وقتی که جرس و زنگ کاروان هر لحظه و هر دم اعلام می کند که بار و بندیل و اسباب واثاث خود را بردارید که وقت رفتن از اینجا و از این منزل و گذشتن است ، دیگر چه راحتی و خوشی و عشرتی در منزل معشوق و در کنار او خواهم داشت .
نخستین کلمه ای که با آن سروکار داریم منزل است . منزل به معنای محل نزول است و در قدیم در مسیر کاروانها منزلگاههایی را می ساختند تا کاروانها در آنجا چند روزی یا ساعتی استراحت کنند ( همان کاروانسراها ) البته که این منزلها محل سکونت و استقرار دائم نبودند و در واقع محل گذر و عبور بودند .
کلمه ی بعدی که باید درباره آن توضیح بدیم عیش هست . خود کلمه عیش به معنای زندگی یا زندگی کردن هست که در فارسی اصطلاحا و معمولا به معنای خوشی و خوشگذرانی و عشرت معنا می شود . مثلا حافظ می گوید :
هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی
یا :
خوشتر زعیش و صحبت و باغ و بهار چیست
و :
شراب و عیش نهان چیست کار بی بنیاد
کلمه دیگر ، جرس ، زنگ کاروان ، زنگ نسبتا بزرگی بوده که کاروانها آن رابه صدا در می آوردند تا همه با هم حرکت کنند . در گذشته معمولا چند کاروان با هم مسیر سفر رو طی می کردند تا بتوانند در بیابان در برابر حمله حرامیان و راهزنان به یکدیگر کمک کنند و با به صدا درآوردن آن همه کاروانها با هم شروع به حرکت می کردند .
نکته قابل توجه در این بیت این هست که تم و موضوع بیت یکی از پرکاربردترین موضوعاتی است که نه تنها در ادبیات فارسی به آن پرداخته شده بلکه از موضوعات پرتکرار در دیوان حافظ است . اشاره به ناپایداری عمر و ناایمنی وضع انسان و گذرا بودن خوشی و اینکه دنیا محل توقف نیست و خوشی و خرمی کوتاه است و هر لحظه هراس مرگ و اتمام وقت هست و اینکه زندگی انسان مفهومی کاروان آسا دارد .
اما چند نکته جالب توجه دیگر دراین بیت که دقت در آنها خالی از لطف نیست :
یکی تصویری است که از منزل معشوق ( جانان ) می دهد که گویی در بیابانی است که محل گذر تمام ابنای بشر است و همه انسانها فی نفسه توانایی و استعداد دیدار با معشوق خود را دارند .
نکته دیگر عبارت ( هر دم ) است . دم به یک معنا به معنای لحظه و آن است و در معنایی دیگر نفس کشیدن و دم و باز دم از آن اراده می شود . حافظ با تشخّصی ( جاندارانگاری) که به جرس داده گویی انسانی است که با هر دم و باز دم خود به کاروانیان فریاد می زند که بار و اثاث خود را بردارید که وقت رفتن و گذشتن است و فرصت به اتمام رسیده است .
شاید در نگاه اول مفهوم این بیت در بیان گذرایی و ناپایداری جهان و عمر کوتاه انسان در بهره مندی از خوشی ها و عشرتهای دنیا باشد و شاعر به مخاطب یادآور می شود که در کنار معشوق آسایش و خوشی دائمی نخواهد داشت و هر لحظه ممکن است زنگ رحیل را به صدا درآورند و گاه بیگاه شود و مرگ انسان را به کام ناکامی ببرد . اما اگر از زاویه ای دیگر نگاه کنیم و در فضایی عرفانی متن را بررسی کنیم به جنبه های زیبایی شناسانه بیشتر و مفاهیم و مضامین عمیق و ژرفی می رسیم .
خب بعد از این توضیحات کوتاه بیایید با رویکردی عرفانی هم به این بیت نگاه کنیم تا به لایه های زیبایی شناسانه دیگری دست پیدا کنیم .
در بیت قبل در بیان مفهوم باد صبا گفتیم که در لحظات و آناتی ، اشارات و نفحاتی از جانب حضرت حق بر دل عارف وارد می شود که چون دائمی و با ثبات نیستند به آنها حال گفته می شود . در مناسبت با این مفهوم در بیت سوم حافظ با منزلگاه کاروان ها مضمون سازی می کند و به موقتی بودن و گذرا بودن نفحات رحمانی اشاره می کند . عبارت ( هر دم ) هم به همین مفهوم گذرا بودن و لحظه ای بودن اشاره دارد و اینکه هر لحظه این موهبت و روشنی دل خواهد گذشت . از جرس در ادبیات عرفانی به خطاب قهرآمیز معشوق تعبیر شده ، لذا هر لحظه خوف این هست که با قهر معشوق این نفحات و رایحه های خوش الهی از سالک دریغ شود . عیش نیز در منظومه واژگانی عرفانی اشاره به حضور دائم و تمام معنای معشوق در دل سالک دارد .
سالک از این وجه که انسان است هر لحظه یا در بوته آزمایش است یا در شیب لغزش که رد شدن از یکی یا گرفتار شدن در دام دیگری ، هرکدام از اینها می تواند موجبات قهر الهی را به همراه داشته باشد و این عیش یا همان دوام حضور الطاف الهی را از جان سالک دور خواهد کرد .
ارتباط معنایی و مضمونی که در این بین اتفاق افتاده بسیار قابل توجه است ، منزل در این بیت در واقع همان باد صباست که در بیت قبل به آن اشاره شد ، نسیمی که در لحظه و هر دم به دل سالک می وزد اما گذراست ، ماندگاری و ثبات ندارد ، منزل جایگاه موقت کاروان انسانی در بیابان وجود است که گاه به گاه و دم به دم امن و عیشی در آن نصیب سالک می شود . واژه دم از یک سو در معنای لحظه با مفهومی که از منزل در مفاهیم عرفانی گفته شد در ارتباط است و از طرف دیگر با توجه به تشخّصی ( جاندار انگاری ) که به جرس داده شده در معنای نفس زدن و دم و باز دم خلق معنا می کند .
این گونه ارتباطات معنایی در هم تنیده و مضامینی که با هم همپوشانی دارند در ابیات حافظ به وفور دیده می شود که البته یکی از ویژگی ها و مختصات سبکی حافظ به شمار می رود .
دوستان حافظ دنیای وسیعی است که گشت و گذار دقیق و از روی آگاهی در آن منجر به کشف لایه ها و ارتباطات زیبایی شناسانه عمیقی می شود که لذت ادبی را صد چندان می کند روابط درهم تنیده معنایی و مضمونی با چاشنی ایهام و استعاره دنیایی چند وجهی از هر بیت به مخاطب نشان می دهد
ادبیات را دوست داشته باشید و حافظ را بیشتر