امیر صبرعلی داریان
امیر صبرعلی داریان
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

مدیریت بر مبنای هدف MBO

مدیریت بر مبنای هدف (MBO) به عنوان مدل مدیریتی به منظور تعیین اهداف، تعیین معیارهای اندازه‌گیری عملکرد، و ارتقاء بهره‌وری در سازمان‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. این مدل، به معنای "مدیریت از طریق اهداف" شناخته می‌شود. تاریخچه MBO به دهه 1950 برمی‌گردد و توسط پیتر دارکر و دونالد مک‌گریگور به رشته مدیریت معرفی شد.

مدل MBO به شکل زیر عمل می‌کند:

تعیین اهداف: در ابتدا، اهداف و وظایف برای هر دسته از کارکنان و بخصوص مدیران تعیین می‌شود. این اهداف باید SMART باشند (یعنی خاص، قابل اندازه‌گیری، قابل دستیابی، مرتبط، و زمان‌بندی شده).


توافق بر روی اهداف: مدیران و کارکنان باید با یکدیگر بر روی اهداف توافق کنند و مطمئن شوند که اهداف قابل دستیابی هستند و منطبق با استراتژی سازمان هستند.


اندازه‌گیری و ارزیابی: عملکرد کارکنان به اهداف تعیین شده اندازه‌گیری می‌شود. این می‌تواند از طریق ارزیابی‌های سالیانه یا دوره‌ای صورت گیرد.


بازخورد و بهبود: بر اساس نتایج اندازه‌گیری عملکرد، بازخورد به کارکنان داده می‌شود. اگر نیاز به تصحیح اهداف و یا تغییرات در راهبردها وجود داشته باشد، اقدامات بهبود اعمال می‌شوند.


پاداش و تشویق: کارکنانی که به خوبی اهداف را دستیابی کرده‌اند معمولاً مورد پاداش و تشویق قرار می‌گیرند، که این امر می‌تواند به عنوان انگیزه‌بخش عمل کند.


مدیریت بر مبنای هدف (MBO) دارای مزایا و محدودیت‌ها است که در ادامه آورده شده‌اند:

مزایا:

شفافیت و تمرکز بر اهداف: MBO به سازمان‌ها اجازه می‌دهد تا اهداف خود را به وضوح تعیین کنند. این شفافیت باعث می‌شود که تمامی اعضای سازمان بفهمند که چه چیزی از آن‌ها انتظار می‌رود.


تعهد و انگیزه بالا: زمانی که کارکنان در تعیین اهداف خود شرکت می‌کنند و به آن‌ها تعهد می‌کنند، انگیزه و تعهد آن‌ها به انجام کار افزایش می‌یابد.


ارتباط موثر: MBO به مدیران امکان می‌دهد که از طریق فرآیند تعیین اهداف و بازخورد مداوم با کارکنان ارتباطات بهبود یابد. این ارتباطات می‌توانند بهترین شکل ممکن از تبادل اطلاعات و ایده‌ها را ارتقا دهند.


اندازه‌گیری دقیق عملکرد: MBO به مدیران امکان ارزیابی دقیق عملکرد کارکنان را می‌دهد. این ارزیابی‌ها به تصمیم‌گیری‌های بهتر در مورد پاداش‌دهی، ترفیع، یا توسعه حرفه‌ای کمک می‌کنند.


محدودیت‌ها:

زمان‌بر و پیچیده: تعیین اهداف، ارزیابی عملکرد، و تعیین پاداش‌ها ممکن است زمان‌بر و پیچیده باشد. این می‌تواند بخصوص برای سازمان‌های بزرگ با تعداد زیادی کارکنان مشکل‌ساز شود.


تمرکز بر اهداف کوتاه‌مدت: MBO به دلیل تمرکز بر اهداف کوتاه‌مدت ممکن است باعث از دست دادن دیدگاه و اهداف بلندمدت سازمان شود. این مسئله ممکن است درازمدت به ضرر سازمان باشد.


مسئولیت‌پذیری نادرست: اگر تعیین اهداف به طور نادرست انجام شود و اهداف غیرقابل دستیابی تعیین شوند، ممکن است کارکنان به طور نادرست مسئولیت‌پذیر شوند و احساس ناامنی کنند.


عدم انطباق با همه سازمان‌ها: MBO به خوبی به همه نوع سازمان‌ها و شرایط مناسب نمی‌شود. برخی سازمان‌ها ممکن است بیشتر نیاز به انعطاف و آزادی در تعیین اهداف داشته باشند.


تمرکز بر معیارهای کمی: MBO عمدتاً بر معیارهای کمی تمرکز دارد و به ندرت به جوانب کیفی عملکرد توجه می‌کند.


در نهایت، MBO یک ابزار مدیریتی قدرتمند است، اما نیازمند اجرای صحیح و توجه به محدودیت‌ها و نیازهای خاص سازمان است. انتخاب روش‌های مدیریتی باید با توجه به ماهیت و اهداف سازمان انجام شود.

ارزیابی عملکرداهداف
عاشق نوشتنم و مقالات جذاب و متنوعی رو براتون تهیه می‌کنم. تجربه‌ها، ایده‌ها و دانشم رو توی این مقالات با شما به اشتراک می‌ذارم با خوندن مطالب من، لحظاتی پر از دانش و سرگرمی رو تجربه خواهید کرد!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید