ویرگول
ورودثبت نام
امیر محمد جعفری
امیر محمد جعفری
امیر محمد جعفری
امیر محمد جعفری
خواندن ۲ دقیقه·۱۴ روز پیش

شکوفه ای سردرگم میان زمین و هوا ، افلاطون به دادش برسد .

برای درد و سختی هر کسی بهانه ای دارد ، چراکه در این دنیـــــــای بظاهر ارزشمند و در باطن ، پوچ و فانی ، بهانه ها تبدیل شدن با آن ریسمان هایی برای چنگ زدن . اما حقیقت این است اگر بخواهیم بازنده نباشیم و بهــــانه نتراشیم در این دوران چه راهی پیش روی ماست . باید رنج را بپذیریم و ذلت خواری و حقارت را با چاشنی عذاب تحمل کنیم ؟ یا شاید هم کسی راهی جلوی ما قرار بدهد تا از آشفتگی خاطرمان هرچند کم ، اما کاسته شود .

از نوجوانی کم سن و سال و بی تجربه نصحیت و پند و اندرز های حکیمانه و راهنمایی برنمی‌آید لیکن ، این نوجوان می‌تواند جویای جواب هزاران سئوال هزارتوی ذهن آشفته اش باشد . آگاهم و آگاهید که باور نهفته کثیر شمار مردم این است که مغزهای کوچک و بی لعاب نوجوانان چون شکوفه تازه شکفته ، گنجایشی بهر درد و سختی ندارد و هر سخنی حول این موضوعات که از سوی غشر جوان و قبراق جامه گذافی بیش نیست .

حال آن پرسش افلاطونی ذهن آشفته منِ نوجوان حول یک چیز می‌چرخد . در میان این همه آشوب و سختی ، درد و شوربختی ، تکیه گاه و دست‌آویز من کجاست ؟آنکه من گویم و بی چون و چرا بشنودش کجاست ؟ از هرکه بپرسم جوابی واحد نخواهم شنفت . کسی گوید که خدا ، خالق هر چیز و کس و بدور و از فنا . از آن درویش مست و جام می به دست ، پرسم ؛ کو گوید ، یاب ز بهر خویش یاری تا دشواری هایت آسان شود .

هر کس نظری دارد اما باز هم چیزی جز گمراهی برایم برجای نمی‌گذارد . من می‌نویسم چراکه نوشتن ، تحریر حال خوب من است و سعی دارم از همین طریق راهم را به سوی آن نیمچه رستگاری حاصل از یافتن پاسخم برسم . عاجزانه و دوستانه خواهانم از کسانی که هرچند کم تعداد اما دلسوز ، نظر خود را بدهید و کمی دوستانه سعی کنید من را در این راه ، رهنمود و چون چراقی فروزنده باشید تا بلکه راه من سوی جواب رستگارانه ام هموار تر و روشن تر شود .
پاییــــــــــــز

دردسختیذهنپرسش
۳
۰
امیر محمد جعفری
امیر محمد جعفری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید