علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

معرفی و نقد کتاب کلکسیونر جان فاولز

اگر تعارف را بگذاریم کنار جان فاولز در «کلکسیونر» همه آنچه ادبیات در جست‌وجوی آن است را نوشته. بخش مهمی از اولین رمان فاولز به تجربه‌انگاری خودبرانگیخته باز می‌گردد. فروید در پژوهش‌هایش ناخودآگاه به استیصال فاصله‌گذاری با بیمار می‌رسد، دقیقا مواجهه‌ای که خواننده «کلکسیونر» با احساسات مرد رباینده نسبت به معشوق برقرار می‌کند. ایرج کریمی در سینمایی «نیم رخ‌ها» روشن‌فکرانه‌ترین تعریف از چنین مواجهه‌ای را ارائه می‌دهد اما آنچه رُمان فاولز را مستثنی از این مهم کرده تطبیق احساسات ناشی از عقده‌های سرکوب شده است. مردی زنی را دوست دارد اما نمی‌داند یا بلد نیست چگونه این دوست داشتن را اظهار کند بنابراین تصمیم به ربایش او می‌گیرد. تا به این جا این برداشت سطحی به خواننده اجازه سمپاتی با مولف را نمی‌دهد اما این احساس مشترک هنگامی نمایان می‌شود که معشوق در برابر اقدام عاشق اظهار می‌کند که او را درک کرده؛ اما اگر او را درک می‌کند چرا چندین بار تلاش می‌کند از دست او فرار کند؟ معشوق زیبایی‌اش در ظاهر و در باطن آنطور نمایان می‌شود که مرد، مولف، او را توصیف می‌کند و اتفاقا همین توصیف و عدم برقراری ارتباط عادی با معشوق است که باعث هراسیدن و تلاش برای فرار از دست او خواهد شد. در رُمان «مجوس» جان فاولز توانایی خودش را برای به چالش کشیدن باورهای خواننده مانند داستایوفسکی نشان داد و خواننده به خوبی متوجه آن شد که چگونه می‌توان با ادبیات بر باورهای عامه تاثیر گذاشت؛ در «کلکسیونر» مسئله و...

برای مطالعه کامل متن کلیک کنید.

جان فاولزکلکسیونرعلی رفیعی وردنجانیپیمان خاکسارنشر چشمه
نویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید