بدن انسان ازسه قسمت: روح، جسم، پریسپری (یا قالب مثالی) تشکیل شده است که در مقالات قبل توضیح داده شد. در موقع خواب جسم انسان استراحت کرده و روح نیز برای رفع خستگی و علل دیگر به طور موقت بنا به مشیت الهی خارج می شود ولی وسیله ارتباط روح و جسم پریسپری است که کاملا ً مواظب جسم است و از آن خارج نمی گردد. اگر پریسپری هم از جسم جدا شود انسان می میرد یعنی حالت مرگ وقتی اتفاق می افتد که روح و پریسپری هر دو از جسم بیرون روند اما در خواب فقط روح جدا می شود ( فرق مرگ و خواب در این نکته بود که گفته شد) پس اگر روح خیلی دور گردد خواب انسان بسیار عمیق می شود. اگر چندان بعید نشود خواب هم به طور متوسط سنگین است. اگر روح خیلی نزدیک و فارغ باشد خواب نیز سبک است مثل برخی خواب ها که انسان صدای اطراف را می تواند بشنود و بعضی از حواس او کار می کند. بنابراین خواب حالات متعددی دارد که مهمترین آن گفته شد.
اگر خطری برای شخص خوابیده پیش آید پریسپری کاملا ً مواظب است به محض جزئی خطر او را آگاه می کند و در این حال بنا به امر الهی اتصال کامل و دائمی خیلی نزدیک بین پریسپری و روح برقرار است و سریعاً مثل تلگراف جریان اطراف را به او مخابره می کند و به اصطلاح اعلام خطر می نماید که اکنون خطری دارد به جسم نزدیک می شود.
از این لحاظ دستور اسلامی تأکید شده که شخص خوابیده را بغته بیدار نکنند یا شوخی های مضره با او ننمایند. این قبیل اعمال ممکن است برای انسان تولید خطرات بزرگ کند
این نوع کارها بسیار خطرناک است و به همه باید اندرز دهید که از چنین اعمال و این تفریحات پر زیان خودداری کنند مبادا خدای نکرده لطمه به شخص وارد آمده موجب ندامت دنیا و آخرت گردد. ناگفته نماند که اغلب سکته های قلبی که در خواب می شود یکی از عواملش همین است که گفته شد.
رابطة رؤيا با روح انسان نوعی از رابطه علم با عالم است يعنی آن چه را انسان در خواب می بيند نوعي از ادراك است كه در حال خواب نصيب انسان شده است. گر چه شرايط و عوامل مختلف و متعدد در كيفيت پديد آمدن اين علم و ادراك براي انسان دخالت دارد و قوه متخيله، كه وظيفه صورت سازي ادراكات انسان را چه در خواب و چه در بيداري به عهده دارد تأثيرات گوناگون و متعدد بر رؤياهاي انسان ميگذارد، امّا در مجموع چون رؤيا نوعي از ادراك و علم است و ادراك توسط روح و قواي آن انجام ميشود، پس اولاً: رؤيا با روح ارتباط دارد. ثانياً: رابطة آن دو رابطة علم و عالم است. به همين دليل كه رؤيا از مقوله علم و ادراك است در روايات آمده كه انسانهاي پيشين (آدمهاي اوّلي) خواب نميديدند، وقتي انبياء الهي به آنها از خدا وامور آخرت ميگفتند، آنها انكار مينمودند تا اينكه خداوند رؤيا را نصيب آنها (انسانهاي اولي) كرد و آنان در عالم رؤيا چيزهايي را ميديدند، امّا نميفهميدند چيست؟ و چگونه حاصل ميشود؟
مجبور ميشدند به انبياء مراجعه كنند و سؤال نمايند كه آنچه در خواب ميبينند چيست؟ انبياء ـ عليهم السّلام ـ ميفرمود: چيزهاي كه ما به شما وعده ميدهيم كه پس از مرگ ميبينيد شبيه همان چيزهايي است كه در خواب ميبينيد.
آن گونه كه رؤيا با نفس و روح انسان ارتباط دارد با جسم و بدن او نيز مرتبط است،لذا شرايط مختلف بدن مانند گرمي، سردي، انواع مريضيها، پر بودن معده، خستگيها، انحرافات مزاجي و مانند آن بر قوه متخليه اثر ميگذارد. و قوه متخليه بر رؤيا (خواب ديدن) انسان اثر ميگذارد. مثلاً كسي كه در شرايط گرماي شديد قرار دارد، در عالم رؤيا آتشهاي سوزناك خواب ميبيند. اگر كسي در شرايط سرماي شديد قرار دارد، در خواب برف، و باران ميبيند. و كسي كه با معده پر خوابيده يا گرفتار انحرافات مزاجي است خوابهاي آشفته ميبيند. و حتي حالات روحي و اخلاقي انسان بر رؤياي او اثر گذار است مثلا انسان دروغ گو خواب راست نميبيند. بنابراين رؤيا با روح و بدن ارتباط نزديك دارد.
منابع:
تفسیر المیزان
سایت وحدت