علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

نگاهی به سینمایی مادر

مادر ساخته نیکی کارو احتمالا باید جاه‌طلبانه‌ترین اثر فیلم‌سازش بعد از ساخت «سوارکار نهنگ» باشد؛ اما به هیچ‌وجه تصویر واضحی از داستان ارائه نمی‌دهد و به همین جهت است که فیلم‌نامه در ضدیت با فیلم به سر خواهد برد. در فلسفه غرب هنگامی که به هستی‌شناسی،اونتولوژی (تلفظ فرانسوی کلمه)، برمی‌خوریم، فرهنگ حفظ خانواده و دیگر ارکان مختلف جامعه پرسشی است که مطرح می‌شود؛ حال اگر این هستی‌شناسی بخواهد گامی به عقب، ایثار برای نسل‌ها، و یا گامی روبه جلو، فرا مدرنیته یا پست‌مدرنیسم، بردارد شکل و شمایل هستی‌شناسانه خود را از دست می‌دهد. علاوه‌بر این که «مادر» این شکل و شمایل را به طرز فاجعه‌باری دستکاری کرده، فیلم‌نامه نیز به طرز فاجعه‌باری منسوخ شده است. فیلم‌نامه‌ای که در ابتدا مشخص نمی‌کند چرا شخصیت، جنیفر لوپز، باردار است؟، چرا او باید مدام از سوی افرادی مورد سوء قصد قرار گیرد؟ چرا از همان اول رابطه او با آدرین و هکتور را به صورت زیرمتن، فلاش بک، مشخص نمی‌کند؟ و... این چرایی‌ها برای سینمایی که می‌خواهد یک اونتولوژی را به چالش بکشد، بسیار غم‌انگیز است. در فیلم‌نامه اثر مورد بحث این نکته را باید یادآور شوم که هدف از ایجاد موقعیت‌های کمابیش دارماتیک و هیجان‌انگیز سرگرمی است و از همین رو نمی‌توان به فیلم‌نامه‌نویس، میشا گرین و آندره‌آ برلوف، ایرادی آکادمیک گرفت اما فیلمی که نورپردازی‌های آخرالزمانی دارد و اطوارهای فیمینیستی به خود می‌گیرد نباید چنین فیلم‌نامه دم‌دستی داشته باشد و همه قصور از کارگردان است. لوپز هم در این فیلم خیلی بد است؛ او که در فیلم استیون سودربرگ «خارج از دید» در کنار جورج کلونی یک زوجِ «آقا و خانم اسمیت»وار را تشکیل داده بودند اکنون و...

برای مطالعه متن کامل کلیک کنید.

فلسفه غربمادرجنیفر لوپزعلی رفیعی وردنجانینقدهای علی رفیعی وردنجانی
نویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید