نه کسی منتظر است
نه کسی چشم به راه
نه خیال گذر از کوچه ما دارد ماه
بین عاشق شدن و مرگ مگر فرقی هست؟
وقتی از عشق نصیبی نبری غیر از آه...!
به چه دل خوش کند آن خسته پلنگی که فقط
حاصلش زخم شد از پنجه کشیدن بر ماه
به امید گذر قافله از دشت مباش
به عزیزی نرسد هرکه درآید از چاه
چشم بسته است خدا بر همه بدهای جهان
تا که یک وقت نبیند تو بیفتی به گناه..!
سیدحسین شریفی