باد گاهی صدای رهایی است
و گاهی صدای زوال است
صدای سکون، صدای نابودی.
صدای زره زره ریختن میشود
صدای رطوبت، صدای تازگی و رشد
صدای طبیعت و صدای آسمان
صدای ارتباط، همواره ارتباط با زندگی
اصلا صدای سختی. وای سختی ...
سخت است، سخت است زندگی
لحظه لحظه انتخاب است
و مسئولیت سخت است
نهان از دیگران این دغدغه ها و فکر و انتخاب ها، من کی باشم ها
موجود امیدواری که همه نثار ها را کشیده به دوش خود ( هر چه گفتند )
تخیل در جهت مسیری، نه نوشخوار و سکون، تخیل پویای من
من باید برخیزم
نباید بگذارم گذر از مرحله ای شامل تصوری از زندگی و از جهان، من رو از پا در بیاره.
بایستی از این مرحله عبور کنم تا به جای بهتری برسم.
مکان نوشته : گیلان شهرستان سیاهکل