تگزاس 3 فیلمی از مسعود اطیابی طبیعتِ فرهنگِ ایرانی و خانواده دوستی را با زبانِ اقتصادی خود زیر سوال برده. این زیر سوال بردن ممکن است ناخواسته باشد اما آنچه در تک تک پلانها مشاهده میکنیم چیزی نیست که بتوان نامِ کمدی بر آن گذاشت و بیشتر یک قصورِ فرهنگی است تا آشتی خانوادهها با سینما. اولاً با این فیلمهای آبگوشتی که به بهانهی کمدی و سرگرم کردنِ مردم نمایش داده میشوند نمیتوان سینما ساخت و دوماً، که خیلی مهمتر است، فیلمهایی که الآن بر پرده اکران میشوند نه سینمایی هستند و نه مردمی. آقای اطیابی به بهانهی ساختِ سینمای اقتصادی و احتمالاً بدنهی اکران مزخرفاتی در این چند ساله تحویلِ مخاطب داده که یکی از یکی خطرناکتر هستند و ظاهراً هم که گنگش مانند احسان علیخانی خیلی بالاست که ککش هم نمیگزد و همچنان با همین فرمان میراند. اولین ساختهی کمدی او «خروس جنگی» مُدلی از تلاش برای جا دادنِ خود میانِ رقبا بود که اتفاقاً همهی دار و ندارش را مدیونِ همان فیلم است. این فرمالیته ساختن فیلمهای جلف از نسخهی ابتدایی «تگزاس» شروع شد. سینمایی که حرفِ نسل Z را تکرار میکند و معنایی ندارد. بعد ما «دینامیت» را بر پرده اکرانِ عمومی دیدیم که بیشتر 3 سال توقیف بودنش برایم جذابیت ایجاد کرده بود و در آخر هم فیلم مفهومی جز تمسخر قشری از جامعه نداشت. از «انفرادی» و «بخارست» که بگذریم میرسیم به «هتل». قصهای که بطنِ حساسیت زنانه بر شوی خود را نشانه گرفته و تالیفاسدهای عمیقی به بدنهی خانواده وارد آورده و...
برای مطالعه متن کامل از لینک زیر استفاده کنید.
https://longtake.ir/mag/?p=25434
برای مشاهده ویدئوی مرتبط از لینک زیر استفاده کنید.
https://aparat.com/v/bcj9h7t