کوچینگ رهبری یک همکاری دوطرفه بین رهبر یا مدیر گروهی از افراد است که باعث میشود هماهنگی زیادی بین آنها ایجاد شود. در شرایطی ممکن است رهبران و مدیران با بحرانهای مختلفی مواجه شوند و نتوانند بهتنهایی از این بحران عبور کنند. در چنین حالتی باید از دانش افراد متخصص استفاده کرد. لیدرشیپ رهبری مزایای مختلفی دارد و میتواند تأثیر زیادی در دستیابی به اهداف سازمانی داشته باشد.
اصطلاح کوچینگ در حقیقت به معنی آموزشدادن یا تعلیمدادن است. کوچینگ رهبری اشاره به آموزش جمعی از مدیران یا رهبران دارد؛ بنابراین اساس این کوچ درباره رهبری بوده و به ارتقا تواناییها و مهارتهای فردی برای بهبود عملکرد سازمانی و تسریع روند آن در رسیدن به اهداف عملی میپردازد. کوچینگ در واقع در راستای پیشرفت توانایی افراد برای بهاجراگذاشتن عملکردی بهتر در رسیدن به چشماندازها است.
کوچینگ رهبری فقط به دنبال رشد فردی افراد نیست، بلکه توسعه فردی آنها را نیز در دستور کار قرار میدهد. همچنین نگاهی عمیق به نیازهای سازمان دارد. مهمترین اصل در این فرایند این است که شخص بتواند بهتر اهداف خود را ببیند و واقعبینانهتر برای اجرای آنها دست به اقدام بزند.
لیدرشیپ کوچینگ بر پایه استراتژیهای مختلفی بنا نهاده شده است و در آن از برنامههای مختلف و روشهای گوناگون مثل مشاوره یا کمکهای تکنیکی استفاده میشود تا افراد بتوانند با بهبود زندگی شخصی خود، زندگی اجتماعی و فردی بهتری داشته باشند؛ بنابراین هدف اصلی از این روش کوچ ارتقا توانایی رهبر برای کمک به دستیابی هرچه سریعتر به اهداف سازمانی است. بهاینترتیب نمیتوان آن را کوچینگ زندگی دانست. بااینحال یک رهبری خوب نیازمند تشخیص ارزشهای فردی و ویژگیهای شخصیتی و برقراری ارتباط مناسب با آنها است. کوچینگ به افراد کمک میکند تا توازن و تعادل را بین کار و زندگی ایجاد کنند.
کوچینگ رهبری ارتباطی مؤثر بین رهبران یا گروهی از مدیران برقرار میکند که باعث تأثیر بیشتر و بهتر عملکرد سازمانی میشود. این موضوع اهمیت بسیار زیادی در عملکرد مدیران دارد. عملکرد مدیران مهمترین موردی است که در سراسر سازمان مؤثر است. مدیرانی که از تجربیات و دانش کوچینگ استفاده کنند میتوانند مهارتها و تکنیکهای یاد گرفته را در کل سازمان یا شرکت خود گسترش دهند.
چنین مدیری میتواند مهارتها و تجربه خود را به طور صحیح به افراد سازمان انتقال دهد. درنتیجه این اتفاقات، روابط و تعاملات بین سازمانی بهبود مییابد. استفاده از کوچینگ بهترین راه برای پیشرفت کسبوکارهای مختلف است. کسبوکارهایی که به دنبال گسترش فعالیت خود هستند، لازم است از کوچ رهبری استفاده کنند. هدف اصلی در این روش پررنگکردن نقش افراد موفق برای اثربخشی بیشتر و بهبود عملکرد آنها است. این افراد میتوانند تواناییهای رهبران را یادآوری کرده و عملکرد مدیران را نیز بالا ببرند. همچنین با به چالش کشیدن موفقیتها میتوانند انگیزه لازم برای تغییر رفتار مدیران را ایجاد کنند؛ بنابراین لیدرشیپ کوچینگ به طور مؤثری میتواند رفتار سازمانی و عملکرد افراد را تا حد زیادی تقویت ببخشد.
ازجمله انتظاراتی که از لیدرشیپ کوچینگ میتوان داشت موارد زیر است:
· یادگیری انجام مکالمات مهم بهصورت اصولی
· برنامهریزی اصولی و توسعه کسبوکار
· افزایش مهارتهای مربوط به شبکهسازی
· مدیریت زمان
· مدیریت بحران و چالشها
· توسعه کارکنان اثربخش برای سازمان
· توسعه شخصی
· توسعه شیوه رهبری مؤثرتر
· آموزش در خصوص مهارتهای مدیریت تضاد
لیدرشیپ کوچینگ اهمیت زیادی در تقویت مهارتهای ارتباطی بین مدیران دارد. مدیرانی که کارمندانشان را کوچ میکنند، در واقع کوچهای حرفهای محسوب نمیشوند؛ بلکه رهبر گروهی از افراد پرمشغله و سختکوش هستند. درحالیکه افرادی که اهمیتی به لیدرشیب نمیدهند، از ابزار مهم و مؤثری که میتواند استعدادهای افراد را پرورش دهد، چشمپوشی میکنند. اهمیت وجود کوچینگ در مدیریت در این است که مدیران میتوانند از آن بهعنوان ابزاری ضروری در راه رسیدن به اهداف خود استفاده کنند. از سوی دیگر آنها از کمککردن به رشد دیگران لذت برده و تمایل دارند بدانند مردم با چه مشکلاتی سروکار دارند. بهاینترتیب میتوانند فرصتهای مناسب را تشخیص دهند و کارکرد بهتری داشته باشند.
از جمله مهمترین مزایای کوچینگ رهبری میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
· تشخیص نقاط قوت مدیران و بهبود آنها
· ایجاد استراتژیهای اجرایی
· ایجاد تعهد و مسئولیتپذیری
· تقویت مهارتهای ضروری
· ایجاد تغییرات رفتاری و مثبت
· برنامهریزی و توسعه حرفهای مدیران
· توازن بیشتر میان کار و زندگی
· پشتیبانی و بازخورد مداوم و منظم از طریق کوچینگ مدیران
· افزایش رشد حرفهای سازمان
بهمنظور آنکه در جایگاه مدیریت کوچ بهتری باشید، لازم از ابزارهای زیر استفاده کنید:
شناخت درست کارکنان:
برای مدیریت تیم به کمک کوچینگ لازم است بدانید هر عضو سازمان چه نقاط قوتی دارد و چه ارزشی به سازمان اضافه میکند. همچنین نیازمند آگاهی از چالشها و فشارهای روانی او هستید. برگزاری آزمونهای شخصیتی بهصورت رسمی میتواند در این مورد کمککننده باشد.
هدفگذاری:
هدفگذاری اصل بسیار مهمی در به انجام رساندن یک استراتژی خاص بهصورت موفقیتآمیز است. با هدفگذاری میتوان روحیه تیمی را ارتقا بخشید و اعتمادبهنفس اعضای تیم را حفظ کرد. لازم است برای داشتن هدف یک برنامهریزی استراتژیک داشته باشید. برحسب کسبوکار و صنعتی که دارید و نقشهای هر یک از اعضای تیم باید از ابزارهای متفاوتی برای اهداف مالی استفاده کنید.
ایجاد محیط مناسب:
فراهمکردن ابزار لازم برای موفقیت میتواند تأثیر زیادی داشته باشد. آموزش افراد و فراهمکردن نرمافزار میتواند یک استراتژی مناسب باشد که احتمال موفقیت اعضای تیم را افزایش میدهد. بازخورد:
بازخورد گرفتن یک بخش اساسی برای پیشرفت هر کسبوکار است. شما باید ارزیابی انجام دهید و ببینید که چهکارهایی را درست و چهکارهایی را غلط انجام دادهاید. از این طریق میتوانید راهکارهای مؤثری برای تقویت سازمان پیدا کنید.
واکنش نسبت به بازخورد:
بعد از دریافت بازخوردها، انعطافپذیری بسیار مهم است. بسیاری از مدیران ممکن است نتوانند در این بخش درست عمل کنند. تنها ارائه بازخورد کافی نیست؛ بلکه واکنش درست به این بازخوردها نیز اهمیت دارد. واکنش صحیح به بازخوردها حتی بازخوردهای منفی و داشتن دیدی باز از جمله ابزارهای بسیار مهم در کوچینگ است. بهاینترتیب اعضای تیم میتوانند با شما بهراحتی درباره مشکلات صحبت کرده و ایدههای موثری را ارائه دهند. واکنش درست نسبت به بازخوردها میتواند بسیار کمککننده باشد.
مدیریت تضادها:
بین اعضای تیم ممکن است تعارضهایی وجود داشته باشد. برای مدیریت تیم با ابزار کوچینگ رهبری لازم است بدانید که چهکارهای برای استحکام روابط و بهبود روابط بینفردی میتوانید انجام دهید.