
به گفتهٔ فرایر، مدیران در سراسر جهان امروز بهوضوح دریافتهاند که زمان رقابت در حوزهٔ هوش مصنوعی فرارسیده و تعلل در این زمینه، به معنی عقبماندگی جدی در بازار رقابتی است. حتی در OpenAI نیز، فرایر با برگزاری یک هکاتون داخلی تلاش کرد تا با همراهی تیم مالی، کاربردهای عملی هوش مصنوعی را در سادهسازی فرآیندهای تکراری کشف و پیادهسازی کنند.
یکی از نتایج این رویکرد، توسعهٔ ابزاری با عنوان Deep Research بود؛ قابلیتی در GPT که امکان تولید گزارشهای تحلیلی دقیق را تنها در چند دقیقه فراهم میکند. بنا بر تجربهٔ یکی از بانکهای بزرگ، خروجی این ابزار حتی نسبت به تلاش گروهی از مدیران و تحلیلگران، کیفیت و دقت بالاتری داشته است. به باور فرایر، این قابلیت با پرداخت تنها ۲۰۰ دلار، یکی از کاربردیترین ابزارهایی است که هر مدیر میتواند در اختیار داشته باشد.
مدلهای جدید سری O در OpenAI، گام بزرگی فراتر از چتباتهای ساده برداشتهاند. این مدلها توانایی استدلال، بازنگری در پاسخ، و فکر کردن زنجیرهوار مشابه انسان را دارند. اما نقطهٔ عطف آینده، به گفتهٔ فرایر، سال ۲۰۲۵ خواهد بود؛ زمانی که جهان شاهد ظهور گستردهٔ ابزارهایی خواهد شد که در قالب Autonomous Agents شناخته میشوند.
در حال حاضر OpenAI در حال توسعه و پیادهسازی سه نمونه کلیدی از این ابزارهاست:
فرایر تأکید میکند که این ابزارها فراتر از یک اتوماسیون ساده هستند؛ اینها سامانههایی هستند که میتوانند بهصورت مستقل، هوشمندانه و بدون نیاز به مداخلهٔ مستمر انسانی، مجموعهای از وظایف پیچیده را انجام دهند.
یکی از مهمترین بخشهای صحبتهای فرایر، اشاره به تأثیر هوش مصنوعی در فرآیند کشف علمی بود. او به مواردی اشاره کرد که در آنها مدلهای OpenAI توانستهاند فرضیهها و ارتباطاتی را پیشنهاد دهند که پیشتر توسط هیچ محققی مطرح نشده بودند. این توانایی بهویژه در حوزههایی مانند زیستشناسی، فیزیک و پزشکی، میتواند زمینهساز دستاوردهای علمی جدید باشد.
همچنین او به قابلیت تنظیم تقویتی (Reinforcement Fine-Tuning) اشاره کرد که در آن، حتی با استفاده از دادههای اندک اما هدفمند، میتوان عملکرد مدل را در حوزههای تخصصی بهطور چشمگیری بهبود بخشید.
برای پاسخ به نیاز فزایندهٔ محاسباتی، شرکت OpenAI در حال اجرای پروژهای با عنوان Stargate است. هدف این پروژه، ساخت مراکز داده با ظرفیت ۱۰ گیگاوات طی چهار سال آینده و با بودجهای معادل ۵۰۰ میلیارد دلار است؛ ظرفیتی که حتی از مصرف برق برخی کشورها مانند ایرلند نیز فراتر میرود.
فرایر با صراحت عنوان کرد که محدودیت منابع محاسباتی، مانعی جدی در مسیر توسعهٔ برخی قابلیتها بوده است. برای نمونه، عرضهٔ ابزارهایی نظیر Sora (تبدیل متن به ویدئو) یا Deep Research در مقیاس گستردهتر، به دلیل کمبود توان پردازشی با تأخیر مواجه شدهاند.
تمرکز OpenAI تنها بر مصرفکنندگان فردی نیست. این شرکت همکاریهای گستردهای را با نهادهای آموزشی و سازمانهای دولتی آغاز کرده است. بهعنوان نمونه:
از نگاه فرایر، هوش مصنوعی دیگر تنها یک ابزار فناورانه نیست، بلکه تبدیل به یک ظرفیت راهبردی ملی شده است.
سارا فرایر همچنین به تجربههای شخصی خود از استفادهٔ روزمره از هوش مصنوعی اشاره کرد. او از ChatGPT برای برنامهریزی سفر، دریافت دستور پخت غذا، و حتی تحلیل گزینههای مختلف بیمهنامهٔ آتشسوزی در ایالت کالیفرنیا بهره گرفته است. در یکی از موارد، او یک GPT سفارشی طراحی کرد تا مزایا و معایب دو گزینهٔ متفاوت بیمهای را از منظر مالی، حقوقی و سطح پوشش تحلیل کند — کاری که در شرایط عادی به ساعتها بررسی نیاز داشت.
فرایر بر این باور است که ما در آستانهٔ رسیدن به هوش عمومی مصنوعی (AGI) قرار داریم؛ حالتی که در آن، سامانههای هوشمند قادرند بخش عمدهای از وظایف ارزشزای انسانی را انجام دهند. او اذعان داشت که مدلهای فعلی OpenAI در زمینههایی چون ریاضی، زیستشناسی، کدنویسی و تحلیل علمی، فراتر از توانایی اغلب انسانها عمل میکنند.
او آیندهای را ترسیم کرد که در آن، هوش مصنوعی از مرزهای دیجیتال عبور کرده و وارد دنیای فیزیکی میشود — از رباتیک و کشاورزی گرفته تا صنعت و خدمات.
در پایان، فرایر چنین گفت:
«احتمالاً همین حالا هم به آن نقطه رسیدهایم؛ تنها مسئله این است که هنوز از ظرفیت کامل آن استفاده نمیکنیم.»