اصلا تفاوت آدم ها خیلی وقتها در انتخاب هاشون هست که خودش رو نشون میده
یعنی میرسن به یک دو راهی و باید انتخاب بکنن
1. درس بخونم یا 2. تفریح کنم
میرم جلوتر انتخاب می کنم کار درست انجام بدم یا کار غلط انجام بدم
میرم جلوتر ازدواج احساسی انجام بدم یا ازدواج منطقی انجام بدم
میریم جلوتر
کمی دقت کنین می بینین که ما در حال انتخاب کردن هستیم
یعنی مدام ما تصمیماتی در زندگی می گیریم که یک انتخاب حساب میشه
من تصمیم می گیرم که وارد این راه بشم و وارد اون راه نشم
تصمیم میگیرم وارد این راهی که شدم ازش خارج بشم یا داخلش بمونم!
یا چه تغییری داخلش انجام بدم
همش انتخاب و تصمیمی است که باید بگیرم
طبیعی است که انتخاب ما آدمها هیچ جاهایی از این دو حالت در واقع خارج نیست.
یا تصمیمات من که منجر به انتخاب میشه، درسته. یا تصمیماتم که منجر به انتخاب میشوند غلطه. چه تصمیمات درست من چه تصمیمات غلط من هر دوتاشون هزینه دارند.
ممکنه که در هر دو تاشون بخش خوشایند هم داشته باشه یعنی حتی اگر یک نفر تصمیم میگیره که معتاد بشه هزینه اش اینه که به فلاکت خواهد افتاد.
اما من از یک معتادی که در پارک می بینمش، سوال می کنم که چه چیزی هست در این اعتیاد که تو رهاش نمیکنی؟ میگه تو لذت نعشگی رو نداشتی که بدونی، این چیزی نیست که آدم بتونه به راحتی ازش فاصله بگیره میگم ولی آخرش نتیجه اش اینی هست که میبینی!
ما چه انتخاب درست انجام بدیم مثلا بریم درس بخونیم
چه انتخاب نادرست انجام بدیم مثلا بلند بشیم بریم تفریح کنیم به جای این که درس بخونیم اینها منجر به این خواهد شد که من چیزهایی به دست خواهم آورد و چیزهایی از دست خواهم داد.
آدم های عاقل از هزینه فرار نمیکند چون اصلا امکان نداره هر تصمیمی رو تصمیم بگیرید و برید بابتش هزینه خواهید داد.
شما اگر بخواهید یک ازدواج منطقی بکنیدلازم هست از بعضی از انتخاب هایی کهاحساسات خیلی شدید نسبت بهشون داریدشاید فاصله بگیریمبالاخره هزینه خواهد داشتاگر بخواهید احساسی عمل کنیدلذت هایی را خواهید داشت اما هزینه های دیگری خواهد داشت.
ما هرگز در انتخاب ها دنبال این نخواهیم بود که هزینه برای من نداشته باشه چون آفرینش ما روی کره زمین، همین طوری که داریم زندگی میکنیم شما انتخاب می کنید که این متن رو بخونی،داره ده دقیقه به مرگ تونداری نزدیک میشیموقتی که این مقاله به پایان برسدیعنی یک انتخابیعنی شما عمرتون رو در برابر این برنامه مقاله داریدمعامله اش می کنید.
افرادی که برنده هستند، افرادی که عاقل هستن، از هزینه فرار نمیکنند بلکه به این توجه میکنند که اگر نیاز هست من هزینه بدم. فرق هزینه تصمیم های درست و غلط چیه تصمیمات درست ما هزینه شون اول داستانه و رفته رفته، به سمت آرامش و رهایی نزدیکتر خواهیم شد. اول تصمیم میگیرید که درس بخونی د یک مقدار زحمت می کشید، بعد از اون راحت تر می تونید خدمت کنید و زندگی کنید.
تصمیم می گیرید کار کنید سختی میکشید و بعد از اون میتونید یک عمری با وجدان آسوده زندگی کنید. اما انتخاب های غلط برعکس اتفاق می افته. یعنی انتخاب های غلط معمولاً لذتشون اوله و همین طور که میریم جلو داریم به یک حادثه نزدیک میشیم.
اگر ما در ازدواج به این موضوع فکر کنید رادی که احساسی ازدواج میکنند اول ممکن خیلی بهشون خوش بگذره ولی هر روز که میگذره اینا به یک طوفان و به یک زلزله و به یک بحران و به یک فاجعه دارن نزدیک میشن.
وقتی فرد در یک ارتباط مسمومی هستش و میدونه که این رابطه داره ازش سو استفاده میشه و به نفعش نیست اما وابستگی براش پیش اومده اگر آن ارتباط رو قطع بکنه.
حتما براش هزینه خواهد داشت چون وابسته شده و اذیت خواهد شد اما او به مرور زمان خوب خواهد شد.
اما اگر بمونه به مرور به بحران نزدیک تر خواهد شد من امیدوار هستم که از این لحظه به بعد، به این توجه کنیم که وقتی می خواهیم بین ۲ تا تصمیم انتخاب کنیم هزینه هاشون رو کنار هم که بگذاریم به درستی و غلطش نگاه بکنیم شاید یک زمانی به نفع ما باشد که هزینه یک تصمیم درست رو بپذیریم و در ازاش لذت یک تصمیم غلط را نچشیم. ظاهرش برای ما دردناکه اما این موقتی است و به مرور و در نهایت بدین صورت خواهد بود که به نفع من و به نفع زندگی من و به نفع رشد من پیش خواهد رفت و آینده من به اون ختم خواهد شد.