علی رحیم زاده
علی رحیم زاده
خواندن ۷ دقیقه·۲ ماه پیش

داس مرگ: دنیایی که زندگی و مرگ در تعادل ناپایدار قرار دارند!

کتاب داس مرگ نوشته‌ی نیل شوسترمن، داستانی با زمینه‌ی آخرالزمانی است که دنیایی را به تصویر می‌کشد که در آن انسان‌ها حق دارند تا ابد زندگی کنند و از درد و رنج بی‌نیاز باشند. در این دنیا، هوش مصنوعی فوق‌العاده‌ای به نام "ابرتندر" همه‌ی جنبه‌های زندگی بشری را مدیریت می‌کند؛ بدون هیچ مشکل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی یا اجتماعی.

اما در این دنیای نامیرا، شغلی به نام "داس" وجود دارد که مسئولیت مدیریت جمعیت را بر عهده دارد. داس‌ها باید به گونه‌ای مهربانانه و انسانی، جان افراد را بگیرند تا تعادل جامعه حفظ شود. مردم از داس‌ها می‌ترسند اما می‌دانند که وجود آن‌ها ضروری است؛ با این حال، هیچ‌کس دوست ندارد قربانی "خوشه‌چینی" شود. (واژه‌ی قتل در این دوره به "خوشه‌چینی" تغییر معنا داده است)

من این کتاب را با ترجمه‌ی بسیار خوب آرزو مقدس از نشر شیرین و با کیفیت پرتقال خواندم و به شدت توصیه می‌کنم.


داستان کتاب درمورد چیست؟


داستان "داس مرگ" درباره دو شخصیت اصلی به نام‌های سیترا و روئن است. این دو، جزو شهروندان عادی جامعه‌اند و آدم‌های دلسوزی هستند که این دلسوزی را به روش‌های مختلف نشان می‌دهند. داس فارادی، داسی چیره‌دست و باسابقه، برای اولین بار در جامعه داس‌ها، دو کارآموز را برای تعلیم انتخاب می‌کند. او معتقد است که داسی موفق‌تر است که از داس بودن متنفر باشد! به همین دلیل، سیترا و روئن که از این کار متنفرند، برای داس شدن برگزیده می‌شوند.

فارادی گفت: "تناقض این شغل همین‌جاست. کسانی که می‌خواهند این شغل را داشته باشند، نباید آن را داشته باشند... و کسانی که بیشترین تمایل به اجتناب از کشتن دارند، تنها کسانی هستند که باید این کار را انجام دهند."

هرکسی که بتواند در این رقابت کارآموزی موفق شود، خانواده‌هایشان تا وقتی آن‌ها زنده‌اند نیز از خوشه‌چینی در امان خواهند بود. اما وقتی سیترا و روئن وارد این عرصه می‌شوند، متوجه می‌شوند که باید در هنر گرفتن جان‌ها ماهر شوند؛ چراکه می‌دانند عاقبت شکست، از دست دادن جان خودشان است. و سوالی که در طی داستان پیش می‌آید این است: "چه کسی در راه داس شدن، کشته میشود؟"

سیترا و روئن چطور شخصیتی هستند؟ چه کمکی به داستان میکنند؟

سیترا به عنوان یک نوجوان سرسخت و کنجکاو معرفی می‌شود؛ کسی که به اقتدارها و حتی قوانین شک می‌کند. در طول داستان، سیترا به یک کارآموز تبدیل می‌شود و با پذیرش این مسئولیت سنگین، قدرت پایان دادن به زندگی‌ها را تجربه می‌کند. از این دوره‌ی کارآموزی، مفاهیمی چون عدالت و انصاف را درک کرده و یاد می‌گیرد چگونه رحمت و دلسوزی را از وظایفش جدا کند. در پایان داستان، سیترا از فردی منتقد به یک متفکر استراتژیک تبدیل می‌شود که برای هر لحظه‌ی زندگی‌اش ارزش قائل است.

اما روئن چطور؟ او در ابتدای داستان یک فرد ضعیف است که تحت تأثیر همسالان، برادران و خواهرانش قرار دارد. با تبدیل شدن به یک کارآموز، معنی مسئولیت‌پذیری را می‌فهمد و هدفی برای زندگی پیدا می‌کند. اما در طول داستان، مسیر برایش به خوبی پیش نمی‌رود و به دلایل مختلف به سمت تاریکی کشیده می‌شود. رویکرد بی‌رحمانه و پر زرق و برق داس‌ها سعی در تغییر کامل شخصیت روئن دارد. این محیط خشن او را وادار می‌کند با شیاطین درونی‌اش مقابله کند و در پایان، به شخصیتی پیچیده‌تر تبدیل می‌شود که با انتخاب‌های دشواری روبروست.

تصاویری که هواداران این کتاب از شخصیت سیترا و روئن براساس توصیفات کتاب ساختن
تصاویری که هواداران این کتاب از شخصیت سیترا و روئن براساس توصیفات کتاب ساختن

به طور کلی، سفر این دو شخصیت از نوجوانان ساده‌لوح به کارآموزان کارکشته، مفاهیم بزرگتری را برجسته می‌کند و پیچیدگی‌های اخلاقی و شرایط انسانی را در دنیایی بدون مرگ، نشان می‌دهد.

نیل شوسترمن کیست؟ درمورد نیل شوسترمن بیشتر بدانیم.

نیل شوسترمن، نویسنده‌ای که جوایز متعددی را به دست آورده، در بروکلین، نیویورک بزرگ شد و از کودکی به نوشتن علاقه‌مند بود. دوران دبیرستان خود را در مدرسه آمریکایی مکزیکوسیتی گذراند و سپس به دانشگاه کالیفرنیا، ارواین رفت. در دانشگاه، علاوه بر فعالیت در تیم شنای دانشگاه، یک داستان طنز موفق نیز نوشت. پس از فارغ‌التحصیلی، اولین قرارداد کتاب خود را امضا کرد و به نوشتن فیلمنامه پرداخت. در طول سال‌ها، شوسترمن به عنوان رمان‌نویس، فیلمنامه‌نویس و نویسنده تلویزیونی موفقیت‌های بسیاری کسب کرده است. کتاب‌های او جوایز متعددی از سازمان‌هایی مانند انجمن بین‌المللی خواندن و انجمن کتابخانه‌های آمریکا دریافت کرده‌اند. از آثار ترجمه‌شده او در ایران می‌توان به سه‌گانه‌ی "داس مرگ" و سه‌گانه‌ی "تسخیرگر" اشاره کرد.


مفاهیم قابل برداشت در این کتاب چیست؟

کتاب "داس مرگ" به طرز زیرکانه‌ای مفاهیم مهمی را به چالش می‌کشد. مضامینی همچون زندگی، مرگ، و اخلاق را در قالب رمان به ما روایت می‌کند. البته این مواردی که بیان کرده ام تنها بخشی از مضامین هست بلکه شاید خوانندگان دیگر مضامین مهمتری را نیز برداشت کرده باشند.

مرگ: در دنیایی که شوسترمن تصویر می‌کند، مرگ دیگر بخشی طبیعی از زندگی نیست بلکه فرایندی کنترل‌شده توسط "داس‌ها" است. این مضمون خوانندگان را وادار می‌کند تا درباره‌ی ارزش زندگی و معنای فانی بودن در جهانی که مرگ یک عمل حساب‌شده است، فکر کنند.

بدون تهدید و رنج، نمی‌توانیم شادی واقعی را تجربه کنیم.
  1. اخلاق: کتاب دائماً با سئوالات اخلاقی دست و پنجه نرم می‌کند. داس‌ها باید وظیفه‌ی خود را برای جمع‌آوری و پیامدهای اخلاقی اعمال خود متعادل کنند. رویکرد هر شخصیت به این معضلات اخلاقی، نقاط ضعف و قوت درونی‌شان را آشکار می‌کند و خوانندگان را دعوت می‌کند تا باورهای خود را زیر سئوال ببرند.
  2. قدرت: داس‌ها قدرت زیادی بر زندگی و مرگ دارند و هر داسی استفاده متفاوتی از این قدرت می‌کند. یک داس می‌تواند پتانسیل عدالت را شکوفا کند و دیگری ممکن است فساد را برجسته‌تر کند. در طول داستان، داس‌های مختلفی را می‌بینیم که نمایش‌های متفاوتی از قدرتشان را اجرا می‌کنند و ممکن است ذهن مخاطب را برای قضاوت شخصیت‌ها به کار بگیرد.

به طور کلی، درست است که سئوالات مطرح‌شده در کتاب کلیشه‌ای و قدیمی هستند اما روایت تازه و جذاب شوسترمن، عمق و ظرافت خاصی به کتاب بخشیده و جان تازه‌ای به این پرسش‌های قدیمی داده. مطمئنم بعد از ورق زدن آخرین صفحه کتاب، شما را وادار می‌کند که به این پرسش‌های اساسی زندگی، فکر کنید.

نقاط قوت و ضعف کتاب چیست؟

  • مقدمه جذاب: مفهوم جهانی بدون مرگ طبیعی که تنها پایان آن به دست ارگانی به نام داس‌هاست، موضوع و مقدمه‌ای تازه و باورپذیر است. حقیقتاً این مقدمه، من را برای خواندن کتاب جذب کرد.
  • توسعه شخصیت‌های داستان: شخصیت‌های متعدد در طول روایت، رشد شخصیتی قابل توجهی دارند. سفرهای پیچیده و احساسی این شخصیت‌ها خواننده را برای شنیدن سرنوشت آن‌ها همراه می‌کند.
  • جهان‌سازی: شوسترمن دنیایی باورپذیر خلق کرده است. دنیای آخرالزمانی با ساختارهای اجتماعی، فناوری، و قوانین خاص داس‌ها به خوبی ایجاد شده است.
انسان‌ها خیال می‌کردند که عشق ابدی است و از دست دادنش غیرقابل تصور است. حالا می‌دانیم که هیچ‌کدام درست نیست. محبت فانی باقی ماند، در حالی که ما جاودانه شدیم.

و نقاط ضعف کتاب را میتوانم این دو مورد را بگویم

  • سرعت روایت داستان: در اواسط کتاب احساس خستگی بیشتری کردم. با این که توضیحات برای شناخت بهتر جهان خیالی و توسعه شخصیت‌ها ضروری است، اما گاهی حوصله‌سربر می‌شود.
  • عمق شخصیت: شخصیت‌های اصلی به خوبی توسعه یافته‌اند اما برخی از شخصیت‌های ثانویه کمتر پرداخته شده‌اند و در حد یک اسم و مقام باقی مانده‌اند. اگر انگیزه‌ها و پیشینه‌ی آن‌ها بیشتر شرح داده می‌شد، بهتر می‌توانستیم با لایه‌های مختلف شخصیتشان ارتباط بگیریم. البته ممکن است در جلدهای دیگر بیشتر با این شخصیت‌ها آشنا شویم.

به طورکلی نقات قوت کتاب به نقاط ضعف کتاب میچربه


این کتاب را برای چه کسانی مناسب است؟

در آخر، این کتاب را به کسانی که به رمان‌های با مضامین فلسفی علاقه‌مندند، پیشنهاد می‌کنم. "داس مرگ" را نباید از دست بدهید. اگر از اندیشیدن به سؤالات کوچک و بزرگ و در عین حال سرگرم‌کننده با روایتی جذاب خسته نمی‌شوید، قطعاً از این کتاب نیز لذت خواهید برد.

به نظرم این کتاب بیشتر برای جوانان مناسب باشد؛ و نمرۀ من به این کتاب 4 از 5 است

نمره این کتاب در سایت گودریدز از 345 هزار خواننده
نمره این کتاب در سایت گودریدز از 345 هزار خواننده

اگر این کتاب را خواندید یا قصد خواندنش را دارید، خیلی خوشحال می‌شوم نظراتتان را بشنوم! تصویری که کتاب از جامعه‌ای نامیرا ارائه می‌دهد چه تأثیری بر شما داشت؟ اگر در این دنیا داس بودید، چه روشی را برای خوشه‌چینی انتخاب می‌کردید؟

ممنون که وقتتان را گذاشتید. 🙂♥️

معرفی کتابداس مرگرمانعلمی تخیلی
علی یک دانشجوی کتابخواره که دلش میخواد همه چی رو تست کنه. اون همش کنجکاوه و فکر میکنه که مهربانی، راه حل همه مشکلاته. اون کتاب و فیلم لذت میبره حتی اگه بدترین باشه! ?
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید