توی زندگی همه ادما یه کاری هست که انجامش دادن و ازش متنفرن.
مثلا توی فکر یه زن متاهل 39 ساله این میچرخه که چرا با دوست پسر 22 سالگیم خوابیدم . و هنوزم استرس اینو داره که شوهرش بفهمه.
یا تو فکر یه پسر نوجوون 18 ساله اینه که چرا وقتی 13 سالش بود با همکلاسیش اون حرکت شنیع رو زده ؟
یا یه دختربچه 5 ساله که فکر میکنه چرا اون جوجه رنگیشو انقدر فشار داد که له شد و مرد.
یا تو ذهن من ... الان کلی فکرا هست.
یسری فکرا هست که تا ابد حتی اگر بیاد توی ذهنت اذیتت میکنه .
یه سری اهنگا هست که تا ابد وقتی پلی بشه یاد یه اتفاقایی میافتی یا یاد یه ادمایی.
برعکس کارای بدی هم هست که هرگز پشیمون نمیشی از انجام دادنشون . هی با خودت فکر میکنی اون لحظه کار درستو کردم .
خوب کردم بهش خیانت کردم . یا خوب کردم دستشو شکستم . یا خوب کردم فحش ناموسی دادم بهش.
دارم به این فکر میکنم که قرص ضد بارداری بخورم به هزار و یک دلیل ولی دلیل اصلیش احتمالا 3 تا جوش تخمی ای باشه که زدم .
خلاصه که شایان ببرشون دهه نود !
اپدیت ان مای لایفففف:
بزرگترین ناراحتی زندگیم اینه که این پیجم خیلی پابلیکه و خیلیا کاملا منو میشناسن به خاطر همین نمیتونم از این واضح تر حرف بزنم :))
لبام خشک شده .
سیالات نخوندم.
فردا امتحانه .
باز دوباره جوش زدم . سه تا گنده . بابابزرگم بهم گفت دارو بخور بنابراین منم رفتم و از توی گنجینه داروهای قدیمیم داکسی سایکلین پیدا کردم و یکی خوردم . و الان تا 2 ساعت نباید بخوابم فکر کنم . هرچند تازه 9 شبه ولی میخوام یه استراحتی بکنم .
دو شبه پشت هم دارم شام زیتون پرورده میخورم.
این ماه پریودم ۳ روز دیر شد بنابراین حدود یه قاشق چایخوری زعفرون رو دم کردم و نوشیدم. ضرر بزرگی بود.
حوصلم سر رفته. فیلم جدید هم هیچی ندیدم نپرسید. فقط با اون اقای “محترم” نشستیم سریال scenes from a marriage رو دانلود کردیم.
یه بیست دقیقه دیدیم و بعد انداختیمش کنار. بعد هم فیلم وانیلا اسکای رو داشتم دانلود میکردم. همینطور که گذاشتم دانلود شه و داشتیم حرف میزدیم دعوامون شد سادنلی.
یه اهنگ قشنگ هم از علی عظیمی اومده کهربای ارزو…. بدک نیست ولی خب عالی هم نیسست.
شب بخیر