مهتاب امیریان
مهتاب امیریان
خواندن ۶ دقیقه·۳ سال پیش

بررسی در موضوع خودکشی

ویکی پدیا خودکشی را اینطور تعریف میکند : عملی عمدی است که باعث مرگ فرد می‌شود.خودکشی به علت ناامیدی صورت می‌گیرد که اغلب به اختلال روانی نظیر افسردگی، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی، شکست عشقی، اعتیاد به الکل، یا سوء مصرف دارو نسبت داده می‌شود.

اغلب، مشکلات مالی یا مشکلات ارتباط بین فردی یا رفاهیات زیاد و نداشتن انگیزه و هدف در این میان نقش دارند. سالانه حدود ۸۰۰٬۰۰۰ تا یک میلیون نفر بر اثر خودکشی می‌میرند، و این امر دهمین علت اصلی مرگ در سراسر جهان است.


دیدگاه‌های مربوط به خودکشی تحت تأثیر درون‌مایه‌های زیستی متنوعی نظیر مذهب، افتخار و معنای زندگی قرار دارد. ادیان ابراهیمی به‌طور سنتی خودکشی را وهن خداوند تلقی می‌کنند. خودکشی در فرهنگ اسلامی به معنای عقب‌نشینی از نیل به‌غایت کمال و سقوط به وادی حسرت و ناکامی و شقاوت ابدی در جهنم است


محتویات:
تحلیل خودکشی از نگاه جبر و تقدیر
یک عمل عجیب طبیعت
وضع جوانان امروز
اهمیت خودآزاری
صبر یگانه داروی عمر است
سپاس و ناسپاسی

تحلیل خودکشی از نگاه جبر و تقدیر

خودکشی یک عمل بسیار زشت است که در تمام ادیان و دستورات اخلاقی مذموم و قابل نهی شناخته شده است. با وجود حب نفس که در هر کسی هست و با وجود اینکه حیات جنبه‌های شیرین دارد و کمتر کسی حاضر به صرف نظر کردن از مزایای آن است می‌بینیم اشخاصی مبادرت به خودکشی می‌کنند. اگر سرسری و سطحی به کار آنها توجه کنیم می‌گوییم یأس و ناامیدی و پیدا نکردن راه حل آنها را وادار به این کار کرد. اما اگر با دقت بیشتری توجه کنیم می‌بینیم موضوع نیاز و احتیاج در این مورد نیز دخالت دارد و نیاز یا انگیزه‌ای آنها را به این سوی رانده است.در واقع اگر از نگاه جبر به بررسی خودکشی بپردازیم شاید بگوییم بایستی این فردی که دست به خودکشی زده زندگی دنیایی‌اش در آنجا قطع شود. بسیاری دیگر هم این چنین از دنیا میروند . اما عده‌ای از آنها به وسیلۀ سوانح و حوادث و تصادفات و اتفاقات و قتل‌ها از بین می روند و عده‌ای هم محرکشان سرنوشت می‌باشد و عقل اجراکنندۀ این سرنوشت است.
سرنوشت آنها را برای این کار معین کرده و خود اجراکنندۀ سرنوشت می‌باشند و در عین حال یک وظیفۀ حیاتی عالمی را انجام می‌دهند. اشتباه نشود ! به هیچ عنوان قصد طرفداری از اعمالی مثل خودکشی و قتل و امثال آن نیست بلکه در مقابل اعمالی که خواه ناخواه انجام می‌شود صحبت و تحلیل میکنیم

یک عمل عجیب طبیعت

والت‌دیسنی در یک فیلم علمی مفصل تاریخی و بسیار جالب که راجع به عجایب حیوانات و نباتات صحراهای لم‌یزرع امریکا تهیه کرده بود. داستان یک نوع پستاندار کوچک را به نام موش صحرایی قطبی یا (Lemming) بیان می‌کند و در فیلمبرداری بسیار جالب علمی نشان داد که چگونه این حیوانات وقتی که نسلشان زیاد می‌شود راه مهاجرت پیش می‌گیرند و هزار هزار و ده‌ها هزار خود را در دریا غرق می‌کنند. در این فیلم نشان می‌داد که چگونه این حیوانات بدون فکر و چشم‌بسته و از روی اختیار خود را دسته‌دسته و گروه گروه از بالای صخره به دریا می‌انداختند و در آب غرق می‌شدند.
این حیوانات دارای شعور هستند، حب حیات دارند و مانند هر موجود دیگری از خطر فرار می‌کنند. پس چه چیزی آنها را وادار کرده که این طور کورکورانه خود را به هلاکت اندازند؟ آیا سرنوشت نیست و آیا شعوری که رهبر به سوی سرنوشت است نمی‌باشد؟ فکر کنید.
چنین موج حیاتی در امور موش صحرایی منجر به مهاجرت‌های مرگ‌زایی می‌شود که گاه به گاه دربارۀ آن می‌خوانیم. چون تولید مثل زیاد باعث افراط در نفوس می‌شود و همه را به گرسنگی تهدید می‌کند لذا میلیون‌ها موش صحرایی به پیش می‌روند تا به سرزمین خیالی برسند.

وضع جوانان امروز

جوانان امروز دو دسته اند یا بسیار در رفاه اند یا به شدت درگیر مشکلات اند
یکی از مشکلات بزرگ دنیای امروز مخصوصاً دنیای جوان‌ها این است که وسائل رفاه روز به روز تکمیل می‌شود و راه‌های تفریح و فرصت‌های خوش‌گذرانی افراطی و خارج از تعادل چنان زیاد و در دسترس گذارده شده که همۀ ساعات مردمان را پر می‌کند و خطر این را دارد که حالت فرح مفرط مداوم در آنها ایجاد کند. و این اصلی است که متفکرین و سوسیولوژیست‌ها (جامعه‌شناسان) حین بررسی گرفتاری‌های جوانان تا حدی متوجه آن شده‌اند ولی دربارۀ اصل و علت حقیقی آن به نتیجه نرسیده‌اند.
درواقع عده‌ای از جوانان متمکن امروز دچار خطر فرح مفرط شده‌اند و فرصت‌هایی برای درگیری با مشکلات و گرفتاری‌ها و حل امور یا حتی تفکر و پیگیری فکری از آنها تا حدی سلب شده و آنچه در دسترسشان است حالات افراطی و خارج از تعادل تماس‌های شهوانی و جنسی و تفریحات مختلف و افراط زیاد در موسیقی و سایر چیزهایی که می‌دانید باعث شده که یک حالت ابتذال در آنها پیدا شود.

(اشتباه نشود. ما مخالف تفریح متعادل نیستیم بلکه تفریح متعادل و صحیح را برای بشر لازم می‌دانیم.)

اما دسته ای دیگر از جوانان به دلیل درگیری زیاد مشکلات و پیچیدگی های زندگی ناامید و بی انگیزه شده و به جای اینکه صبوری پیشه کنند دست به خودکشی و خودآزاری میزنند

اهمیت خودآزاری

زمانی همه فکر می‌کردند که فقط آزردن دیگران مسئولیت دارد و خودآزاری مسئولیتی نخواهد داشت زیرا همه بدن را متعلق به خود می‌دانستند که شخص هرچه می‌خواهد با آن انجام دهد. اما وحدت اعلام داشت که خودآزاری مثل آزار دیگران است زیرا این بدن متعلق به ما نیست و همانطور که کشتن دیگران مجازات دارد "خودکشی" هم در عالم حقیقت دارای مجازات است. یک زخم به خود زدن و لطمه به خویش وارد کردن در زمرۀ "خود" آزاری است.
حتی این عادت که برخی اشخاص به آن مبتلا هستند که در موقع افسوس دست بر هم می‌زنند و یا سیلی وارد می‌آورند، آن هم مسئولیت دارد زیرا این عمل درظاهر کوچک باعث از بین بردن تعداد کثیری از سلول‌های سطح پوست می‌شود.


صبر یگانه داروی عمر است

بشر بایستی مسیر عمر را طی کند اعم از این که برای او مطلوب باشد یا نباشد. به چه وسیله‌ای این کار انجام می‌شود؟ با صبر و مدارا. داروی بشر صبر است و نمی‌تواند عجله کند و عمر را یکباره طی نماید بلکه باید صبر کند تا کم کم بگذرد. حتی قدرت آن را ندارد که یک دقیقه در آن تعجیل روا دارد و آن را جلو بیاورد. لذا ناچار است آن قدر صبر کند تا جریان عمر بگذرد. اما اگر عجله کرد واقدام به کرد وبه ثمر نرسید، دچار گرفتاری و عوارض آن عمل زشت می شود. هم نتیجۀ مطلوب از عمر خود نگرفته و هم صبر نکرده ببیند که بعد از این سختی‌ها روزهای خوشی در پی خواهد آمد. بدیهی است افسوس این کار را می‌خورد ولی فایده ندارد

سپاس و ناسپاسی

مثلاً کسی که بر حسب تقدیر از مرحله فقر گذشته، اگر در حین بی‌چیزی، کفر و ناسپاسی و ناراحتی و بی‌تابی ورزد و کف نفس را از دست دهد، آن مرحله را به سختی می‌گذراند؛ اما آن کس که با صبر از این مرحله می‌گذرد،نه عزت نفس خود را از دست داده و نه این دوران رابه تلخی و کفران. فی‌المثل چند نفر که در یک شب تیره و ظلمانی بی‌چراغ و روشنایی گرفتار شده‌اند، آن کس که در میان آن ها به این سختی و تیرگی اهمیت نداده و خلق خود را تحت فشار قرار ندهد، با آن کس که دائماً دچار پریشانی و شکایت و گرفتگی باشد، هر دو این شب را طی خواهند کرد و صبح صادق روشن برای هردو طلوع خواهد نمود،
اما چقدر فرق است بین صبر این و بی‌تابی آن.
اینک می‌گویم مرحمت خداوند قادر متعال بیشتر شامل حال آن دسته‌ایست که صبور و برد‌بار باشند. در واقع می‌توان گفت لحظاتی که مرد شکیبا با آرامش و طمأنینه و سکون و تبسم گذرانده، لطف الهی شامل احوالش شده و به او سخت نگذشته است در حالی که مرد بی‌صبر و متغیّر و خودخواه وخودخور لحظات بسیار بدی گذرانیده که از لطف و محبت الهی دور مانده است.

نتیجه : بدبخت آن کس که ناشکیبایی او چنان قدرت گیرد که دست به خودکشی زند. او زندگی را بر خود تباه کرده و قلم قرمزی بر آن کشیده. در حالی که اگر صبر می‌ورزید آن مرحله بالاخره تمام می‌شد و دوران‌های خوشی می‌رسید.

برگرفته از وحدت

خودکشیخودآزاریمرگامیدانگیزه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید