
در اسکرام، ریتروسپکتیو فقط یک مراسم در پایان اسپرینت نیست. یک «مکث وسط دویدن» است که در آن تیم نفسی تازه میکند، به این نگاه میکند که چطور کار کرده است و انتخاب میکند دفعهٔ بعد چطور بهتر عمل کند.
یک کوچ اجایل یا اسکراممستر خوب، ریتروسپکتیو را به جلسهٔ وضعیتگیری (Status Meeting) تبدیل نمیکند. در عوض، سه سؤال کلیدی را در ذهن نگه میدارد:
آیا فقط نتایج را بازبینی میکنیم، یا شیوهٔ کار کردنمان را هم بازرسی و تطبیق میدهیم؟
آیا فقط دربارهٔ «چه چیزی» تحویل دادیم حرف میزنیم، یا دربارهٔ اینکه «چطور» با هم کار کردیم هم صحبت میکنیم؟
آیا وقتی از اتاق بیرون میرویم، تعهدات واقعی برای اسپرینت بعدی داریم یا نه؟
تسهیلگریِ قوی، قبل از خود ریترو شروع میشود. کوچ در طول اسپرینت، جریان کار تیم، تنشها و نقاط روشن را مشاهده میکند و بعد، دستور جلسهای براساس مهمترین الگوها و موضوعات طراحی میکند. در طول ریترو، او از مشاهدات قوی و پرسشهای باز استفاده میکند تا کیفیت گفتگو را بالا ببرد، نه اینکه خودش جوابها را بدهد.
و بعد از ریترو، کار اصلی تازه شروع میشود: اینکه آن توافقها را جلوی چشم نگه داریم، متوجه شویم چه زمانی تیم واقعاً رفتار متفاوتی نشان میدهد، و وقتی تعهدات فراموش میشوند با ملایمت آن را یادآوری کنیم. در بلندمدت، هدف ساده است: کمک کنیم تیم آنقدر توانمند شود که خودش ریتروسپکتیوهایش را اجرا کند و ما کمکم آرام به حاشیه برویم.
اگر ریتروسپکتیوهای شما شبیه یک تشریفات بیاثر به نظر میرسند، احتمالاً مشکل از قالب نیست؛ مسئله، نبودِ بازرسی واقعی، صداقت واقعی و پیگیری واقعی است.