خب من زمانی که 18سالم شد و رسیدم به سن سربازی، تقریباٌ تمام اطرافیانم__ چه اون هایی که خودشون رفته بودن خدمت و چه اون هایی که فقط از دور درباره اش شنیده بودن__می گفتن:
<<اگه بری خدمت،دوسال ار عمرت هدر می ره>>
<<دوسال عقب می افتی>>
از این جنس جمله های منفی که همیشه فبل از شروع هر تجربه ا ی می شنویم.
راستش هیچ ذهنیت مشخصی از خدمت نداشتم.فقط همه از سختی هاش می گفتن.همین باعث شد توی سال دوم،دوباره برای کنکور بخونم به امید اینکه رشته دلخواهم (داروسازی )قبول بشم.تلاش کردم،اما نتیجه نگرفتم.
برای فرار از خدمت سربازی، با انتخاب رشته بدون کنکور وارد دانشگاه شدم.اما همین انتخاب ،منو توی مسیر اشتباهی انداخت،کاملاََ بی هدف و گیج ادامه دادم.
بعدش که کرونا اومد،توی داروخانه مشغول به کار شدم.کم کم وارد بازار سیاه شدم و شروع به درآمدزایی کردم.ولی به طور کاممل از درس و دانشگاه فاصله گرفتم.
وقتی توی مسیری باشی که بهش علاقه نداری،کم کم خسته و فرسوده می شی.روز بهروز بی انگیزه تر،بی حوصله تر،پرخاشگرتر و پر از حس پوچی می شی.تصمیم هات فقط برای فرار از مسـؤلیت ان،نه برای ساختن آینده.
یه روز نشستم و مرور کردم که تو این چند سال ،واقعاََ چه دستاوردی داشتم. دیدم دارم خودمو از کارهایی که دوست دارم دور میکنم،فقط به خاطر ترس.
می گفتم:«اگه بخوام آموزش ببینم،درآمد ندارم.باید هزینه کنم تا به نتیجه برسم»
همون جا بود که تصمیم گرفتم از دو سال سربازی استفاده کنم برای ساختن خودم؛برای آموزش ،رشد ذهنی و ورود به مسیر علاقه هام.
با خودم عهد کردم :
«باش با آنچه در لحظه به سوی تو می آید »
دفترچه رو پست کردم .از همون لحظه تا پایان خدمت ،تصمیم گرفتم از هر ثانیه به نفع خودم استفاده کنم.
✅آموزش بازار های مالی دیدم
✅40جلد کتاب خوندم
✅نوشتن رو تبدیل به عادت روزانه ام کردم(بیش از 500صفحه نوشتم)
✅باشگاه می رفتم و بدنم رو قوی نگه داشتم
✅روی ذهینتم و باور های ثروت ساز کار کردم
سربازی شد فرصتی برای تنهایی ،تمرکز ،رشد فردی و ساخت ذهنی آرام و هدف دار
اگر هنوز وارد خدمت نشدی یا در گیرش هستی ،بدون که این مسیر می تونه یکی از بهترین فرصت های زندگیت باشه__اگر بخوای.
یه جای مقاومت ،بپذیرش.ازش استفاده کن.روی خودت کار کن.
همه به کسی که از سختی ها عبور کرده و رشد کرده ،احترام می ذارن.
برای آینده ات بجنگ.مسیری رو بساز که از هر لحظه اش لذت ببری.
و همیشه آزاد زندگی کن.