alizz9473
alizz9473
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

نصایح!

اندرین دیر سپنجی پیشه کن این چهار چیز

تا بماند رَخت قَدرت در جهان کهنه نو


تا نپرسندت مَگوی و تا نخوانندت مَرو

تا نخواهندت مخواه، تا نبخشندت مگیر


من که نصیحت کردن بلد نیستم و تجربه هم نشون داده هم نصیحت کردن و هم نصیحت شنیدن در این روزگار عایدی نخواهد داشت. اما این شعر جالب بود. دوستی برای من خواند و من برای دیگران...

شعر
انسان ازآن چیزی که بسیار دوست میدارد، خود را جدا می سازد.در اوج تمنا نمیخواهد. دوست می دارد اما در عین حال میخواهد که متنفر باشد.امیدوار است،اما امیدوار است امیدوار نباشد.همواره به یاد می آورد اما
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید