برگردان آرش الهوردی
سحرگاه
سواره بر واگنی
از لابه لای دشتهای یخبسته میرفتیم
یک شاخه گل سرخ درون تاریکی.
ناگاه خرگوشی صحرایی از میان جاده گذشت
و یکی از ما با دست به او اشاره کرد.
مدتها از آن روز گذشته است
و حالا دیگر هیچکدام آنها زنده نیستند
نه آن خرگوش صحرایی
و نه آن مردی که اشاره میکرد.
آه، ای عشق من!
حالا آنها کجا رفتهاند؟
یعنی آنها به کجا میروند؟
تصویر تلالو آنیِ یک دست
رد یک حرکت
و صدای خشخش ریگها؟!!!
به کجا رفتهاند؟
اینها را
نه از سوگ و اندوهی که دارم
از حیرت است
که میپرسم!
شهر ویلنیوس
1936
چسلاو میووش (۱۹۱۱- ۲۰۰۴) شاعر و مترجم لهستانی-آمریکایی و برنده ی جایزه نوبل در سال 1980- این شعر یکی از مهمترین شعرهای میووش به شمار میرود.