ویرگول
ورودثبت نام
علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانینویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
خواندن ۱ دقیقه·۳ ماه پیش

قاتل را یافتم

بازگشت شرلوک هولمز: نشانه‌ی انتقام با نوشته و کارگردانیِ بهزاد سیفی فرصتی مطالعاتی برای گُفتمان پیش‌رو و جاودانه در تئاترِ اصفهان حولِ محورِ یک کارآگاه است. مِتُدِ کشفِ جنایت تا اندازه‌ی زیادی من را به یادِ «قتل در قطارِ سریع‌السیرِ شرق» 1974 سیدنی لومت، انداخت. البته از خصوصیاتِ خوبِ چند بُعدی بودنِ این نمایش وجودِ چُنین نکته‌ای است که هر تماشاگری می‌تواند بنابر سلیقه‌ی خاصّه‌ی خود ادراکی جنایی از قصّه داشته باشد و اگرچه ماجراهای هرکول پوآرو و زبانِ آگاتا کریستی گونه، «پرده»، «راز پرونده مختومه»، «قتل بر روی نیل» و... را بیشتر می‌پسندم، هنرِ سیفی بر صحنه، الناز حسینی و صبا نساج‌پور من را به مطالعه‌ی سر آرتور کانن دویل وادار کرد. از بازیِ خوبِ صانعی‌پور، خامسی، احمدی‌پرور و بصیری نباید گذشت و باید این فکت را یادآور شد که مهارتِ در بازی گرفتن از بازیگر و قدرتِ انعکاسِ او به مخاطب از ویژگی‌های کارگردانیِ سیفی بوده. نمایشنامه‌ی کارآگاهی نوشتن مانند حرکت بر لبه‌ی تیغ است. مخاطب دو نوستالژی را همواره با خود همراه دارد. اول: خُب این‌که رُمان‌اش جذاب‌تر است و دوّم: فیلمی که من دیدم خیلی بهتر بود و...

متن کامل را در روزنامه‌ی اینترنتی برداشت بلند بخوانید.

ویدئوی مرتبط را در کانال آپارات من ببینید.

قتلکارگردانیشرلوک هولمزهنرتئاتر
۰
۰
علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
نویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید