دن آریلی در کتاب خود بنام «Predictably Irrational» به این سوال (با کمی تلخیص) این گونه پاسخ میدهد:
فرض کنید مادرزن شما جشن بزرگی برپاکرده و در آن برای شما میزی شاهانه چیده است. همه مشغول کیف کردن هستند که شما بلند میشوید و با یک دسته اسکناس به سراغش میروید و میگویید:
مامان، بابت این همه مهر و محبتی که به خرج دادهاید، چقدر باید بپردازم؟ فکر کنم باید پانصد هزار تومان بدهم
ناگهان سکوت همه جا را فرامیگیرد. مادرزن شما با صورتی برافروخته به شما نگاه میکند، خواهرزن شما نگاهی غضب آلود میکند و خواهرزاده زنتان میزند زیر گریه. متوجه میشوید کاری کردهاید که دیگر دعوتتان نخواهند کرد. اما مگر چه رخ داده؟
جواب آن است که ما همزمان در دو دنیا زندگی میکنیم:
هنجارهای اجتماعی دربرگیرنده درخواستهای دوستانه ای است که افراد از یکدیگر دارند. مثلا به من کمک میکنی این مبل را جابجا کنم؟ آنها در سرشت اجتماعی ما و نیاز ما به اجتماع نهفتهاند و معمولاً صمیمانه و مبهم هستند. آنها نیازی به بازپرداخت آنی ندارند.
اما در قلمرو هنجارهای بازار، هیچ چیز صمیمانه و مبهمی وجود ندارد. مبادلات صریح هستند. هنگامی که در این قلمرو هستید آنچه را که بابت آن پول میدهید به دست میآورید، همین است که هست.
هنگامی که هنجارهای اجتماعی و هنجارهای بازار را در مسیرهای جداگانهای نگه میداریم، همه چیز خوب پیش میرود. اما وقتی هنجارهای اجتماعی، میدان را به هنجارهای بازار واگذار میکنند، برای مدتی طولانی از صحنه به دور خواهند بود. به بیان دیگر
روابط اجتماعی به سادگی دوباره برقرار نمیشوند
پس وقتی با کسی به رستوران رفتهاید، برای رضای خدا صحبتی از قیمت غذاها به میان نیاورید. درست که این فرصتی برای نشان دادن میزان دست و دلبازی شما به طرفتان است. ولی اگر حرف آن را پیش بکشید این احتمال هست که رابطه خودتان را از هنجار اجتماعی به هنجار بازار منتقل کند. درست که شاید طرفتان نفهمد که این غذا برای شما چقدر آب خورده است اما به خاطر داشته باشید که این بهایی است که شما باید بپردازید تا روابطتان را دور از هنجارهای بازار و در قلمرو هنجارهای اجتماعی نگه دارید.
در محیط کار هم همین است. به خاطر بسپارید که نمیتوانید یک لحظه با مشتریان / همکاران / کارمندان خود مثل خانواده رفتار کنید و لحظه بعد با آنان رفتاری غیرشخصی داشته باشید. روابط اجتماعی بر این پاشنه نمیچرخد. اگر خواهان روابط اجتماعی هستید به دنبالش بروید، اما به خاطر داشته باشید که تحت هر شرایطی باید به آن وفادار بمانید. اگر هم به دنبال انگیزه دادن به افراد هستید، باید بدانید که پول اغلب اوقات گران ترین راه انگیزه دادن به افراد است. هنجارهای اجتماعی (مانند قدردانی، همدردی و هدیه دادن) نه تنها ارزان تر هستند بلکه غالباً کارآمدتر هم هستند.
کتاب آقای آریلی توسط آقای رامین رامبد بنام نابخردیهای پیشبینی پذیر ترجمه شده است.
ممنونم از اینکه این متن رو مطالعه کردید.
نوشتههای پیشنهادی