دانیل پینک در «ذهن کامل نو؛ گذر از عصر اطلاعاتی به عصر مفهومی» می گوید:
به 150 سال گذشته چون نمایشی در سه پرده بیندیشید،
در پرده اول، یعنی عصر صنعتی، کارخانه های عظیم و خطوط تولید کارا، اقتصاد را به حرکت انداخت. شخصیت اصلی در این پرده، کارگر تولید انبوه بود که خصیصه عمده اش، قدرت جسمانی و پایداری شخصی بود.
در پرده دوم، یعنی عصر اطلاعاتی، امریکا و سایر کشورها رفته رفته متحول شدند. تولید انبوه در پس زمینه رنگ باخت، و اطلاعات و دانش به اقتصادهای دنیای توسعه یافته نیرو بخشیدند. شخصیتِ محوری در این پرده کارگر دانشی (مثلا تحلیلگران داده و برنامه نویسان) بود که مشخصه اصلی اش، ورزیدگی در تفکر چپ-هادی (بخشی از مغز که کار تحلیل و منطق و محاسبات را بر عهده دارد) بود.
در قرن حاضر اتفاق دیگری افتاد که معلول سه پدیده فراوانی، آسیا و خودکاری است:
فراوانی محصولات و خدمات، که به نیازهای مادی میلیونها نفر (زیادی) پاسخ گفته از این رو اهمیت زیبایی (در طراحی محصول جهت ایجاد مزیت رقابتی) و احساس را تقویت کرده و طلب شخصی معنا را شتاب بخشیده است.
آسیا که دارد مقدار زیادی کار تکراری، یقه سپید (کارگر دانشی) و چپ-هادی را با هزینه ای بسیار کمتر انجام می دهد. (توضیح اینکه هم اکنون عمده کارهای برنامه نویسی، تحلیلی و محاسباتی غرب در کشورهایی نظیر هند انجام می گیرد که کارگران دانشی ارزان قیمت دارد) در نتیجه کارگران دانشی غربی را وا می دارد که به توانایی هایی مسلط شوند که قابل انتقال به خارج (مثل هند) نیست.
خودکاری (اتوماتیک شدن کارها) که حرفه های چپ-هادی را وا می دارد تا استعدادهایی را تقویت کنند که کامپیوترها نمی توانند بهتر، سریع تر و ارزان تر انجام دهند.
یعنی، اکنون، وقتی نیروهای فراوانی، آسیا و خودکاری تمیق پیدا می کنند و شدت می گیرند، برای شروع پرده سوم، صحنه آماده می شود. این پرده را عصر مفهومی بنامید. اکنون شخصیتهای اصلی، آفریننده و همدل هستند و توانایی متمایزشان تسلط بر تفکر راست-هادی است. تفکری که به زیبایی، معنا، تعالی و خلاقیت دلالت دارد.
افراد و سازمانها برای بقا در این عصر باید سه سوال را در ارتباط با کاری که برای تامین زندگی برگزیده اند از خودشان بپرسند:
1- آیا کسی میتواند آن را در خارج ارزان تر انجام دهد؟
2- آیا کامپیوتر میتواند آن را سریعتر انجام دهد؟
3- آیا چیزی که عرضه می کنم در عصر فراوانی مورد نیاز است؟
اگر پاسخ به سوالات 1 و 2 مثبت یا به سوال 3 منفی باشد پس مشکل عمیقی وجود دارد.
در عصر مفهومی، نیاز داریم که اندیشیدن چپ-هادی را با تسلط بر شش استعداد ذاتی راست-هادی تکمیل کنیم. این شش استعداد می توانند به اتفاق توسعه ذهنی کامل و جدید که دوران جدید طالب آن است، یاری کنند:
1- فقط عمل نکنید، بلکه طراحی هم بکنید
2- فقط استدلال نکنید، بلکه داستان هم بسرایید
3- فقط تمرکز نکنید، بلکه ترکیب هم بکنید
4- فقط منطقی نباشید، بلکه همدل هم باشید
5- فقط جدی نباشید، بلکه بازی هم بکنید
6- فقط مال نیندوزید، بلکه معنا هم ببخشید
در این متن هدف آشنایی با مفهوم عصر مفهومی بود. برای مطالعه موارد بالا پیشنهاد میکنم کتاب را تهیه کنید