تحلیل داده به همه میتواند کمک کند. و همگان میتوانند از «تحلیل داده» استفاده کنند. اما این شروع مشکلات و معضلات است. علت این است که با این چاقوی دو لبه به اندازه کافی آشنا نیستیم.
در نوشته قبلی با عنوان تحلیل داده؛ این موجود ناشناخته (لینک) سعی کردم نگاه متفاوتی به تحلیل داده داشته باشم. چرا؟ چون باور دارم که اغلب ما یا برایمان مفهوم تحلیل داده بد جا افتاده یا اصلا جا نیفتاده اما چون کار با ابزارش راحت است داریم بدون مشکل (!) از آن استفاده میکنیم.
در نوشته حاضر بنا دارم تا درباره اولین آسیب استفاده از تحلیل داده توضیحاتی عرض بکنم. همان طور که نوشته قبل مثالهایی از گزارههای دانشی (گزارههایی که بر دانش مدیریت از حال سیستمش اضافه میکند به طوری که در تصمیمگیری مفید باشد) زدم. و گفتم زمانی که با استفاده از تحلیل داده به یک سری از گزارههای دانشی دست پیدا میکنیم، به طور قطع با اولین آسیب تحلیل داده مواجه میشویم که آن عبارت است از:
ممکن است این مساله پیش آید که بعضی از این گزارهها، گزارههای بدیهی و به درد نخوری هستند. واقعیت این است که چنین اتفاقی اغلب میفتد. اما این به معنای مفید نبودن تحلیل داده نیست. این گزارهها، مهر تاییدی بر شناخت ما از سیستم هستند که در کنار گزارههای تازه کشف شده، ارزشمند خواهند بود.
اگر کمی دقیقتر و عمیقتر نگاه کنیم برایمان مشخص خواهد بود که بخش اصلی محاسبات در فرایند تحلیل داده توسط ماشین (کامپیوتر) انجام میشود. و کامپیوتر، کسب و کار نمیفهمد پس گزارههای دانشی را همان گونه که از محاسباتش برآمده، خروجی میدهد. چون همه این گزارهها برآمده از اطلاعات ما است (و نه کس دیگر) پس همه گزارههای دانشی مربوط به کسب و کار ما است.
حالا ممکن است بعضی از آنها کاملا جدید باشند و بعضی دیگر کاملا شناختهشده و قدیمی. «جدیدها» جزو مکاشفات ما هستند و «قدیمیها» مهر تاییدی بر شناخت ما از سیستم. البته این دستهبندی غیرمنصفانه است چرا که برای هر گزاره خروجی از کامپیوتر، توجیهی ارائه میدهد تا آن را موجه کند. این اشتباه است. واقعیت این است که احتمال دارد حتی تحلیل داده، گزارههایی خروجی دهد که قابل درک و قابل استفاده نباشد (مهملات). اینها از آن جهت است که یا اطلاعات کافی و مناسب نبوده یا هنوز بعضی از گزارهها در رفتار مشتریان شکل نگرفته است. با این همه، با استفاده از تحلیل داده، همیشه به دنبال بدیهیات (جهت تایید عملکرد سیستم) و مکاشفات (جهت حرکت رو به جلو سیستم) هستیم.
پس اگر در خروجی ابزاری که برای تحلیل داده استفاده کردید، بدیهیات و مهملات دیدید دلسرد نشوید. گاهی حتی یک گزاره دانشی ارزشمند (یک مکاشفه) میتواند کسب و کار شما را متحول کند.
به عنوان مثال، در یکی از مقالههایم (لینک) که بر مبنای تحقیقی روی کاربران بلاگفا در سال 1394 بود، پس از کنار زدن کلی مهملات (که بیشتر حاصل دادههای ناکافی بودند) این نتایج بدست آمد:
ممکن است به ذهنمان بیاید که یافتن هر کدام از این گزارهها با کمی جستجو در بلاگفا ممکن است. این درست نیست؛ چون با کمی گشت و گذار فقط میتوانیم حدسی راجع به گاربران بلاگفا بزنیم. پس هر دو گزاره میتواند مکاشفات ما باشد.
پ.ن: در این نوشته عامدانه به جای واژه «کشفیات» از مکاشفات استفاده شده است.