معرفی کتاب اظهارنامهها
نام کتاب: اظهارنامهها / نویسنده: ماکس فریش / مترجم: آنوش عزیزی / قطع: رقعی / جلد: شومیز / تعداد صفحات: ۶۷ / قیمت: ۶۸۰۰۰/ نوبت چاپ: سوم / دستهبندی: فلسفه، روانشناسی و جهان درون
دربارۀ نویسنده:
ماکس فریش، در سال ۱۹۱۱ در زوریخ بهدنیا آمد و در سال ۱۹۹۱ همانجا زندگی را بدرود گفت. او نویسنده و معمار بود. چند باری تصمیم گرفت نوشتن را برای پرداختن به معماری رها کند. نمایشنامههای «بیدرمن و آتشافروزان»، «آندورا»، رمانهای «استیلر»، «هومو فابر» و «فرض کنیم نام من گنتن باین است» ماکس فریش را بهشهرت جهانی رساندند. اظهارنامهها، یادگار دوران کهولت نویسنده است.
هر کسی لازم است یک شب با اظهارنامههای ماکس فریش خلوت کند. در وهلۀ اول لازم است قبل از شروع کتاب، جنسیت را نادیده بگیرید. کتاب حاضر، شامل مجموعه سؤالاتی است که هرکس باید آن را بخواند و دربارۀ آن بیندیشد. سؤالات با موضوعات مختلفی طرح شده است؛ دربارۀ زندگی و مرگ، رابطۀ زناشویی، مهاجرت، خانواده، پول و ... . این سؤالات شما را با چالشهای جدیدی روبهرو میکند و باعث میشود به خودتان اهمیت داده، خودتان را واکاوی کنید. در این میان، ممکن است نتوانید به همۀ سؤالها پاسخ دهید، ممکن است گریه کنید، بخندید، با دیگران بحثوجدل کنید، تمامی این موارد ممکن است برایتان پیش بیاید، اما نکتهای که وجود دارد این است که با خواندن این کتاب به خودتان بها میدهید، خودتان را میبینید، از خود غافل نمیشوید. میتوانید روابطتان را سازندهتر کنید و به فرزندان و شیوۀ تربیت آنها بیشتر بیندیشید.
مقدمۀ این کتاب را آقای امید صادقی سراجی نوشته است و نیاز است قبل از شروع کتاب حتماً آن را بخوانید تا با شیوه و هدف طراحی سؤالها آشنا شوید. ویژگیای که به اظهارنامههای ماکس فریش اصالت ادبی میبخشد، این است که پرسشهایش از بنیاد رویدرروی کارکرد اظهارنامه میایستند. کار اظهارنامه، بازجویی رویدادها و اوضاع آفاقی و عینی است؛ اظهارنامههای ماکس فریش برعکس، حالت انفسی و وجودی را بازمیپرسند و درعین حال، پاسخگو را به چهارچوبهایش بیاعتماد و او را به کشف ناامنی جهان دعوت میکند.
برشی از کتاب:
ترجیح میدادید با چه کسی هرگز آشنا نمیشدید؟
آیا کسی را میشناسید که از شما به او گزندی رسیده، او خود از این گزند بیخبر باشد؟ به این خاطر از خود بیشتر منزجر هستید یا از او؟
آیا میل داشتید به ملیتی (فرهنگی) دیگر تعلق داشتید؟ به کدام؟
زندگی مشترک، تا آستانهای که دیگر با خود صادق نباشید ( یعنی تا وقتی که در تنهایی هم جرئت نکنید به چیزهایی که شریکتان را میرنجاند، فکر کنید)، بهطور متوسط چهقدر طول میکشد؟
اگر زناشویی خود را قرین خوشبختی میدانید،دلیل این خوشبختی را چه ارزیابی میکنید؟
آیا توجیهی برای این جمله که «کارهایی مناسب زنان است که مردان دون شأن خود میپندارند»، سراغ دارید؟
آیا چیزی جز یک آرزوی روشن یا یک امید مبهم که به رفتارها، تصمیمات، برنامهها و اندیشههای روزمرهتان جهت دهد، سراغ دارید؟
وقتی کودک خود را در میان همسالانش میبینید، آیا حس میکنید که به او از همسالانش نزدیکتر هستید؟ از کجا میدانید؟
آیا میتوانید خود را بدون فرزند تصور کنید؟