علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
خواندن ۱ دقیقه·۲ ماه پیش

نقد فیلم نیلگون

نیلگون ساخته‌ی حسین سهیلی‌زاده رفتاری است تلافی جویانه بر عشق و نفرت. داستانْ تفاوتِ اقتصادی بین سیروان، درخشانی، و شهاب، فروتن، نیست؛ داستان خواستن یا نخواستن یا بهتر تعبیر کنیم، دغل بازیِ مدرنِ نیلگون، حجار، در عصر ارتباطات است. نامِ این دوگانگی، عشق نیست و نمی‌توان با شبنم‌های برف برای کسی قسم خورد که دوستش داری و... در ادبیات رمانتیک نمی‌توان «رومئو و ژولیت» شکسپیر را فراموش کرد چرا که در خواستن دو انسان: احساسات، ایثار و خیال نهفته است. فیلم‌نامه‌های کایدان که بیشتر تنه به رمانتیک می‌زنند و مفهومی از جنس رویا را خروجیِ کار خود قرار می‌دهند، دو فکت ابتدایی را ندارند. حسین سهیلی‌زاده بعد از عرض اندامِ مفصلی که در تلویزیون داشته، در شبکه‌ی نمایش خانگی با «مانکن» مطرح شد و بعد هم که «ملکه گدایان» و باقی ماجرا. خروجی مخاطب شناسانه از خیالِ کایدان یک سینمای آبگوشتی تحویل مخاطب می‌دهد. اصولاً سینما برای افزودن پیازداغ به داستان‌های خود از فرمول عشق و عاشقی استفاده می‌کند اما این فرمول وقتی قرار است به تنهایی عامل پیرنگ اصلی فیلم‌نامه باشد ترجیحات فرهنگی – جغرافیایی قطعاً وسوسه‌ی بیشتری به فیلم‌نامه‌نویس تزریق می‌کند. این ترجیحات اختلافات قبیله‌ای و طبقاتی می‌توانند باشند، مانند «رومئو و ژولیت»، می‌توانند احساسات باور نکردنی میان دو انسان را یادآور شوند، مانند «داستان عشق» آرتور هیلر، بخشی از خاطرات غیرارادی فرد نسبت به موجودی موهومی و خیالی در نظر گرفته شوند مانند، «در جست‌وجوی زمان از دست رفته» مارسل پروست، یا حتی رنج‌های جوانی و نیروهای خیالی را زیر سوال ببرد مانند، «رنج‌های وِرتِر جوان» گوته و... امّا هرگز نمی‌توانند سوار بر عصر رسانه و مدرنیته شوند تا بخشی از یافتن در این دوره را ترجیح دهند و...

برای مطالعه کامل متن از لینک زیر استفاده کنید.

https://longtake.ir/mag/?p=25411

برای مشاهده ویدئوی مرتبط از لینک زیر استفاده کنید.

https://aparat.com/v/hpig6ly

عشقرومئو ژولیتنقد فیلم
نویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید