
روز از نو به کارگردانی سعید امیرسلیمانی که تا 28 آذر در تالارهنر اصفهان به روی صحنه میرود، ترجمهای از نقدِ جامعهی معاصر به زبانِ سیاهِ کمدی است که داریو فو آن را شُعارزده کرده. این شعارزدگی اصلاً بد نیست. زنستیزی در جوامعِ غربی در پوشِش آزادیِ انتخاب و تفکر بروز یافته و این مردسالاری که نهیِ اساسیِ اسلام، در فُرمِ زیسته، است تنها در یک درگیریِ فکری بر متنِ درام سوار میشود: کلید در جیبِ کُتِ همسرت است همان آدمی که با چند کلمه حرف تو را خامت کرد. خانمی که مادری میکند، مزاحم تلفنی دارد (با ترس این موضوع را از همسرش مخفی نگاه میدارد)، خارج از خانه کار میکند، لباسهای برادر شوهرش را اُتو میکشد و... با هیچ منطقی فداکاریِ او تبدیل به ارزش نخواهد شد و نوعی از سرکوبِ فردیت در جوامع بشمار میآید. مردی که همراه زن نیست و زنی که میپذیرد مشکلاتِ مردش را بدوش کشد؛ شکلی از گُسستِ اجتماعی و اَمرِ به تبعیض در غرب با شعارِ آزادی شده. از نظرِ منِ بچه مسلمان، اسلامْ فمینیسمترین قافیهی زیست در تاریخِ جهان را دارد؛ چرا که باور دارم نگاهِ قرآن و اسلام به زن برتر از مقام و منزلتِ هر فردِ دیگری است. حجاب زن در اسلام حاصلِ تجربیاتِ اجتماعی و فمینیسمی است و نمیشود آن را با برهنگی و لجبازیهای کودکانهی غربی در لفافهی آزادی پیچید. از نظرِ من آنهایی که بیحجاباند با اسلام و فمینیسم ناسازگارند و...
متن کامل را در روزنامهی اینترنتی برداشت بلند بخوانید.
ویدئوی مرتبط را در کانال آپارات من ببینید.