سلام. من امیر آرانی هستم و قصد دارم اینجا در مورد عکاسی نجومی از صفر بنویسم. اگر چیزی از مبانی نوردهی نمیدونید یا تا حالا نتونستید یه عکس خوب از آسمون شب بگیرید این پست حتما بهت کمک میکنه.
این آموزش از سه بخش تشکیل شده و کلا ۹ قسمت هست. در بخش اول آموزش با اصطلاحات و مفاهیم اولیه و انواع عکاسی نجومی آشنا شدیم. و توی بخش دوم، قسمت سوم یعنی نوردهی مورد نیاز عکاسی رو با هم یاد میگیریم. اگه بخش اول رو نخونی حتما اول اون رو بخون چون به چیزایی که اونجا گفتم اینجا احتیاج داریم.
خب توی قسمت یک گفتیم چرا مجبوریم خودمون دوربین رو تنظیم کنیم برای عکاسی در شب و قرار شد دوربین رو روی حالت M بذارید و بقیه آموزش رو دنبال کنید. این هم از بقیه آموزش :)
اگه یه عکس خوب رو مثل یه موجود زنده در نظر بگیریم، نوردهی شبیه به قلب اون موجود هستش. نمیشه گفت که نوردهی مهمترین بخش عکاسی هست یا از اینطور حرفا چون در نهایت عکسی خوبه که همه بخشهاش خوب باشه.
به طور خیلی خلاصه نوردهی یعنی کنترل نور ورودی به سنسور که سهتا مولفه داره:
۱. دیافراگم (Aperture) / ۲. سرعت شاتر (Shutter Speed) / ۳. حساسیت (ISO)
سه پارامتر به همدیگه وابسته هستن و همیشه توی هر عکسی باید تعادل بینشون برقرار باشه. مثلا اگر حساسیت رو میارید پایین باید کمبود نور رو با دوتا مولفهی دیگه جبران کنید.
حالا برای اینکه با این سه تا پارامتر بتونیم بهتر آشنا بشیم و بتونیم نوردهی رو کنترل کنیم لازمه یه کم ساختار دوربین رو بشناسیم و بدونیم نور چه مسیری رو توی دوربین طی میکنه تا به حسگر برسه.
این شماتیک خیلی خوب و خلاصه مسیر نور رو توی دوربین های DSLR نشون میده. تمام این بخش ها واسه ما مهم نیستن (البته فقط توی این آموزش) و ما فقط با دیافراگم (Aperture)، شاتر و سنسور کار داریم. همونطور که میبیند دیافراگم به همراه چندتا عدسی که ترکیب خاصی دارند داخل لنز هستن و شاتر هم داخل بدنه دوربین دقیقا مقابل حسگر قرار گرفته.
سوال اول: چقدر از نور محیط لازمه به حسگر برسه؟
دقت کردید وقتی وارد یه اتاق تاریک میشیم بعد از چند لحظه چشممون عادت میکنه و یه چیزایی که اول نمیدیدیم رو توی تاریکی میبینیم؟ حالا اگه توی اون اتاق آینه باشه به چشم های خودتون نگاه کنید و توی همون حالت چراغها رو روشن کنید متوجه میشید که مردمک چشمتون سریع بسته میشه... چرا؟ چون حجم نوی توی اتاق زیاد شده و شما برای دیدن به کل اون نور نیاز ندارید. برعکس تاریکی که به هر مقدار نور نیاز بود و مردمک چشمتون کامل باز شده بود تا از نور موجود کامل استفاده کنه.
دیافراگم کارش دقیقا شبیه به مردمک چشم ما هست. اگه دیافراگم رو باز کنید نور بیشتری رو نسبت به وقتی که بسته هست به سنسور راه دادید و عکس روشنتر میشه و اگر دیافراگم رو ببندید نور کمتری به سنسور راه دادید و عکستون تیرهتر میشه. تاثیر دیگهای که باز شدن دیافراگم داره اینه که عمق میدان رو کاهش میده. کاهش عمق میدان یعنی اینکه اشیایی که فوکوس نیستند ماتتر بشن. به این عکس دقت کنید:
برای اینکه متوجه بشید کوچیک شدن یه دریچه جلوی لنز چرا باعث افزایش عمق میدان میشه به عکس زیر دقت کنید
توی دوربین دیافراگم رو با تغییر ضریب f کنترل میکنیم. ضرایب f یک سری عدد مثل زیر هستن:
f/0.7 - f/1.0 - f/1.4 - f/2 - f/2.8 - f/4 - f/5.6 ...
معنی این اعداد چیه؟ این اعداد به ما میگن مثلا اگر از f/1.0 یک پله بریم بالاتر یعنی f/1.4 میزان نور ورودی به دوربین نصف میشه. همینطور مثلا از f/4 به f/2.8 میزان نور ورودی به دوربین دوبرابر میشه. در واقع هر پله حرکت روی این اعداد میزان نور ورودی رو دوبرابر یا نصف میکنه. پس دیدیم که با افزایش ضریب f میزان نور ورودی به دوربین کم میشه.
ضریب f کوچیکتر -> دیافراگم باز تر -> نور بیشتر ، عمق میدان کمتر
ضریب f بزرگتر -> دیافراگم بسته تر -> نور کمتر ، عمق میدان بیشتر
البته ممکنه بعضی اعداد بین اینها هم باشه که بستگی به مقیاس مورد استفاده داره که فعلا لازم نیست چیزی در موردش بدونیم. در مورد اینکه این اعداد چطور به دست اومدن هم توی آخرین بخش صحبت میکنیم.
من چندجا جلوی دیافراگم نوشتم Aperture اما خوبه که بدونید از لحاظ فنی این دوتا باهم فرق دارن. اساسا دیافراگم یا Diaphragm به پرههایی میگن که توی عکس بالا میبینید و Aperture یا روزنه به درچهای گفته میشه که توسط پرهها ایجاد شده. ولی خب معمولا کسی سخت نمیگیره و هرجا گفتیم دیافراگم یا Aperture منظورمون یه چیزه :)
سوال دوم: چه مدت این نور به حسگر برسه؟
عملکرد شاتر به خوبی توی فیلم بالا معلومه. برای ثبت یه عکس (توی دوربین های DSLR!) اول آینه میره بالا و بعد پرده شاتر حرکت میکنه و بعد آینه برمیگرده سرِ جاش. در واقع با شاتر مدت زمانی که نور باید به حسگر برسه رو کنترل میکنیم. توی فیلم بالا این تایم یک هزارم ثانیه هست. علت اینکه توی این تایم نمیتونید از چشمی دوربین چیزی ببینید هم به این خاطره که آینه که نور رو به ویزور منتقل میکنه باید از جای اصلیش حرکت کنه تا نور به سنسور برسه و توی این تایم ما از طریق چشمی نمیتونیم چیزی ببینیم.
سرعت شاتر رو برحسب کسری از ثانیه مینویسن. مثلا اگه روی دوربینتون نوشته باشه ۱۰۰ یعنی ۱/۱۰۰ ثانیه. خب واضحه که هرچی سرعت شاتر بیشتر باشه، پردهها با سرعت بالاتری باز و بسته میشن و در نتیجه هم نور کمتری به سنسور میرسه(از نظر مقدار) و هم صحنههای کمتری رو ثبت میکنه(از نظر زمان).
عدد شاتر کوچکتر(۵۰) -> کسر بزرگتر(۱/۵۰) -> زمان نوردهی بیشتر
عدد شاتر بزرگتر (۱۰۰۰) -> کسر کوچکتر (۱/۱۰۰۰) -> زمان نوردهی کمتر
میتونید توی عکس زیر تفاوت سرعت شاتر ۱/۱۲۰ و ۴ ثانیهای رو ببینید. درواقع توی عکس سمت راست تمام اتفاقاتی که طی ۴ ثانیه افتاده رو در غالب یک عکس ثبت کرده.
فقط حواستون باشه برای ثبت هایی با سرعت شاتر بیشتر از یک ثانیه حتما باید از سهپایه استفاده کرد چون اگه حین ثبت دست تکون بخوره نتیجه عکس یه چی شبیه به این عکس میشه :)
سوال سوم: از این مقدار نور که به حسگر رسید، حسگر چقدر رو قبول کنه؟
خب رسیدیم به مورد آخر یا ISO. هر سنسوری در حالت طبیعی یه مقدار خاص نور رو ثبت میکنه. حالا ممکنه برحسب نیاز عکاس اون مقدار خاص تقویت بشه یا کاهش پیدا کنه. به این حساسیت پایه Native ISO میگن و برای هر دوربین فرق داره
دقت کردید وقتی دارید با یه اسپیکر نه چندان عالی آهنگ گوش میکنید و صداشو تا ته زیاد میکنید صدا خشخش میکنه و کیفیت صدا میاد پایین؟ دقیقا همین حالت رو توی دوربین هم داریم و ISO بالا باعث میشه سیگنالهای ورودی حسگر تقویت بشن و خب همزمان نویزها هم تقویت میشن و با زیاد شدن نویزهای تصویر کیفیت و شفافیت اون میاد پایین.
تاثیر بعدی که افزایش ISO روی عکس ها داره کاهش کنتراست تصویره. توی عکس پایین این تاثیر خیلی خوب نشون داده شده. توی عکسی که نویز زیادی داره تفاوت رنگ مشکی پسزمینه با نقاط سفید کمتره و تعداد نقاط سفید کمتری معلوم هست.
حالا اگه نقاط سفید رو ستارههای آسمون شب در نظر بگیریم معلومه که نیاز داریم ستارهها با وضوح بیشتری معلوم باشه. پس عکاسی شب از اونجاهایی هست که به کنتراست بالا نیاز داریم.
به دلایلی که بالا یاد گرفتیم معمولا باید سعی کرد حساسیت ISO رو توی کمترین حد نگه داشت و نوردهی رو با بقیه پارامترها کنترل کرد. اما این پایینترین حد توی عکاسی شب ممکنه نسبتا زیاد باشه
حساسیت کمتر -> نوردهی کندتر -> نویز بیشتر -> کنتراست بیشتر
حساسیت بیشتر -> نوردهی سریعتر -> نویز بیشتر -> کنتراست کمتر
الان که میدونیم هر کدوم از پارامترهای نوردهی چه تاثیری روی خروجی عکس ما داره ببینیم چطور میتونیم توی شب عکس بگیریم.
۱. اول از دیافراگم شروع میکنیم. خب راحتترین بخش همینه. نه تنها باید دیافراگم رو تا جایی که میشه باز بذارید، حتی بهتره لنزی که تهیه میکنید هم حداکثر گشودگی دیافراگمش بالا باشه. مثلا زیر f/3.0 میتونه مناسب باشه.
۲. دومین مورد شاتر بود. این بستگی به نوع عکسی که قصد دارید ثبت کنید داره ولی اینجا سادهترین نوع (یعنی ثبت ستارهها به صورت نقطهای) رو یاد میگیریم باهم. اول باید با دوتا چیز آشنا بشیم:
۱. حرکت وضعی زمین
۲. قانون ۵۰۰
حرکت وضعی زمین رو باهاش آشنا هستید قطعا. حرکت زمین به دور خودش که باعث به وجود اومدن روز و شب میشه. ستارهها که توی فضا (نسبتا) ثابت هستن ولی همینطور که زمین داره حرکت میکنه از دید ما ستارهها هم حرکت میکنن. از طرفی گفتیم وقتی که شاتر باز هست تمام حرکات روی سنسور ثبت میشه. پس باید به عددی انتخاب کنیم که اینقدر زیاد باشه که نور بیشتری دریافت کنیم و اونقدر کم باشه که حرکت ستارهها ثبت نشه. اینجا میرسیم به دومین موردی که باید باهاش آشنا بشیم یعنی قانون ۵۰۰. زمان شاتر برای ثبت نقطهای ستارهها بستگی به فاصه کانونی لنز شما داره (خیلی خلاصه). قانون ۵۰۰ واسه دوربینهای فولفریم:
Exposure Time = 500 / Focal Length
مثلا اگه شما یه لنز ۱۸ میلیمتر دارید میتونید ۲۷ ثانیه (۵۰۰/۱۸) نوردهی کنید بدون اینکه رد ستارهها ثبت بشه. اگر دوربین شما کراپ هست در نهایت این عدد در رو تقسیم بر ۱.۵ کنید که میشه ۱۸ ثانیه تقریبا. یکی از دلایل بهتر بودن دوربینهای فول فریم برای عکاسی نجومی همین مورده. اگر بیشتر از این زمان نوردهی کنید، حرکت ستاره توی عکستون ثبت میشه و دیگه ستارهها رو نقطه ای ندارید و یه کم کشیده شده ثبت میشن که خب خوب نیست. اگر کمتر از این عدد نوردهی کنید خب از دستتون رفته :) چون مجبورید کمبود نور رو با زیاد کردن ISO جبران کنید و این هم یعنی نویز بیشتر. دیافراگم رو هم که از قبل تا حدی که میشد باز کردیم.
معمولا دوربینهای دیجیتال تا 30 ثانیه امکان نوردهی به شما میدن و برای بیشتر از اون باید از حالت Bulb استفاده کنید. اینجا یک نکته مهم رو در مورد نحوه فشار دادن دکمه شاتر باید بدونید که در بخش نکات تکمیلی بهتون میگم.
۳. خب رسیدیم به مورد آخر یعنی حساسیت یا ISO که قرار بود تا حد امکان پایین نگهش داریم. این رو نمیشه دقیق گفت چون بسته به نوع سنسور دوربین شما این عدد ممکنه بالاتر یا پایینتر باشه. اما آزمون و خطا که هزینهای نداره پیشنهاد میکنم با ۵۰۰۰ شروع کنید و اگر عکس کم نور بود یا نویز زیادی داشت تغییرش بدید تا بهترین نتیجه رو بگیرید.
خودتون رو محدود نکنید به چیزایی که بالا گفتم و سعی کنید همیشه خلاقیت به خرج بدید. مثلا اگه مفاهیم بالا رو درست متوجه شده باشید باید بتونید همچین عکسی بگیرید
توی قسمت سوم در مورد وایت بالانس، فوکوس توی عکاسی نجومی و همینطور چندتا نکته تکمیلی با هم یاد میگیرم
اگه به نظرتون جایی از آموزش ایراد داره بهم بگید و یا اگه سوالی یا مشکلی داشتید خوشحال میشم کمکتون کنم.