ویرگول
ورودثبت نام
علیرضا خدائی
علیرضا خدائیمجنون تبریزی که قلمش با کاغذ شعر میخواند
علیرضا خدائی
علیرضا خدائی
خواندن ۱ دقیقه·۳ روز پیش

خواهر

من که رویم نشود از تو بخوانم چیزی
رویِ تو بسته به من واژه‌ی اشعار مرا
تو همیشه شاکی از پیِ اشعارِ منی
که چرا باز نسرایم غزلی یا چیزی
روحِ تو در هر آن‌چه که می‌اندیشم
ریخته در دلِ این فکر و خیالات مرا
سر و سامانِ وجودم تویی ای باران
در دلم هستی گنج یا شبیه چیزی
تا به اکنون ننوشتم ترکیب‌بندی
رویِ تو باز کرده‌ست همه اوصاف مرا
مجنون تبریزی

ایسنتاگرامشعرسعدی
۰
۰
علیرضا خدائی
علیرضا خدائی
مجنون تبریزی که قلمش با کاغذ شعر میخواند
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید