سلام بر شما خواننده عزیز محترم و دوست داشتنی
میر کمالی هستم،علی میرکمالی
به طور کلی دو نوع نگرش نسبت به مسئله زمان وجود دارد.یکی نگرش خطی دیگری نگرش حلقوی.
در نگرش خطی،زمان همچون یک پاره خط ابتدا و انتها دارد.
یعنی به عنوان مثال عمر ما از یک جایی شروع میشود و در یک جایی تمام میشود همچون یک پاره خط.
صبح که از خواب بیدار میشویم،طول یک روز آغاز میشود و در شب هنگام آن روز تمام شده و دیگر وجود ندارد.
به همین جهت کسانی که این نوع نگرش را به زمان دارند بسیار برای آن ارزش قائلند و همواره در زندگی مراقب از دست دادن و یا به هدر رفتن زمان زندگی شان هستند.
اما در نگرش حلقوی نسبت به مقوله زمان اینطور تصور میشود که زمان یک امر در جریان همیشگی و پایدار است.
در این دیدگاه زمان و وقت همواره وجود دارد و امری تمام شدنی و از دست رفتنی نیست و همیشه در دسترس ما است.
به همین خاطر افرادی که این نوع نگرش را به مقوله زمان دارند،زیاد برای آن ارزشی قائل نیستند و هیچ وقت نگران از دست دادن یا به هدر رفتن آن نمیشوند.
شاید بتوان گفت که این مقوله کمی هم فرهنگی است.
یعنی در جوامع و فرهنگهای مختلف بر اساس سبک زندگی و شرایط پیش آمده بر آنها،هر فرهنگی ممکن است به سمت یکی از این دو حالت گفته شده تمایل بیشتری داشته باشد.
طبیعتاً انسان جدا شده از از جامعه خود نیست و قطعاً از فرهنگ اطراف خود تاثیر میپذیرد،اما این امر نیز همچون بسیاری دیگر از مسائل قابل تغییر و دگرگون شدن است.
یعنی اگر شما به این نتیجه برسید که نگرشتان نسبت به زمان حلقوی است اما در زندگی پر جنب و جوش امروزی بهتر است که نگرش خطی به مسئله زمان داشته باشید،با آگاهی و تمرین و مداومت میتوانید نگرش خودتان را به مرور زمان تغییر داده و بر اساس آن رفتارهای متفاوتی پیشه نمایید.
نکته اصلی در تغییر نگرش این است که شما خودتان با تفکر و تعمق در رفتارهایتان به این نتیجه برسید که باید آن را تغییر دهید.
سپس انرژی لازم برای این تغییر نگرش و همچنین مداومت و استمرار برای تغییر رفتار را از خود نشان دهید.
آنگاه از نتایج مثبت تغییر رفتار نگرش و سبک زندگی خود منتفع شده و زندگی موفقیت آمیز خود بر اساس این تغییرات نهایت لذت را ببرید.
پس از تغییر نگرش و متفاوت شدن دیدگاه شما نسبت به انجام کار نوبت به تغییر رفتار میرسد.
نکته جالب آن است که شما باید تغییر رفتار را از کارهای کوچک و ساده آغاز نمایید.
مطلبی که شاید باورش برای شما سخت باشد،اکثر افراد فکر میکنند که باید برای تغییر رفتارشان کارهای بسیار بزرگ و چشمگیری انجام دهند.
اما تغییر اتفاقاً از همین کارهای ساده و کوچک و شاید به ظاهر کم اهمیت آغاز میشود.
کارهایی که انجام دادنشان اتفاقاً خیلی هم سخت نیست ولی وقتی آنها را مرتب انجام میدهید تبدیل به روش منش شما میشود.
آن زمان است که میبینید مجموعه این تغییرات کوچک چه تاثیر بزرگی در سبک زندگی شما گذاشته است.
اجازه بدهید در اینجا یک ماجرای واقعی که چندی پیش برایم رخ داد و از آن درس گرفتم برای شما نیز بازگو کنم.
چند روز پیش در صف پمپ بنزین شلوغی بودم.
به دلیل کار نکردن چند تلمبه از پمپ بنزینها و محدودیت اخیری که برای کارتهای بنزین ایجاد شده است،صف به کندی پیش میرفت.
و به صورت غیرمعمول وقت زیادی از افراد که در صف بودند،تلف میشد.
البته بی توجهی افرادی که بنزین میزدند به رعایت حق و حقوق دیگران و اینکه کمی کارشان را تا آنجا که میتوانند تسریع کنند هم مزید بر علت شده بود.
ظاهرا در آن پمپ بنزین نگرش حلقوی به زمان جاری بود.
تنها نکتهای که برای کسی اهمیت نداشت تلف شدن زمان این همه آدم در صف پمپ بنزین بود.
اما در این میان مورد جالب و قابل توجهی رخ داد.
ماشین جلویی من که مشغول سوختگیری بود به محض اینکه سوختگیریاش تمام شد و راننده برای پرداخت وجه به دستگاه کارتخوان مراجعه کرد،همسرش بلافاصله پشت فرمان اتومبیل نشست و جایگاه را ترک کرد تا در این فاصله وقت و زمانی از راننده خودروی بعدی تلف نشود.
باورم نمیشد!حداقل در آن موقعیت با وجود آن همه آدم بیخیال نسبت به مسئله تلف شدن زمان،این حرکت راننده برایم بسیار شگفت انگیز و باورنکردنی بود.
اینکه هنوز هم افرادی هستند که به وقت و عمر دیگران احترام میگذارند،برایم خاص و جالب توجه و البته آموزنده و لذت بخش بود.
ظاهراً ایشان از معدود افرادی در آن پمپ بنزین بودند که نگرششان نسبت به مقوله زمان خطی بود و احساس مسئولیت پذیری نسبت به عمر و وقت انسانهای دیگر داشتند.
من بر اساس روش زندگیم،هر وقت نکته مثبتی در کسی ببینم آن را بیان میکنم و اگر فرد کار مفیدی کرده باشد،شخصا از او تشکر میکنم.
به همین خاطر به سراغ صاحب خودرو رفتم و به او گفتم این رفتار شما بسیار پسندیده و شایسته تقدیر است.
من به خاطر این کار از شما تشکر میکنم و من نیز این رفتار را از شما آموختم و ازاین پس آن را به کار خواهم برد.
ایشان خیلی خوشحال شدند که کار مثبتشان دیده شده است و گفتند از نظر من ماشینهای پشتی چه گناهی کردند که باید معطل پرداخت پول من شوند.
من باید راه را برای دیگران باز میکردم و رفتار درست از دید من همین بود که انجام دادم.
دوستان گرامی!محرک برای تغییر رفتار در اطراف شما زیاد است به شرط آنکه خوب به محیط خود و شرایط پیش آمده بنگرید.
پیشنهاد می کنم از هر نکته کوچکی در زندگی شاگردوار بیاموزید و همچون همیشه این مسئله آویزه گوشتان باشد که برای موفقیت در زندگی امروز باید:
در همین راستا با کمال احترام از شما دعوت می کنم؛پست «دانه فلفل سیاه و خال مه رویان سیاه!»که من به تازگی در سایت ویرگول منتشر کردم را نیز بخوانید،بدانید و به کار بندید.
اگر مایل به دیدن مطالب کاملتر و ویدئو های بیشتر در زمینه یادگیری مهارت هستید،به شما پیشنهاد می کنم که به کانال تلگرام من به آدرس زیر بپیوندید:
در پایان از شما صمیمانه تشکر می کنم که نوشتار من را مطالعه کردید و مشتاقانه امیدوارم که شما همچنان پیگیر مطالب دیگر من نیز باشید.
دوستدار شما
علی میرکمالی
دوشنبه
دوازدهم تیرماه یکهزار و چهارصد و دو
1402/4/12