«ما برای حفظ اقتدار و اعتبار نظام هیچ وقت فشار و تحقیر را تحمل نخواهیم کرد. رسما اعلام شده اگر چنین تصمیم گرفته شود ما درمسابقات شرکت نخواهیم کرد. تبعات آن هم بر عهده کسانی است که این تصمیم را می گیرند». این جملاتی است که صالحی امیری رییس کمیته ملی ایران در ارتباط با محرومیت تیم های ایرانی از میزبانی در جام باشگاه های آسیا گفته است. اگر کسی نداند که ماجراچیست و جایگاه قانونی افراد و کشورها چگونه است، حتمن پیش خودش می گوید چه سخنان، محکم، قاطع و دندان شکنی. اما واقعیت چیز دیگریست.
اما مشکل اینجاست که آقایان کت شلوار پوش هنوز خیال می کنند که در راهرو دفتر کار خود در خیابان سئول ایستاده اند و همه چیز راچون عقاب زیرنظر دارند. غافل از اینکه نمی دانند که با باد در غبغب انداختن و تسبیح در هوا چرخاندن، چیزی عوض نمی شود. آنها احتمالن به مغزشان هم خطور نکرده که به محض اعلام عدم حضور تیم های ایرانی در مسابقات، همه چیز به لاین بیزینس می رود. ابتدا میزبان، دارنده حق پخش تلویزیونی و اسپانسرها نخستین شاکیانی هستند که به سروقت تیم های ایرانی می آیند. سپس محرومیت تیمهای ایرانی از حضور در دورهای بعدی، تعلیق تیم های ملی و ایزوله کردن فوتبال ایران در مراحل بعدی اتفاق میفتد.
سرمربی تیم ملی از ایران رفت و ما فکر می کردیم که همه چیز با فسخ قراردادش دیگر تمام است. غافل از اینکه در دادگاهی گرفتارآمدیم که احتمالن مجبور به پرداخت میلیون ها دلار غرامت از جیب مردم هستیم. سرمربیان استقلال و پرسپولیس هم از جهل ما در عقد یک قرارداد سفت و محکم استفاده کرده و ما را تنها گذاشتند. داستان پرداخت جرایم در قبال عدم پرداخت به موقع حق الزحمه بازیکنان و مربیان خارجی را که دیگر همه می دانیم. آری؛ مشکل همینجاست. درست در پایتخت. در مغز مدیران ارشدی که سال هاست بنابه تعهدشان می گماریم.