در مقاله پیشین به شواهدی از تغییر روند مصرف تلویزیون و افزایش سهم تماشای موبایلی و آنلاین پرداختم. در این مقاله بحران یافتن محتوا برای کاربر ویدئوی آنلاین را صحبت میکنم.
این مقاله بخشی از گزارش تلویزیون و رسانه ۲۰۱۷ است که توسط پژوها ترجمه و انتشار یافته است. متاسفانه اریسکون تولید گزارشهای تلویزیون و رسانه را از سال ۲۰۱۷ به بعد ادامه نداد و ما نمیتوانیم به روندهای رسانهای از منظر اریکسون دست پیدا کنیم.
امـروزه بیننـدگان دسترسـی زیـادی بـه انـواع و اقسـام برنامههـا و محتـوا دارنـد ولـی بـازار تفکیـک بیشتری داشته اسـت. بـه همیـن خاطـر آنهـا بـرای یافتـن چیـزی کـه میخواهند تماشا کنند، تجربیـات مختلفـی را پشـت سـر میگذارنـد (شـکل ۱۲). میانگیـن تعـداد خدمـات درخواسـتی (on demand service) در هـر خانـهای از ۱/۶ در سـال ۲۰۱۳ بـه ۳/۸ در سـال ۲۰۱۷ رسـیده اسـت. کشـف محتـوا بـه عنـوان یـک چالـش باقـی مانـده و بیننـدگان متدهـای کنونـی بـرای ایـن کار را غیـر مفیـد تشـخیص دادهانـد.
بیننــدگان حــدود یــک ســاعت در روز بــرای پیــدا کـردن برنامـهای کـه قصـد تماشـای آن را دارنـد صـرف می کننــد.
بیــش از ۵۰ درصــد از افــرادی کــه از ابزارهــای مختلــف بـرای تماشـای برنامههـای تلویزیـون اسـتفاده میکننـد، نمیتواننــد در تلویزیونهــای زمانبنــدی شــده(مدل سنتی تلویزیون که جدول پخش از قبل مشخص شده است) در طــول روز برنامـهای بـرای تماشـا پیـدا کننـد در حالیکـه بیـش از ۳۰ درصــد آنهــا گفتهانــد کــه در ســرویسهای ویدئــو درخواســتی هــم نتوانســتهاند برنامــهای بــرای تماشـا پیـدا کننـد. بـرای ایـن گروههـای در حـال رشـد، تلویزیونهــای ســنتی هیــچ کمکــی بــرای پیــدا کــردن برنامـه مـوردنظـر نمیکننـد.تجربیـات آنهـا در زمینـٔه سـرویسهای تماشـای برنامههـا درخواسـتی، توقعـات را تـا حـدی بـالا بـرده اسـت کـه حتـی همیـن سـرویسها هـم بـرای جلـب رضایـت آنهـا نیـاز بـه بهبـود بیشـتری دارند.
آمار بالا را با مقدمهای که قبلا در مقاله سیستمهای توصیهگر منتشر کردم مقایسه کنید. آنجا هم گفتم که محتوای موجود در دنیا آنقدر زیاد است که عمر انسان برای تماشای همه آن اصلا کفاف نمیدهد. همچنین انتخاب بیشتر منجر به رفاه بیشتر نمیشود و هر قدر سرویسهای ویدئویی افتخار بیشتری به تعداد فیلمهایشان بکنند، کاربر در بلند مدت دلخسته تر خواهد شد.
میانگیـن زمـان صـرف شـده بـرای جسـتجو برای برنامـه موردنظـر درحـال افزایـش اسـت. از سـال ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۷ ایـن میـزان از ۴۵ دقیقـه بـه ۵۱ دقیقـه در روز رسـیده اسـت. جالـب اسـت کـه ایـن افزایـش بیشـتر مختـص تلویزیونهـای بـا محتـوای زمـان بنـدی شـده بـوده و سـرویسهای ویدئـو درخواسـتی، بـه همـان میـزان سـال گذشـته ۲۰۱۶ ماندهانـد. همچنیـن تفاوتهـای جالبـی در زمینـه تفـاوت سـنی در مـورد تماشـای برنامههـا و الگـوی جسـتجو بـه دنبـال برنامههـا وجـود دارد. جوانـان بیـش از ۵۰ درصـد بیشـتر در ســرویسهای ویدئــو درخواســتی، بــرای پیــدا کــردن برنامــه مــورد نظــر خــود صـرف میکننـد. در حالـی کـه افـراد ۳۵ سـال و بالاتـر ۸۰ درصـد بیشـتر وقـت خـود را بـرای تماشـای محتـوای VOD بـه مصـرف میرسـانند. حتـی در برنامههایـی بـا محتـوای مفیدتـر، ماننـد ورزش، بیننـدگان معتقدنـد کـه جـای بهبـود وجـود دارد. یـک سـوم از بیننـدگان برنامههـای ورزشـی اعتقـاد دارد کـه بایـد تـلاش زیـادی بـرای پیـدا کـردن برنامههـای ورزشـی مـورد علاقـه خـود در تلویزیـون بـه کار ببرنـد. روی هـم رفتـه جـای تعجـب نیسـت کـه هفـت نفـر از ۱۰ نفـر بیننـدگان میگوینـد کــه سیســتم بینالمللــی جســتجوی برنامههــا را کــه شــامل تلویزیونهــای VOD هستند، ترجیــح میدهنــد و آنهــا را مفیدتــر میداننـد. شـش نفـر از ده نفـر بیننده اعتقـاد دارنـد کـه جسـتجوی برنامههـا یکــی از عوامــل مهــم ســردرگمی در شــبکههای جدیــد تلویزیونــی و ســرویسهای ویدئویـی اسـت و بهینهسـازی در ایـن زمینـه باعـث میشـود وفـاداری کاربـران و رضایـت آنهـا از شـبکه افزایـش پیـدا کنـد.
قبل از اینکه بخواهم با صدای بلند به سرویسهای داخلی ویدئویی بگویم که موضوع توصیهگری را جدی بگیرند و نوآوری را در هسته کسب و کار خود شکل دهند، همین ۲۴ شبکه تلوزیونی خودمان را بر روی آنتنهای دیجیتال مثال میزنم که گاهی شاید ۱۵ دقیقه در حال چرخیدن بین کانالها هستیم و آخرش هم به زور از بین آی فیلم و تماشا یکی را برای وقتگذرانی انتخاب میکنیم به این امید که چند دقیقه دیگر برنامه بهتری برای تماشا پیدا شود.
حالا با خیال راحتتری میشود گفت که اگر میخواهیم یک سرویس ویدئویی ارزش آفرین به وجود آوریم توصیهگری را باید جدی گرفت. نوآوری در هسته کسب و کار و مبتنی بر فناوری و دانش است که میتواند پولسازی کند. مرور مداوم فیچرهای UI در نفلیکس و اپل تی وی و دیزنی پلاس سادهترین شکل نوآوری یعنی تقلید است که عملا خروجی بلند مدت ارزشمندی نخواهد داشت.