1400.07.04 اردوان بیات؛
مردم با تصور این ابی (کنسرت سال 75) بلیتها را میخرند و با یک ابی دیگر روبهرو میشوند. ابی که خودش در این چند ساله هی تور آخرین کنسرت میگذارد و هی از اجرای زنده خداحافظی نمیکند، پای خودش است ولی اینکه مردم میروند انتخاب خود مردم است. آنها که آن کنسرت کذایی را رفتهاند نباید ابی یا دوروبریهایش را سرزنش کنند.
اینکه ابی خود را از کنسرت بازنشست کند و فراموشش کنیم بیپایه است. هایده سیوچند سال است که زیر خاک است ولی کسی فراموشش نکرده است. خیلیهای دیگر هم هستند که فراموش نشدهاند. ابی کارهای خوب کم ندارد که از یادها برود. اینکه زندگی خرج دارد هم برای کسی چون ابی، بیشتر بهانههای کسانی ست که نمیخواهند صدای نقد را بشنوند.
اگر ابی کنسرت بگذارد و مردم نروند، شاید افسردگی بگیرد. ولی اگر مردم بروند، ممکن است خاطرهی مردم با ابی خراب شود. کاش چهل-پنجاه سال خاطرهی مردم را خراب نکند. آن هم با بلیتهایی که چند برابر عرف هستند و با تورم ایران سر به فلک میسایند.
شاید برخی بر این باور باشند که مسالهی ابی یک مسالهی لوکس است و ارزش بررسی ندارد. ولی بیایید به آینه نگاه کنیم، شاید فرداروزی، در یک جای زندگی، ما هم دچار چنین رفتاری شویم. به خداحافظی در اوج اندیشیدهاید؟
این هشدار را جدی بگیرید: «در اوج رفتن با در موج غرقهشدن» یکسان نیست.