سوار شدن به کارگردانی لری یانگ در راستای سینمای رستاخیز منشانهی جکی چان حرکت میکند و اصل وفاداری و عنصر بازگشت به ریشهها، خانواده، در آن زیر ذرهبین قرار میگیرد. خاصیت سینمای چان در فرم داستانگویی آن نهفته است؛ اگرچه در زمینه شکل ارائه اکشن که همواره همراه با کمدی خاصی است، دارای ویژگیهای منحصربهفردی است اما مشخصا هنگامی که آن را در مقایسه با آثار جت لی یا بروس لی میگذاریم به این مهم برمیخوریم که داستان و تفاوت در ارائه آن به بیننده، برگ برنده چان است. یانگ در فیلم خود نیز از ویژگیهای منحصربهفرد بازیگر خود کمال بهره را برده است. برای بینندهای که خاطرات کودکیاش را با «داستان پلیس» گذرانده تماشای جکیِ پیر صورت خوشی ندارد اما این کهولت در صورت باعث از بین رفتن سایقهای رزمی و ویژگیهای یک بدلکار از جنس چان نشده و به جرات میتوان گفت همواره در حال رشد است. داستان سر و شکل خیلی ساده و کلیشهای دارد. مردی وابسته به اسب خود است، گروهی برای سرقت و گرفتن به زور آن اقدام میکنند. در بُعد دوم داستان رابطه میان دختر و پدر نمایش داده میشود. شکل مدرنیتهای که سخت پذیرای سنت خود است و همواره در حال نقد و نقض آن قرار دارد. داستان در تلاش برای ارائه فرم جدید از ابرقهرمانِ خود است اما در پخش آن ابتر مانده. بیننده هنگامی که با اُپنینگ فیلم مواجه میشود و اسب دستآموز را میبیند که جکی را و...