ویرگول
ورودثبت نام
Amin Sotoudeh
Amin Sotoudehاز کد زدن تا تحلیلگر سیستم و کسب‌وکار؛ پنج ساله پل بین تیم فنی و بیزینس هستم. و اینجا از تجربه‌هایم در مدیریت محصول می‌نویسم.
Amin Sotoudeh
Amin Sotoudeh
خواندن ۳ دقیقه·۳ ماه پیش

بکلاگ محصول؛ از آشفتگی تا تمرکز: معرفی ۵ متد برتر اولویت‌بندی

این کوه یخِ همیشه در حال رشد!

بیایید روراست باشیم؛ بکلاگ محصول آنچه در ابتدا می‌بینید (تسک‌های فوری و واضح) فقط نوک قضیه است و حجم عظیمی از ایده‌ها، درخواست‌ها و بهبودها در زیر آب پنهان شده که اگر مدیریت نشوند، می‌توانند کل کشتی محصولتان را غرق کنند! مدیریت این بکلاگ، هنر تبدیل این کوه یخ ترسناک به یک مسیر قابل navigat کردن است. اما چطور؟ با هم چند روش محبوب را بررسی می‌کنیم.

۱. اولویت‌بندی بر اساس ارزش کسب‌وکار (Value-Based Prioritization)

ساده، کلاسیک و بسیار اثرگذار. فلسفه این روش در یک سوال خلاصه می‌شود: «کدام آیتم بیشترین ارزش را برای کسب‌وکار یا کاربران ما خلق می‌کند؟» این ارزش می‌تواند افزایش درآمد، جذب کاربر بیشتر، رضایت مشتری یا هر معیار کلیدی دیگر باشد. شما به سادگی آیتم‌های بکلاگ را بر اساس میزان ارزشی که ارائه می‌دهند، مرتب می‌کنید.

مزایا:

  • بسیار ساده و قابل درک برای همه (از تیم فنی تا مدیرعامل)

  • بر روی outcomes (نتایج) به جای outputs (خروجی‌ها) تمرکز دارد.

معایب:

  • تخمین «ارزش» به صورت کمی اغلب دشوار و ذهنی است.

  • ممکن است آیتم‌های کوچک اما بسیار باارزش در بین آیتم‌های بزرگ گم شوند.

۲. ماتریس ارزش در مقابل هزینه (Value vs. Effort Matrix)

این روش برای بصری‌کردن تصمیم‌گیری‌ها عالی است. یک نمودار دو بعدی می‌کشید: محور X میزان «هزینه» (زمان، منابع، پیچیدگی فنی) و محور Y میزان «ارزش» را نشان می‌دهد. هر آیتم از بکلاگ را مانند یک نقطه روی این نمودار قرار می‌دهید. به این ترتیب، چهار چهارخانه به دست می‌آید:

  • Quick Wins (ارزش بالا، هزینه کم): همین الان انجامشان دهید!

  • Big Bets (ارزش بالا، هزینه بالا): پروژه‌های استراتژیک و سنگین.

  • Fill-Ins (ارزش پایین، هزینه کم): اگر وقت اضافه داشتید.

  • Time Sinks (ارزش پایین، هزینه بالا): تا می‌توانید از آنها فرار کنید!

۳. مدل RICE

این مدل کمی علمی‌تر است و برای کاهش سوگیری در تخمین‌ها طراحی شده. RICE مخفف چهار فاکتور است که برای هر آیتم امتیازگذاری می‌شوند و در نهایت یک امتیاز نهایی به دست می‌آید:

  • Reach (دامنه تاثیر): چند کاربر در یک بازه زمانی مشخص تحت تاثیر قرار می‌گیرند؟

  • Impact (تاثیر): این قابلیت چقدر بر هر کاربر تاثیر می‌گذارد؟ (معمولاً از یک مقیاس ۰.۲۵ تا ۳ استفاده می‌شود)

  • Confidence (اطمینان): چقدر از تخمین‌های خود مطمئنیم؟ (به صورت درصدی)

  • Effort (هزینه): تخمین کل نفر-روز (یا نفر-ماه) برای پیاده‌سازی.

فرمول نهایی: (Reach Impact Confidence) / Effort

آیتمی که امتیاز RICE بالاتری دارد، اولویت بیشتری خواهد داشت.

۴. مدل کانو (Kano Model)

این مدل هوشمندانه بر درک احساسات کاربر تمرکز دارد. ویژگی‌ها را در پنج دسته تقسیم‌بندی می‌کند:

  • Must-Haves (بایدها): اگر نباشند، کاربران ناراضی می‌شوند. (مثلاً عملکرد لاگین)

  • Performance (عملکردی): هرچقدر بهتر باشند، رضایت کاربر بیشتر می‌شود. (مثلاً سرعت لود صفحه)

  • Delighters (لذت‌بخش‌ها): کاربران انتظارشان را ندارند، اما وجودشان باعث شگفت‌زدگی می‌شود.

  • Indifferent (بی‌تفاوت): کاربران اهمیتی به آنها نمی‌دهند.

  • Reverse (معکوس): وجودشان باعث نارضایتی می‌شود.

استراتژی هوشمندانه این است: اول Must-Haves، سپس Performanceها و در نهایت، برای متمایز شدن، روی Delighters سرمایه‌گذاری کنید.

۵. اولویت‌بندی بر اساس ریسک (Risk-Based Prioritization)

گاهی اوقات ارزش محض کافی نیست. این روش می‌پرسد: «کدام آیتم بیشترین ریسک را برای محصول یا کسب‌وکار ما کاهش می‌دهد یا مدیریت می‌کند؟». این ریسک می‌تواند فنی (مثلاً migration یک دیتابیس قدیمی)، امنیتی، رقابتی یا حتی ریسک از دست دادن کاربران باشد. با انجام دادن آیتم‌های پرریسک در ابتدا، عدم قطعیت را کاهش می‌دهید و از غافلگیری‌های بزرگ در آینده جلوگیری می‌کنید.

قهرمانِ واحد وجود ندارد!

همانطور که دیدید، هرکدام از این روش‌ها زاویه دید متفاوتی ارائه می‌دهند. هیچ‌کدام به تنهایی «بهترین» نیستند. انتخاب و ترکیب این ابزارها کاملاً به شما بستگی دارد: محصولتان در چه مرحله‌ای است؟ (کشف محصول یا بهینه‌سازی؟)، فرهنگ تیم شما چگونه است و چه نوع تصمیم‌هایی باید بگیرید؟ بهترین محصولان مانند یک شف آشپز، از ترکیب این روش‌ها استفاده می‌کنند تا یک استراتژی اولویت‌بندی متعادل و موثر بسازند. بکلاگ شما یک باغ است، نه یک کوه یخ! آن را با چارچوب درست، مرتب و ثمربخش کنید.

به نظر تو کدوم روش کاربردی‌تره؟ آیا تیم تو از روش خاصی استفاده می‌کنه که جواب داده؟ یا biggest challenge تو مدیریت بکلاگ، چیز دیگری هست (مثلاً جمع‌آوری نیازها یا گفت‌وگو با ذی نفعان)؟

پست های بعدی موارد بالا رو با جزیات بیشتر برسیشون میکنیم ...

دوست دارم نظرت رو بدونم... پایین‌تر برام کامنت بذار!

امین ستوده

مدیریت محصولمدیریت محصول چابکاسکراممالک محصول
۱
۰
Amin Sotoudeh
Amin Sotoudeh
از کد زدن تا تحلیلگر سیستم و کسب‌وکار؛ پنج ساله پل بین تیم فنی و بیزینس هستم. و اینجا از تجربه‌هایم در مدیریت محصول می‌نویسم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید