ویرگول
ورودثبت نام
علیرضا خدائی
علیرضا خدائیمجنون تبریزی که قلمش با کاغذ شعر میخواند
علیرضا خدائی
علیرضا خدائی
خواندن ۱ دقیقه·۲۲ روز پیش

آدمک

سری را در برت میبینم ،اما زیر پایت نه//
پشیمان میشوم گاهی ز جان ، اما ز جانان نه //
همیشه در پی ت بودم ولی آرام می رفتم //
تو از من فاصله داری ، اما در نهانم نه //
من از تو بیشتر خواندم ، تو از من بیشتر راندی//
نوازیم هر دو سازی ازدهان ، اما به سامان نه //
میان دل پریشی های روزانه پریشان شد //
گلی که هدیه کردم بر دلت ، اما به طوفان نه//
سراسر عشق و امید از دو چشمانم میبارید //
ولی در چشم مستت ابر بود ، اما باران نه//
من از کویت گذر کردم به ظاهر، با دلت خوش باش //
تو نیز از آدمک بگذر ، اما دل پشیمان نه //
مجنون تبریزی
۱۴۰۴/۰۵/۰۴


شعرغزلآدمک
۰
۰
علیرضا خدائی
علیرضا خدائی
مجنون تبریزی که قلمش با کاغذ شعر میخواند
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید