ویرگول
ورودثبت نام
Alisina Kazemi
Alisina Kazemiبرنامه‌نویس از عقب💻‌ معلم انگلیسی 👨‍🏫 تشنه ریاضیات و هر چیز دانستنی! عاشق تکنولوژی🖥
Alisina Kazemi
Alisina Kazemi
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

نمیدانم!

دیگر به خودم قول دادم ننویسم،این دومین باریست که تمام خاطرات خود را نوشته بودم و به دلایل غیر عقلانی به فنا رفت. حداقل قبلا اگر مینوشتم کمی آرام میشدم با اینکه هیچ کس نمیخواند ولی نوشتنش برایم حس بسیار پر آرامشی را به ارمغان میاورد.

این پست نالیدن نیست؛نه، ولی احساس واقعی من در لحظه ایست که این را مینویسم.شاید گذرا باشد، حتما این طور خواهد بود.

درمانده و خسته شب جمعه ایست که به سمت خانه میروم.وضع روحی ام چنان خوب نیست و فکر میکنم که چرا این طور است؟ چی شد که اینطور شد؟

میدانم کتاب،فیلم،پادکست،مقاله و…همه در همه این ها خواندم،شنیدم یا دیدم که زندگی معمایی نیست که خواسته باشی دنبال راه حل باشی، زندگی همین الان هست با تمام رنج، لذت، سختی ، خوشبختی، مشکلات و …. همین است.در داستان ها خوانده ام سرگذشت و پستی و بلندی های زندگی ادم های زیادی را، داستان موفقیت و شکست های ادم های موفق بسیاری را. انگار در لحظه کمکم میکردند؛ اما وقتی خودم در دام همان مشکلات می افتادم همه چیز یادم میرفت. انگار نه انگار، این همه نسخه میپیچیدیم برای زندگی برای فلان طور زندگی کردن و بهمان طور نکردن! چی شد ؟ اگر قرار باشد که در مواقعی از زندگی که این ها به کارمان بیاید ،این ها به دردمان نخورد پس چه فرقی بین دانستن و نداستنش است؟ از کجا معلوم با دانستنش وضعمان وخیم تر نشود؟ اصلا یک جمله ای بود که میگفت در جهان اگر خیلی چیز ها را ندانی آسوده تری! شاید راست میگفت! نمیدانم!به نظرم این که نمیتوان چیزی گفت ذات زندگی است.اینگونه‌طوربودن این زندگیست که آنرا زندگی کرده است. همین غیر قابل پیشبینی بودنش! اینکه نمیتوانیم و نمیدانیم از این پیچ وخم! شاید زندگی خیلی بی انصاف باشد! چه کسی گفته اینجا عدل و عدالت برقرار است! شاید همین خود من جایی نشسته باشم و در خانه ای باشم که لیاقتم نباشد و چه بسا بدتر! و چه آنانی که در حق شان ظلم شده و در موقعیتی که باید باشند نیستند. البته این سیستم بی انصاف همین طور که باب مراد خیلی ها نیست، برای خیلی ها هم چربیده است!

بیایید روراست باشیم، چه کسی رفاه و خوشبختی را دوست ندارد؟ مطمئنا پاسخ ادم سلیم واضح است.مسئله این نیست. تصور کنید شما بجای ایلان ماسک میبودید ( با همان ثروت) اگر کسی به شما میگفت که این موفقیت تان شانسی است، چه پاسخی به او میدادید؟ اگر میگفت از خوش شانسی تان است چی؟ اگر میگفت لیقاتش را ندارید چی؟

واقعیت تلخ این است که اگر شما هم بجای ایلان ماسک بدنیا می آمدید حتما همین مسیر را داشتید. این که از ابتدای زندگی انسان که شانسیست که در کدام خانواده، چه نوع خانواده، چه کشور، چه شخصیت و با چه خصوصیاتی متولد شود خود گویای این موضوع است! مگر اینها را خود آدم ها انتخاب میکنند؟

قطعا خیر. موفقیت شان به همان اندازه که نتایج زحماتشان بوده به همان اندازه هم نتیجه شانس شان بوده است!

میدانم این حرف هایم مخالفان زیادی دارد! ولی حراسی از انتقاد ندارم. احتمالا زیر این پست آدم های دستاورد سالار و شایسته سالار به من حمله کنند.

مخالف این هستم که میگویند اگر تلاش کنی حتما میرسی! نه اینکه در زندگی تلاش نباید تلاش کرد بلکه میگویم ما تا جایی که میتوانیم و تا آخرین ظرفیت خود تلاشمان را میکنیم، دیگر اگر موفق هم نشدیم، مشکل از ما نیست .چه بسا افرادی که تلاش ها کردند ولی به آن نتیجه مطلوب نرسیدند!

دفعه بعد که خواستید در مورد موفقیت تان حرف بزنید یک لحظه فکر کنید اگر در این خانواده به دنیا نمی آمدید آیا باز هم همین مسیر را داشتید؟ اگر هر کس دیگری به جای شما بود نمیتوانست جای شما باشد؟

شاید نگریستن جهان از این دیدگاه درک بهتری از منصفانه نبودن جهان بدهد

پ.ن:دوستان و عزیزانی که این متن را خوانده اند، اگر غلط املایی،نگارشی و… غیره در این پست بود (که حتما هست)عذر خواهم. شرحی مختصر از خودم بود و ادعای نویسندگی ندارم.


زندگیدلنوشتهقانونسیاستروانشناسی
۱۱
۵
Alisina Kazemi
Alisina Kazemi
برنامه‌نویس از عقب💻‌ معلم انگلیسی 👨‍🏫 تشنه ریاضیات و هر چیز دانستنی! عاشق تکنولوژی🖥
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید