آرزو قندچی
آرزو قندچی
خواندن ۵ دقیقه·۴ سال پیش

مغز تنها: تنهایی و گرسنگی در مغز شبیه به‌هم اتفاق می‌افتند؟

اواخر تابستون بود که 4 نفر از دوستای نزدیکم تصمیم گرفتند از تهران به یکی از شهرهای شمالی مهاجرت کنند، تازه این همه ماجرا نبود. چند ماه قبلش 2 نفر دیگه از جمع 7 نفره‌مون از تهران به کرج نقل مکان کرده بودند و کمتر می‌تونستیم همدیگه رو ببینیم. به همه اینها ماجرای کرونا و قرنطینه و کم شدن رفت و آمدها رو هم باید اضافه کرد. دوری و دلتنگی از یه‌طرف، چیزی که من رو عمیقاً می‌ترسوند حجم تنهایی بود که قرار بود از این به بعد باهاش مواجه بشم. 6 نفر از 7 نفر رفته بودند و من وسط کرونا، تنها مونده بودم تهران. اما چی باعث می‌شد که تنهاییِ خودم در آینده رو پیش‌بینی کنم و اینقدر ازش بترسم؟ آیا تنهایی هم موضوعی مربوط به نوروساینسه و اتفاقاتی تو مغز ما باعث این احساس و در نتیجه احساس تهدید و اجتناب از این موقعیت‌ می‌شه؟

قبل از هرچیزی باید به این سوال جواب بدیم که اصلا تنهایی یعنی چی؟ احتمالاً به نظرتون سوال بدیهی و واضحی میاد اما صبر کنید. فرض کنید به خاطر قرنطینه روزهاست که از خونه بیرون نرفتید و از هیچ‌کدوم از دوستان و فامیل‌تون هم خبری ندارید. در اصل دور و برتون چند وقته که خالیه. آیا شما تنها هستید؟ حالا موقعیت دیگه‌ای رو متصور بشید. کرونا تموم شده و یه مهمونی دعوت شدید که دوستانتون به علاوه پارتنرتون که دوستش دارید هم اونجا دعوتن، باهم می‌گید و می‌رقصید و می‌خندید. آیا شما تنها هستید؟ در هر دو وضعیت جواب هم آره است هم نه. از لحاظ علمی دو نوع تنهایی با دو تعریف مختلف داریم. اولی وضعیتیه که دور و برمون به صورت موقت یا دائمی خلوته و به زبون ساده‌تر خودمونیم و خدای خودمون و دومی وضعیتیه که ما با وجود حضور دوست، فامیل و یک کلام شلوغ بودن دور و برمون، احساس تنهایی می‌کنیم. پس اگه دیدیم یک نفر خیلی رفت و آمدی با دیگران نداره، نمی‌تونیم بگیم حتماً آدم تنهاییه. از اون طرفم اگه کسی رو دیدیم که همش مهمونی، کافه، سفر و خلاصه این‌ور اون‌وره، نمی‌تونیم بگیم تنها نیست. مهم اون احساسیه که آدم‌ها در درون خودشون فارغ از اتفاقات محیط بیرونی دارن تجربه می‌کنند و تا وقتی به زبون نیارنش ما نمی‌تونیم متوجهش بشیم. از نظر علمی تنهایی مهم‌تر -اون احساسی که برای اکثرمون آزاردهنده‌س- تنهایی نوع دومه، تنهایی ادراک شده یا سابجکتیو. من هم در این نوشتار هر جا از تنهایی صحبت کنم منظورم تنهایی نوع دوم خواهد بود.

به‌نظرتون کدوم یک از شخصیت‌های دو نقاشی بالا از هاپر، احساس تنهایی داره؟
به‌نظرتون کدوم یک از شخصیت‌های دو نقاشی بالا از هاپر، احساس تنهایی داره؟


بریم سراغ بحث اصلیمون. جالبه بدونید که سال 2016 آزمایشی روی موش‌ها انجام شد که نشون داد نورون‌های (سلول‌های عصبی) بخش‌هایی از مغز میانی یا Midbrain (دقیق‌ترش می‌شه نورون‌های دوپامینرژیک بخش‌های قدامی هسته رافه) مسئول ایجاد احساس تنهایی در موش‌ها هستند. برای این آزمایش، پژوهشگران اومدن موش‌هایی رو که از اول زندگیشون کنار موش‌های دیگه بودند و اجتماعی محسوب می‌شدند، 24 ساعت ایزوله کردند. بعد از 24 ساعت اون‌ها رو دوباره در بین هم‌نوعانشون قرار دادند و دیدند این موش‌ها به شدت دنبال برقراری ارتباط هستند و فعالیت اون بخش از مغز که قبلا اشاره کردم، افزایش پیدا کرده. برای اینکه مطمئن بشن این قسمت از مغز مسئول تنهاییه آزمایش دیگه‌ای طراحی کردند و این دفعه بعد از 24 ساعت ایزوله، در حالیکه Midbrain مغز موش‌ها رو با ابزار آزمایشگاهی تحریک می‌کردند، اون‌ها رو در دو وضعیت قرار دادند. بعضی‌هاشون رو در جمع سایر موش‌ها قرار دادند و بعضی‌شون رو به یک قفس دیگه که هیچ موشی داخلش نبود منتقل کردند. نتیجه اینکه موش‌هایی که بعد از ایزوله در کنار سایر موش‌ها قرار می‌گرفتند، از تحریک مغزشون استقبال می‌کردند در حالیکه موش‌هایی که می‌رفتند در قفس خالی، سعی می‌کردند از وضعیت تحریک مغزی اجتناب کنند چون افزایش فعالیت قسمت‌هایی از Midbrain همانطور که گفتم باعث می‌شه موش به دنبال برقراری روابط اجتماعی بگرده در حالیکه با قفس خالی روبه‌رو می‌شه و ناکام می‌مونه. این ناکامی همون وضعیتیه که بهش می‌گیم تنهایی. بنابراین تا اینجا فهمیدیم اولاً نورون‌هایی در Midbrain موش‌ها مسئول ایجاد احساس تنهایی هستند. دوماً چیزی که باعث ایجاد احساس تنهایی می‌شه، تجربه قبلی روابط اجتماعی، خواست مجدد و ناکامی در برقراری مجدد این روابطه. سوماً موش‌ها به شدت از تجربه احساس تنهایی اجتناب می‌کردند که این یعنی این وضعیت به اندازه کافی ناخوشاینده. حالا اصلاً همه این‌ها چه ربطی به ما آدم‌ها داره؟ در مغز ما چه اتفاقی می‌افته؟

فرض کنید به خاطر کاری بیرون رفتید و چند ساعتی چیزی نخوردید و ترجیحتون هم این بوده که به خاطر کرونا بیرون غذا نخورید. الان شدیداً گرسنه‌اید و قابل پیش‌بینیه که وقتی برسید خونه اولین کاری که می‌کنید خوردن غذا باشه. نورولوژیستی به اسم کاسیوپو از همین ایده گرسنگی -یا نیازهای دیگه‌ای مثل تشنگی یا نیاز به خوابیدن- و به‌دنبالش میل به غذا، استفاده کرد و تنهایی رو به اون شبیه دونست. یعنی گفت ما وقتی احساس تنهایی می‌کنیم، به شدت تمایل داریم تا روابط اجتماعی برقرار کنیم و نیازمون رو برطرف کنیم. بنابراین رفتارهایی در این راستا انجام خواهیم داد. این ایده کاسیوپو و آزمایش موش‌ها باعث شد که سال 2019 گروهی (تقریبا همون گروه پژوهش موش‌ها) در دانشگاه ام‌آی‌تی آزمایشی در مورد جایگاه تنهایی در مغز انسان و مقایسه اون با وضعیت گرسنگی طراحی کنند. نتایج حیرت‌انگیز بود، علاوه بر اینکه بخش‌هایی از Midbrain افراد شرکت‌کننده در شرایط تنهایی و میل به برقراری ارتباط، افزایش فعالیت نشون دادند به‌نظر می‌اومد مناطق مغزی فعال در وضعیت گرسنگی و تنهایی، هم‌پوشانی زیادی با هم دارند. انگار تنهایی و گرسنگی مکانیزم‌های عصبی یکسانی در مغز ما دارند و وقتی تنهاییم داریم نوعی گرسنگی رو تجربه می‌کنیم. حالا کاملاً قابل درکه که چرا پیش‌بینی تنهایی ترسناک و تهدیدآمیزه. کیه که از همچین وضعیتی استقبال کنه؟ از گرسنگی برای یک لبخند یا یک آغوش!

بخش‌هایی از ‌Midbrain که در تنهایی و گرسنگی نقش دارند
بخش‌هایی از ‌Midbrain که در تنهایی و گرسنگی نقش دارند


بعد از دو مطلب قبلی در مورد طرد از دیدگاه عصب‌شناسی و روانشناسی، به نظرم رسید که اول حتماً در مورد تنهایی هم صحبت کنیم و بعد بریم سراغ راه‌کارهای برخورد با احساسات ناخوشایندی که قرار گرفتن در این وضعیت‌ها بهمون می‌دن. پس نوشتار بعدی حتماً در این مورد خواهد بود.

پست‌ قبلی:

دردِ طرد شدن: دنیایی که دیگر شگفت‌انگیز نیست. علوم اعصاب چه می‌گوید؟

پیشنهادهای مرتبط:

اخیراً کتاب فلسفه تنهایی از لارس اسوندسن رو تموم کردم که به نظرم اومد توصیفات ساده و خوبی در مورد تنهایی و طرد ارائه می‌ده. به علاوه اینکه اکثر مواردی که در کتاب ارائه می‌شن مبتنی بر شواهد علمی هستند که در انتهای کتاب به اونها اشاره می‌شه. اگر این کتاب رو خوندید یا بعد از خوندن این نوشتار می‌خونیدش، حتماً نظرتون رو راجع بهش و برداشتتون رو تو کامنت‌ها بنویسید.

بیشتر بخوانید:

من برای نوشتن این مطلب از منابع زیر استفاده کردم

Dorsal Raphe Dopamine Neurons Represent the Experience of Social Isolation

Acute social isolation evokes midbrain craving responses similar to hunger

و شما می‌تونید برای مطالعه بیشتر این مقاله رو هم بخونید

https://www.theguardian.com/science/2016/feb/28/loneliness-is-like-an-iceberg-john-cacioppo-social-neuroscience-interview

تنهاییعلوم شناختیشناخت اجتماعی
دانشجو و پژوهشگر علوم شناختی در حوزه Social Cognition
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید