و در معرض دید عموم قرار می گیرد. این قانون به شما این اجازه را می دهد که بتوانید نسبت به این دارائی های معنوی ابراز تملک کرده و از حقوق آن بهرمند شوید.
حقوق مرتبط به امانات محدود به مجموعه ای از دارائی های می شوند که فرد به نحوی که در قانون به آن اشاره شده، در نزد دیگران به امانت می گذارد و فرد امانت گیرنده، بر خلاف آنچه که متعهد شده است رفتار می کند و سبب زوال و یا تضییع مال شده و خساراتی را به شخص امانت دهنده وارد می کند.
یکی از مشکلات شرکت این است که اغلب این دو قانون را با هم به اشتباه می گیرند. اگر شما می خواهید از دارائی های معنوی خودتان حفاظت کنید باید از قانون حقوق مولفین و مصنفین استفاده کنید و اگر می خواهید از داشته های سخت افزاری و مالی خودتان حفاظت کنید بهتر است به سراغ مورد دوم بروید. دقت کنید که اثبات امانی بودن یک دارائی معنوی (مانند اسناد، اطلاعات، طراحی ها و غیره) بسیار سخت و مشکل است و اغلب سبب هدر رفت زمان و سرمایه شما می شود. ولی در قانون مولفین و مصنفین به خوبی به این موارد اشاره شده است و به راحتی می توانید حقوق خودتان را حفظ کنید.
مسئله بعدی در زمینه مفهوم «راز» است. ببینید اصولا به چیزی راز و یا محرمانه گفته می شود که به غیر شما و مخاطبتان شخص دیگری به هیچ وسیله نتواند از آن آگاه شود. اگر شما از ابزار طرف ثالثی استفاده می کنید مانند یک پیام رسان و موردی را به شخصی اطلاع می دهید نمی توانید ادعای راز نسبت به آن داشته باشید، زیرا یک ابزار واسط و در اختیار شخص دیگر را برای انتقال اطلاعات استفاده کرده اید. برای همین صورت جلسات، اسناد حسابداری، حساب های بانکی، اسناد مالیاتی، کدهای برنامه نویسی، طراحی، نوشته ها، فایل ها و غیره که اغلب به وسیله ابزارهای پیام رسان و یا ذخیره سازی طرف ثالث و با همکاری چند نفر تهیه و انتقال داده می شوند، عملاً راز به حساب نمی آیند. در ضمن هیچ حق امانی بودن را نیز برای کارمند شما ایجاد نمی کنند. شما تنها می توانید از کارمندتان بخواهید بر مبنای اخلاق حرفه ای از انتشار آن خودداری کند. اثبات مفهوم راز بودن یک مطلب بسیار سخت است و بهتر است که به همان قانون حقوق کپی رایت کفایت کنید.
حقوق طبیعی و شهروندی (مدنی) نیز موردی است که شما نمی توانید از آن تخطی کنید. هیچ قراردادی نمی تواند به شما حقوقی بیشتر از حقوق طبیعی افراد و حقوق مدنی آن ها بدهد. برای مثال شما نمی توانید فرد را از کاری که قانون برای آن مجاز می داند منع کرده و یا وادار به کاری کنید که قانون آن را تخلف در نظر گرفته است. برای مثال برخی از شرکت ها از فرد می خواهند که در صورت ترک شرکت متعهد شود که در هیچ شرکت مشابهی مشغول به فعالیت نشود. این مورد را در ادامه بیشتر توضیح می دهیم. اولا این بند کاملا غلط است و دوم شما چطور می خواهید از این بند استفاده کنید؟ در قانون چنین حقی برای شرکت ها در نظر گرفته نشده است. بهتر است در این موارد از افراد بخواهید که حتی پس از پیوستن به شرکت های رقیب تا پنج یا چند سال و حتی به صورت مادالعمر حق استفاده از اطلاعات شرکت شما را ندارند. این حق مسلم شماست، گرچه اجرا آن وابسته به تعهد اخلاقی کارمندتان در زمان ترک شرکت شماست.
پس با توجه به آنچه که در بالا گفته شد به این موارد توجه کنید:
اول: شما باید «جریان کار یا سیستمهای حفظ اسرار» داشته باشید. برای مثال سیستم ثبت فایل رسمی، نامه نگاری مدون و حتی مخازن اطلاعاتی درون سازمانی از جمله این موارد هستند. این موارد باید به گونه ای باشند که نشر و انتقال اطلاعات و سطوح دسترسی مشخصی داشته باشند واز طرف خارج از شرکت قابل دستیابی و تغییر نباشند. صرف اینکه شما یک قرارداد محرمانگی امضا کنید، حقی برای دو طرف ایجاد نمیشود. برای مثال بسیاری از شرکتهای برنامهنویسی اقدام به عقد چنین قراردادی میکنند در حالی که از نسخههای کنترل ورژن خارج از محیط شرکت استفاده میکنند، یا از ایمیلهای خارجی برای تبادل اطلاعات استفاده میکنند، یا حتی از پیام رسانهای معمول برای تبادل اطلاعات استفاده میکنند. در صورتی که چنین کاری را انجام میدهید، عقد چنین قراردادی، کار مضحکی است، زیرا شما نمیتوانید نشت اطلاعاتی خودتان را از هیچ طریقی اثبات کنید. با استفاده از سرویس های خارجی و ارائه شده از سوی اشخاص ثالث، شما هیچ مدرکی برای اثبات دسترسی و یا انتشار اطلاعات از طریق آن ها به غیر ندارید. اگر میخواهید اقدام به عقد قرارداد محرمانگی کنید باید تمام اطلاعات شما، و حتی سرویسهای ایمیل شما در داخل شرکت قرار داشته باشند و امکان دسترسی غیر به آن محدود باشد، که این کار تنها برای شرکت های دولتی و یا غول های بزرگ فناوری میسر است و واقعا شرکت های کوچک بهتر است به آن فکر نکنند اما به قول ضرب المثل قدیمی مالت را سفت بچسب، همسایت را دزد نکن! اگر به فکر ایجاد یک رابطه محرمانگی هستید، بهتر است نسبت به این موارد دقیقتر فکر کنید.
دوم: شما نمیتوانید حقوق طبیعی افراد را از آنها صلب کنید. برای مثال در اغلب قراردادهای محرمانگی از کارگر میخواهند که پس از کار در شرکت مشابه و یا بهتر مشغول به کار نشود، گاهی تا 5 سال این موضوع را بیان میکنند. کارفرما دلخوش به این است که سدی برای خروج کارمند ایجاد کرده است غافل از اینکه در اینجا، وارد موضوع حق طبیعی و حریم خصوصی افراد شده است و در مورد چیزی شرط کرده است که هیچ حقی درباره آن ندارد. کارفرما در مورد اشتغال به کار کارمند بعد از تسویه حساب با شرکت خودش هیچ حقی ندارد. درباره شرکت بعدی که احیاناً کارمند را استخدام میکند هم حقی ندارد. حتی نمیتواند برای این روند مدت زمانی را تعیین کند چون در این زمینه هم حقی ندارد. در صورتی که چنین بندی را در قرارداد خودتان قرار داده اید بروید و آن را خط بزنید. زیرا کارمند میتواند نسبت به این موضوع شکایت کند و از شما در خواست غرامت کند و اغلب این مبلغ هم بسیار بیشتر از کل پروژه شما میشود. پس در نظر داشته باشید که چنین بندی در حد و اندازه شما نیست و شما نمی توانید از تحرک کارمندان و تغییر محل کار آنها را مانع شوید. پس بهتر است به جای قرارداد بر روی اخلاقتان کار کنید. تنها مواردی که اجازه صلب حق اشتغال به کار فرد پس از اخراج و یا استعفا از کار را دارند، قانون تعارض منافع از شرکت های دولتی و برخی از احکام قضائی مرتبط به موارد مالی و بهداشتی است. در سایر موارد تنها شما می توانید از استخدام دوباره فرد در شرکت خودتان ممانعت کنید. پس در حدود قانون عمل کنید و سری که درد نمی کند را دستمال نبندید.
سوم: موضوع محرمانگی باید محدود به اطلاعات خاص و مشخصی باشد. دستورات برنامه نویسی تحت مالکیت شما نیستند، الگوهای برنامهنویسی هم همین طور، اصول طراحی رابط کاربری، تبلیغات، محتواها، فعالیتهایی که در بازار انجام میدهید، اطلاعات مالی اداره مالیات و موجودی بانک ها، مفاد قراردادی که با شرکت های مختلف امضا می کنید، اسناد حسابداری مختلف و حتی محتوای نامه هایی که مهر محرمانه خورده اند نیز جزئی از موضوعات محرمانه به حساب نمی آیند. حتی دعاوی حقوقی که در دادگاهها مطرح میکنید هم جز اطلاعات اختصاصی شما نیستند. زیرا به غیر از شما و احیانا کارمندان، هزاران نفر دیگر هم به محتوای آنها دسترسی دارند. حتی هنگامی که کدی را در یک شاخه خصوصی گیتهاب بارگذاری میکنید نیز محرمانه تلقی نمیشود! پس محدوده محرمانگی را باید مشخص کنید. از جمله مواردی که میتوانید درباره آن ادعایی داشته باشید شامل فرمولهای شیمیایی، روشهای ساخت کاملاً خصوصی (نه عمومی)، برنامهها و آمارهای حاصل از تحقیق بازاریابی، برنامههای آتی در زمینه تولید و نیز بازاریابی و سایر داده ها، اطلاعات، برنامه ها، فرمول ها و یا اسنادی است که صرفاً نتیجه تلاش شما است و در عین حال هیچ فردی به غیر شما و کارمندتان نیز دسترسی به آن ندارد. در واقع شما مالک نتیجه تلاش خودتان هستید و نه تمام چیزهایی که در یک رشته وجود دارد. برای مثال اگر شما اقدام به یک برنامه تحقیق بازاریابی کردید و آماری را جمعآوری کردید، این آمار جزو داراییهای معنوی شماست وانتشار آن بدون مجوز میتواند شامل قانون محرمانگی شود (دقت کنید که گفته شد «می تواند» نه «الزاما»، زیرا ممکن در زمان پردازش اطلاعات افراد متعددی به اطلاعات دسترسی داشته باشند و این موضوع اطلاعات را از حیطه محرمانه بودن خارج می کند). اگر در زمان بازاریابی اقدام به انتشار تبلیغاتی کردید، این تبلیغات از حیطه محرمانگی خارج است، زیرا برای عموم مردم قابل روئیت است و هیچ چیز مخفی وجود ندارد. در مورد نرمافزار های تحت وب نیز همین موضوع مصداق دارد. تا زمانی که شما به صورت درون شرکتی و بدون استفاده از هیچ سرویس خارجی (دقت کنید، هیچ سرویسی حتی کتابخانههایی نظیر بوت استرپ! و مخازن کنترل ورژن مانند گیتهاب) اقدام به توسعه نرمافزار میکنید، و هیچ تبادل داده ای با خارج از محیط شرکتی ندارید، مالک کدها و حقوق معنوی آنها هستید، اما در زمان انتشار در سطح وب شما دیگر شامل قرارداد محرمانگی نمی شوید و باید حقوق کپی رایت را دنبال کنید. در عین حال همیشه این مورد را در ذهن داشته باشید، راز به اطلاعاتی گفته می شود که بین دو شخص به اشتراک گذاشته می شود و امکان دستیابی به آن از طریق شخص ثالث با و یا بدون هیچ ابزار و وسیله امکانپذیر نباشد. این مورد به سختی در بسیاری از موارد قابل اثبات است.
چهارم: اثبات خیانت در امانت یا افشاء اطلاعات بسیار سخت است. اثبات اینکه برای مثال انتشار و یا نشر اطلاعات از سوی یک شخص بوده است، حتی با پیوستن فرد به شرکت رقیب کار بسیار سختی است. اگر بعد از ترک فرد از شرکت شما و پیوستن به شرکت رقیب، آن شرکت اقدامات مشابه با شما را انجام داده باشد هم کار چندانی از شما ساخته نیست. در عین حال نوشتن قراردادهای اشتباه میتواند به صورت معکوس عمل کرده و سبب شکایت کارمند از شما و درخواست غرامت و اعاده حیثیت شود. در این صورت به قول معروف خر بیار و باقالی بار کن!!! پس بهتر است یک نفس عمیق بکشید و در عین حال که به چیزهای خوب فکر میکنید، به برنامههای تقویت رابطه با کارمندان خودتان بپردازید و سعی کنید در کلاسهای تقویت مهارتهای ارتباطاتی شرکت کنید تا بتوانید اعتماد کارمندان به خودتان را جلب کنید. راهکارهای این مقاله برای رفع این موارد به شما کمک خواهد کرد.
پنج: لطفاً قاطی نکنید!! بله خیلی از شرکتها «کپی رایت» را با «محرمانگی» اشتباه میگیرند. قانون کپی رایت به شما این حق را میدهد که نسبت به داراییهای معنوی خودتان ادعای مالکیت داشته باشید و در صورت نشر غیرقانونی نسبت به عامل و یا عاملین آن شکایت کرده و ادعای خسارت کنید. اما قانون محرمانگی در زمینه امانت داری است و موارد بسیار محدودی در قانونی برای آن در نظر گرفته شده است و اثبات آن جزء دعاوی سخت است و احکام آن به راحتی در دادگاههای تجدید نظر میشکند. شما میتوانید با آگاهی از رویههای ثبت قانونی ایدهها، طرحها، اختراعات و نشانهای تجاری برای خودتان یک حصار قانونی ایجاد کنید. اگر نرمافزار، طراحی، اختراع و یا فرمولی را ابداع کردید، آن را ثبت کنید. در این صورت سند شش دانگ آن برای شماست و حتی کارمندان در صورت ترک شرکتتان و یا شرکتهای رقیب در بازار نمیتوانند به راحتی به آن طرح نزدیک شوند. حصار قانونی کپی رایت که در قانون حمایت مصنفان و مولفان به آن اشاره شده است، بسیار جامعتر و کاملتر از قانون محرمانگی است و در دادگاهها به راحتی میتوانید از آن استفاده کنید. همچنین حوزه آن به عملیاتهای مشهود شما در جامعه مانند انتشار اطلاعات، برنامههای صوتی و تصویری، تبلیغات، نوشتهها، کدها و موارد دیگر هم میرسد که برای شما مزایای بیشتری ایجاد میکند.
ششم: مرزهای اطلاعاتی مشخص نیستند. برای مثال شخصی که به عنوان برنامهنویس در شرکتی مشغول به کار میشود، خواهی نخواهی، بعد از مدتی کار، او با روندهای حل مسئله آشنایی بیشتری پیدا میکند، تجربیاتی پیدا کرده و میتواند به راهکارهای خلاقانهای دست پیدا کنند. داستان توسعه بسیاری از کسب و کارهای بزرگ را بخوانید، اغلب آنها کسانی هستند که از شرکتهای برنامهنویسی و یا تکنولوژیکی بیرون رفتند و برای خودشان یک شرکت ایجاد کردهاند، در حالی که ایده اصلی را در شرکت قبلی پرورش دادهاند. این یک روند طبیعی در کار توسعه اطلاعاتی است. ابتکار هیچ محدودیتی ندارد و یادگیری را نمیتوان متوقف کرد. حتی اگر کارمند شما اقدام به رفتن به شرکت رقیب نکند باز هم آگاهی او نسبت به قبل از ورود به شرکت شما بیشتر شده است. پس این را بدانید شما در ابتدای امر استخدام هر فردی، در حال آموزش یک رقیب استراتژیک برای خودتان هستید. دقت کنید که قراردادهای محرمانگی بدون داشتن سازوکارهای درست، مانند محدودسازی، داخلی سازی و مجزاسازی روندهای حفاظت اطلاعات و غیره، کارایی چندانی ندارند. حتی زمانی که محصولی آماده عرضه به بازار شد قوانین کپی رایت نیز نمیتوانند چندان از رقابت رقبا با آن، جلوگیری کنند، زیرا سرعت ابتکار در دنیای کنونی بسیار بالاست. پس درک کنید که در یک محیط شناور و پر تلاطم هستید و ایجاد مزیت رقابتی مداوم، حفظ ارتباطات سالم، داشتن محیط پویا و دوستانه و کارآفرین میتواند بیشتر از یک قرارداد به نفع شما باشد.
در آخر، هرگز بدون اینکه از قانون اطلاع کامل داشته باشید، اقدام به نوشتن قرارداد نکنید. در ضمن نوشتن قرارداد بدانید که شما به عنوان کارفرما عامل اصلی مسئولیتهای قرارداد شناخته میشوید و حتی بندهای واضح و مبرهن میتواند مسئولیتهای سنگین و احکام سنگینی را برای شما ایجاد کند. در اغلب موارد قراردادهای اداره کار برای شما کفایت میکند و لازم به نوشتن قراردادهای سنگین تر نیستید. زیرا که در این صورت تکالیف حقوقی بیشتری را برای خودتان ایجاد کرده اید که پاسخگویی به آنها میتواند برایتان مشکل ساز باشد. پس اول به اندازه میزتان تصمیم بگیرید نه قانونگذار و دستگاه قضاء و دوم با دوستان مروت با دشمنان مدارا!