از اواسط دهه شصت موسیقی راک مسیری را طی کرد که به سمت موسیقی سایکدلیکی برآمده از فرهنگ شرق، مواد روانگردان، فرهنگ هیپی و سازهای هندی، رسید. از موسیقی سایکدلیک سبک های مختلفی پدید آمد: از اسید راک که به نظرمن پدربزرگ هوی متال تا باروک پاپ و سایکدلیک راک موسیقی های آرام و روانبخش.
ولی ناگهان در اوایل 1970 همه چی از بین رفت، با کاهش هیپی گرایی علاقه به موسیقی سایکدلیک کمتر و کم کم تمام موسیقی دانان سایکدلیکا این موسیقی را کنار گذاشتند. ولی موسیقی سایکدلیک تاثیر زیادی بر نسل بعد موسیقی راک گذاشت، پراگرسیو راک، نیو سایکدلیکا و اسپیس راکدر دهه هفتاد و هشتاد کاملا میراث دار موسیقی سایکدلیک بودند. حالا تو ای خواننده عزیز اگر دوست داری مسیر تکامل این موسیقی را بخوانی و چندین آهنگ زیبای سایکدلیک را بشنوی، با من در ادامه این مقاله جذاب همراه باش.
سال 1965 گروه های بریتانیایی با موسیقی بیت حسابی در آمریکا گردوخاک به پا کرده بودند و یکی از موفق ترین های آن گروه ها، کینکس بود. گروهی برخاسته لندن که در سبک گاراج راک و هارد راک موفق واقع شده بودند. در 1965 آنها یک تور به سرزمین عجایب یعنی هند داشتند که در طول آن ری دیویس خواننده و ترانه سرا گروه با سیتار هندی آشنا شد و از اونجا در فکر ساخت یک آهنگ بر اساس این ساز بود که به آهنگ «دوستانم را ببین» رسید که از اولین نمونه های راگا راک (سبکی که در آن موسیقی راک و ساز های هندی ترکیب می شوند) موفق در آمریکا و بریتانیا بود.
متن شعر از رودخانه ای در هند الهام گرفت که طبق گفته دیویس:گروهی بچه در حالی که شعار «انگلستان خاکستری و هند رنگارنگ» را تکرار می کردند از این ور رود به آن ور می پریدند. این شعار در ذهن من ماند و وقتی به لندن بازگشتم شروعی به نوشتن شعری کردم در ذهن من رود من را از دوستانم جدا میکرد این همان مسیری بود که همه خواهیم رفت، دوستانی را از دست خواهیم داد و آدم هایی جدید خواهند آمد.»
یکی دیگر از آهنگ های راگا راک 1965، «قلبی پر از روح» از گروه یاردبیردز بود. یاردبیردز که شامل جف بک و جیمی پیج می شد شروع به کار روی آهنگی به نام «قلبی پر از روح» بر اساس سازهای هندی کردند ولی بعد از این ورژن خوششان نیامد و همان آهنگ را با گیتار الکتریک درست کردن که موفق تر شد.
در 1966 کم کم فرهنگ هیپی به وجود آمد و به همان صورت سایکدلیک راک نیز رشد و پیشرفت داشت. یکی از گروه های پیشرو و هنری موسیقی سایکدلیک لاو بود. آنها پایه های چندین زیرسبک سایکدلیک راک مثل باروک پاپ را در آلبوم «دا کاپو» پایه ریزی کردند یکی از زیباترین آهنگ های آن آلبوم «او در رنگ ها می آید» بود. آهنگی درمورد دختری با لباس های عجیب گیپسی که در کنسرت های این گروه شرکت می کرد. متن ترانه حاوی خطی در مورد حضور در "شهر انگلستان" است ، اگرچه لی هنگام نوشتن ترانه هرگز به انگلیس نرفته بود. ریف گیتار تحت تأثیر فولک راک قرار دارد و به همراه هارپسیکوردی که توسط اسنوپی پفیسترر و فلوتی که توسط جای کانترلی نواخته می شود، فضایی باروک پاپ به آهنگ بخشیده است. گفته میشود که آهنگ «او یک رنگین کمان است» از رولینگ استونز از «او در رنگ ها می آید» کپی برداری کرده بود که بی معنی هم نیست باتوجه به اینکه در متن هردو شعر عبارت «او در رنگ ها می آید» وجود دارد.
البته لاو گروه موفقی نبود آنها موسیقی سایکدلیک را از مردم عادی متفاوت می دیدند و همین نقطه ضعف آنها بود.
در همانسال گروه بیچ بویز که از خلاقان سایکدلیک راک و قبل از آن موسیقی سرف و بیت بودند شاهکار خودرا ارائه دادند، «ارتشاعات خوب» که از ویژگی های مناظر پیچیده صدا ، ساختار اپیزودیک و براندازی فرمول موسیقی پاپ ، پر هزینه ترین آهنگ ضبط شده در زمان انتشار بود. «لزرش های خوب» بعداً به عنوان یکی از بهترین و مهمترین آثار دوران راک مورد تحسین گسترده قرار گرفت. شعر این آهنگ توسط دوعضو بیچ بویز برایان ویلسون و مایک لاو نوشته شده ویلسون که همچنین تولید کننده آهنگ نیز بوده ،بخشی از شعر را ناشی از شیفتگی به ارتعاشات کیهانی نوشته ، همانطور که مادرش در کودکی به او می گفت که سگها در واکنش به "ارتعشاع بد" آنها ، عصبانی می شوند. او از این مفهوم برای حس ششم یا درک ماورای طبیعه استفاده کرد ، در حالی که شعرهای مایک لاو دیگر عضو گروه، از جنبش نوپای قدرت گل الهام گرفته شده بود. ساخت «لرزش های خوب» برای هر نوع ضبط بی سابقه بود.
در 1967 محبوبیت سایکدلیک راک گسترش بسیار زیادی پیدا کرد. از زمان تابستان عشق گروه های سایکدلیک زیادی شکل گرفتند یکی از آنها جفرسن ایرپلین بود. جفرسن ایرپلین در آن سال با آلبوم «بالش سوررئالیستی» غوغا به پا کردند و با دو تک آهنگ «خرگوش سفید» و «کسی برای دوست داشتن» به فروش چندمیلیونی رسیدند. خرگوش سفید که مشهورترین آهنگ این گروه است سفری سایکدلیک به دنیای آلیس در سرزمین عجایب را به تصویر می کشد. ترانه نویس این آهنگ و خواننده جفرسن ایرپلین، گریس اسلیک در مورد این آهنگ گفته:این ترکیب قرار است سیلی به والدینی باشد که چنین رمان هایی را برای فرزندان خود می خوانند و سپس تعجب می کردند که چرا فرزندانشان بعداً مواد مخدر استفاده کردند.
به شخصیت هایی از جمله خود آلیس، خرگوش سفید، کرم ابریشم قلیان کش، شوالیه سفید، ملکه قرمز و مهمونی چای کلاهدوز دیوانه که در خود رمان وجود دارند، در این آهنگ اشاره می شود.
پینک فلوید رو میشناسید؟ آنها در این سال دو تک آهنگ بی نظیر سایکدلیک راک داشتند، «نواختن امیلی را ببین» و «آرنولد لین» هردوی اینها یه یک اندازه روانگردان بودند ولی من تصمیم دارم درمورد «نواختن امیلی را ببین» حرف بزنم. گفته می شود این ترانه درباره دختری به نام امیلی بود که برت ادعا می کرد پس از مصرف داروی روانگردان هنگام خواب در جنگل او را دیده است. طبق کتاب یک نعلبکی رمز و راز: ادیسه پینک فلوید ، نوشته نیکلاس شافنر افتخار امیلی در خواب برت ازآن امیلی یانگ دختر سیاستمدار ویلان یانگ، معروف به «دختر همیشه در هوا» و «زیباترین مجسمه ساز بریتانیا» در یوافاو کلاب مکانی که پینک فلوید اجرا میکرده است.
دورز گروهی آمریکایی بود که توسط جیم موریسون، جان دنزمور، ری مانزرک و رابی کریگر تشکیل شده بود. در این سال اولین آلبوم آن ها با نام «دورز» منتشر شد که ترکیبی از سایکدلیک راک و اسید راک که تک آهنگی بسیار معروف به نام «آتشم را روشن کن» داشت در روند تکامل این آهنگ همه اعضا شرکت داشتند، کریگر جان دنزمور پیشنهاد کرد که باید بیشتر ریتم لاتین داشته باشد ، جیم موریسون بیت دوم را نوشت ، ری مانزرک نقش ارگان مقدماتی را تحت تأثیر باخ قرار داد. بدین ترتیب یکی از بزرگترین آهنگ های سایکدلیک راک ساخته و منتشر شد و فروش بسیار زیادی هم کرد. یکی از مشکلات گروه مصرف ال اس دی بود که بعدها گریبانگیر جیم موریسون و حتی مرگ او در سن بیست و هفت سالگی شد.
سال 1968 قابلیت های جدید و دستگاه های تازه ایی به دنیای موسیقی وارد شد که باعث شد کار خیلی از موسیقی دانان راحت تر شود مثل سینث سایزر مدل EMS VCS 3 و انواع ملوترون ها.
در این سال مودی بلوز، یکی از بهترین آلبوم های خودشان و تاریخ موسیقی را به نام «در جست و جوی آکورد گمشده» منتشر کردند که من در مقاله مربوطه به قدر کافی درمورد این آلبوم توضیح دادم برین همونرو بخوانید.
به غیر از مودی بلوز، گروه استپنولف یکی از پیشرویان در موسیقی هوی متال که با تک آهنگ «متولد برای وحشی بودن» معروف هستند، تک آهنگی به نام «بر قالی جادویی» منتشر کردند که ترکیبی از سایکدلیک راک و هوی متال یعنی اسید راک بود. آهنگی که از یک «باونسی ریف» تکامل پیدا کرده بود و در متن ترانه نیز بطور لفافه این مسئله آمده جدای از آن متن ترانه که توسط جان کی نوشته شده، درمورد موضوعات مختلفی مثل کیفیت بسیار عالی استودیوی جدید گروه، رابطه او با همسرش جوتا و چراغ جادویی علائدین است.
اما می رسیم به یکی از گل های سرسبد 1968، اسمال فیسز گروهی با روحیه ایی شوخ برخاسته از لندن بودند که در طول فعالیت کوتاه مدت خود در تمام سبک های غالب موسیقی راک (هارد راک، بلوز راک و سایکدلیک راک) توانمند بودند سومین آلبوم آنها که بسیار حقش را خوردند، «مهره کوچک ازدست رفته اگدن» که غیر از زیبایی، یک اثر مفهومی جمع و جور بود در همین سال زیبای 1968 منتشر شد و شامل یکی از آثار برتر آنها «یکشنبه تنبلی» که بسیار متفاوت درنوع خود بود، یک کاکنی (به لهجه انگلیسی مخصوص لندن گفته می شود) به همراه موسیقی سالنی سنتی ویکتوریایی. این ترانه از دشمنی استیو ماریوت (گیتاریست گروه) با همسایگانش الهام گرفته شده است و همچنین به دلیل تغییرات صوتی متمایز قابل توجه است. ماریوت قسمت بزرگی از آهنگ را با لهجه بسیار غلیظ اغراق آمیز کاکنی می خواند. او این کار را تا حدی به دلیل بحثی که با گروه دیگر لندنی هالیز داشت، که به ماریوت گفته بودند چرا هرگز با لهجه خودش آواز نخوانده، انجام داد. و در دو بیت آخر دوباره به لهجه آوازی خود بر می گردد. یکی از معروف ترین آوای های این آهنگ «روتی دوتی دو، روتی دوتی دی» های رانی لین بیسیست گروه است که از روی برخورد کمانه بر گیتار الهام گرفته است.
سالهای 1969 تا 1970 را معمولا پایان موسیقی سایکدلیکا و آن روح موسیقیایی و فشن دهه 60 می دانند دلیلش هم ساده بود، ممنوعیت الاسدی در بریتانیا، مرگ نماد های هیپی گری مثل جنیس چاپلین، جیم موریسون، جیمی هندریکس و برایان جونز و در ادامه قتل شارون تیت باردار، بازیگر تازه کار و همسر رومان پولانسکی و دوستانش در خانه او باعث افول هیپی گرایی بین جوانان آمریکا و بریتانیا شد. ولی هنوز در سال 1969 موسیقی سایکدلیک راک پذیرای آثار باکیفیتی بود.
اگر کمی در مورد راک کلاسیک بدانید، احتمالا گروه افسانه ایی گریتفول دد را می شناسید. گریتفول دد در طول دهه شصت به عنوان یک گروه سایکدلیک راک شناخته می شد، سومین آلبوم آنها «اکسوموکسا» که یک اسم ساختگی توسط جری گارسیا بود، اوج کار آنها در سایکدلیکا بود. این آلبوم بیشتر به خاطر آهنگ «کوه های ماه» معروف است که اولین تجربه گروه در آثار آکوستیک و باروک راک بود.
یکی از آخرین آثار سایکدلیک راک که در اواخر 1969 منتشر شد و هنوز آن روح موسیقی کلاسیک دهه 60 را داشت، «کریستال آبی» اثر تامی جیمز اند د شاندلز بود. یک گروو آرام تمپویی که براساس ارگ و با همراهی گیتار آکوستیک، قطعات ملودیک و یک الگوی باس، «کریستال آبی» بر اساس کتاب حزقیال و اشاره بر یک شکینای آبی که نشانه دانا بودن خداوند و مکاشفه یوحنا و کتاب اشعیا که حکایت از عصر آینده برادری بشریت ، زندگی در صلح و هماهنگی دارد، سروده شده. در زمان انتشار آهنگ، چندین نوع رایج قرص الاسدی با رنگ آبی با کیفیت بالا در گردش بود - برخی شنوندگان به طور کلی تصور می کردند منظور تامی جیمز «اسید» (نام عمومی برای الاسدی) است.
موسیقی سایکدلیک بعد از پایان جشنواره موسیقی وودستاک در 1969 به آرامی محو و در سبک های دیگر ادغام شد. در دهه 70 که موسیقی پراگرسیو راک رشد کرد نشانه های از تاثیرات سایکدلیک راک در آن معلوم شد. همچنین سبک های کمتر محبوب مثل اسپیس راک نیز تاثیرات زیادی از سایکدلیک راک گرفتند در دهه هشتاد سبکی جدید به نام نیو سایکدلیکا به وجود آمد که هدفش احیا سایکدلیک راک بود. از سالهای 2000 به بعد نیز گروه های زیادی در احیا سایکدلیک راک به وجود آمدند و موفقیت هایی نیز داشتند. دلیل زنده بودن سایکدلیک راک این است که این سبک در دوران رشد موسیقی راک به وجود آمد و بر بعد خود تاثیرات زیادی گذاشت برای همین همیشه عده ایی خواهند بود که این موسیقی را دنبال کنند.
حالا تو ای خواننده عزیز اگر تا اینجا حوصلت کشید و خواندی بدان که من مطالب مختلفی می ذارم مطمئن باش چیزهای جدیدی در مطالب من پیدا می کنی پس ادامه بده.