ترک عادت بد و ترک ترس
من و شما هرکدوم به نحوی دچار یکی یا هردوی اونها هستم ، مثلا من یکی از عادت های بدم اینه خیلی حساب کتاب میکنم خیلی فکر های کاذب میکنم و دلهره های الکی میگیرم (گاهی اوقات) و این باعث میشه بازدهیم کمتر شه و نتونم قابلیت هامو به نحوه احسن نشون بدم اینا رو گفتم که شاید یکی مثل من بود و بتونیم باهم صحبت کنیم و شاید یکی حتی تونست راهکارهای دیگه هم به من ارائه بده
خب بریم سر اصل مطلب و چیزی که من کشف کردم و راهی که من انتخاب کردم با توجه به عادتم و نوعش کارآموزی بلند مدت بود (توضیح میدم بعدتر)
من هر چندوقت یکبار بصورت خیلی جدی دچار مشکل فکرهای کاذب میشم مثلا هر سه ماه یکبار بعنوان مثال
اما یه فردی ممکنه بصورت خیلی شدیدتر باشه این مشکلش با توجه به سبک زندگی و کارهای شخصیش
اما کارآموزی چیه ؟
من تشبیه اش کردم و این کلمه رو یه دفعه ای برای خودم ساختم ، بهترین راهکار برای این اختلال ها اینه درگیرش شی و بیشتر هم خودتو بچسبونی بهش و به چالش کشیده شی (این نظر شخصی بنده هست میتونه هر شخصی ترفند مورد استفاده اش متفاوت باشه)
کار آموزی بلند مدت و کوتاه مدت
تو کار آموزی بلند مدت که من انتخابش کردم چون بصورت پراکنده و دیر به دیر دچار اون مشکلات فکری کاذب میشم و همیشه باهاش سرکار ندارم و روند بهبودم (پیشرفت نسبت به اون ایده آل شاید بهتره بگیم)هم کمی طولانی میشه ، مثلا من میگم من میخوام دیگه فکرای کاذب نکنم و برای خود قانون های فرضی میزارم ، میگم مثلا اگه کسی تم صحبتاش منفی بود باهاش ارتباطمو کم کنم ، و در نهایت خب اولین بار بعد از این ترفند ها چیزی نصیبم نشد احساس ناامیدی هم کردم دفعه بعدم خیلی خیلی کم بهتر شدم ، دفعه بعد بهتر شدم و هنوز خیلی مونده تا بتونم مثبت و منفی رو تفکیک کنم و بتونم آرامش ذهنی رو حفظ کنم
اما من میتونم هم از کارآموزی کوتاه مدت هم استفاده کنم تا زودتر عادت های خوب و قانون های جدید جایگزین اون عادت بدا شن ، این کوتاه مدت به این صورت هست که بجای اینکه وایستیم تا چندماه تا فرا برسه مشکلات و دوباره خودمون رو سنجش کنیم ، ما کارهایی کنیم که بریم سمتشون و زودتر این کارآموزی رو تموم کنیم (یه مثال ریزتر بزنم که به شخصه از این روش استفاده کردم : من باس تو دانشگاه ارائه میدادم ترم اول خیلی دلهره داشتم و نفسمو نمیتونستم کنترل کنم ترم بعدش بجای یکی باید چندتا میدادم تو طول یکی دوهفته و دیدم ارائه های آخر انگار یه استادم (ولی الان شاید باز مثل ترم اول باشم? ))
خب حرفی دیگه ندارم این عقاید و چیزهای شخصیه میتونید مخالف باشید باهاش و...
در کل اگه کسی هم میتونه کمک کنه به من هم خوشحال میشم (بعنوان یه انسان خیلی مایلم که خودمو بشناسم ضعفو نابود کنم تقطه قوتمو بهبود بدم و...)