یکی از چالشبرانگیزترین سوالات فرم استخدامی، سوال در مورد حقوق درخواستیه، سوالی که معتقدم برعکس تصور همه، بیشتر به ضرر کارفرماست.
در ابتدا از دید یه کارجو به قضیه نگاه کنیم. فرم استخدام رو پر میکنه و وقتی به این سوال میرسه، چند تا حالت ممکنه پیش بیاد:
اگر این قسمت اجباری نباشه به احتمال خیلی زیاد خالی میزاره. چون هیچ ایدهای در مورد این که عدد مناسب چی میتونه باشه نداره. یا این که اگر قابلیت وارد کردن چیزی جز عدد داشته باشه با واژههایی مثل توافقی و ... پر میکنه که فرقی با حالت قبل نداره.
شاید هم با وارد کردن یه بازه بخواد به این سوال جواب بده. این بازه اگه اختلاف زیادی بین کف و سقفش وجود داشته باشه، احساس بدی رو به شخص مقابل منتقل میکنه و اگه بخواد این بازه خیلی کوچیک باشه میشه حالت بعدی.
اگر بخواد یه عدد عنوان کنه، چطور میخواد به این عدد برسه؟ مگه مسئولیتها و شرح وظایف اون شغل رو کامل میدونه؟ مگه از اشل حقوقی سازمان مربوطه اطلاع داره؟ مگه در جایی مثل ایران، منبع موثقی برای اطلاع از حدود حقوق هر سمت شغلی داریم؟
به خاطر همین معتقدم این سوالی نیست که یه کارجو بتونه جواب درست و روشنی بهش بده. حالا حالتهای مختلف رو از دید کارفرما بررسی کنیم:
سوالی که جوابی بهش داده نشده، سوال بیهودیه و پرسیدنش به نظر من اشتباهه.
جوابی که به شکل یه بازه مطرح بشه، به نظر من نشان از آشفتگی فکری کارجو داره و حس میکنم دید منفی ایجاد میکنه.
در نهایت وقتی عدد عنوان میشه، که به نظر میاد هدف این سوال رسیدن به این عدده، به سه حالت قابل تقسیمه:
عدد اعلام شده در رنج حقوق مورد نظر کارفرماست. در این صورت این سوال تغییری در روند استخدام ایجاد نمیکنه و تنها نمایش دهنده حس رضایت کارجوست که این نکته رو میشه در موقعیتهای دیگهای هم به راحتی فهمید.
عدد اعلام شده کمتر از رنج حقوق مورد نظر کارفرماست. به نظر میاد این همون مطلوب کارفرماست و دلیل پرسیدن این سوال. در حالی که عدد پایین در خیلی از کارفرماها این حس رو به وجود میاره که شخص مورد نظر برای این موقعیت مناسب نیست. اگر هم این طور نباشه، فرض کنیم که کارجو با حقوقی که کمتر از لیاقت و صلاحیتشه استخدام بشه. در آینده از ارتباطاتش با سایرین متوجه میشه کمتر از حقش دریافت میکنه و باعث ناامیدی و دلسردیش میشه و در نهایت ممکنه سازمان رو ترک کنه و یا یکی از رقبا و شرکتهای دیگه با دادن حقوق بالاتر، اون نیرو رو از کارفرما بگیره. احتمالا این رو می دونید که طبق تحقیقات، هزینه تقریبی جایگزینی یه نیرو (مشهود و غیر مشهود) برابر با ۶ الی ۹ ماه حقوق اون سمت شغلیه. پس چندین برابر ذخیرهای که انجام شده از دست میره.
حالا فرض کنیم عدد، بالاتر از رنج حقوق مورد نظر کارفرماست. این جا معمولا شرایطی پیش میاد که هر دو طرف احساس میکنند اگر از مواضعشون کوتاه بیان، یه فاجعه رخ میده. در حالی که ممکنه کارجو به خاطر مشکلات مالی یا رزومه یا هر دلیل دیگهای حاضر باشه با عدد پایینتر هم کار کنه اما تو موقعیتی قرار میگیره که دیگه نمیتونه پیشنهادش رو عوض کنه و کارفرما این نیرو رو از دست میده.
پس در مجموع، هیچیک از شرایط گفته شده رو نمیشه نقطه مثبتی برای کارفرما دونست. اما این تمام داستان نیست. باید در این میان به مواردی هم توجه کرد:
در این سوال بیشتر از عدد عنوان شده، بحثهای روانشناسی وجود داره. آزمودن اعتماد به نفس کارجو، آزمودن صراحت و شفافیت کارجو، واکنش کارجو به چالش مطرح شده و ... که مسلما تحلیلهای زیادی میشه انجام داد. اما معتقدم راههای بهتری هم برای آزمودن این موارد وجود داره.
من همیشه تو مصاحبه وقتی این سوال رو میپرسم که نفر مقابل مدام از کیفیتهایی در مورد کار قبلی و یا کار آینده خودش حرف بزنه. مثلا حقوق کم، حقوق خوب و ... در این جاست که با پرسیدن این سوال سعی میکنم تعاریفمون رو در مورد واژههای کیفی یکی کنیم.
و نکته آخر، به نظر من یکی از دلایلی که باعث چالش برانگیز شدن حقوق شده، عدم شفافیتهایی هست که تو جامعه وجود داره. چه از طرف شرکتها و سازمانها، چه از طرف آمار و ارقام قابل استناد و چه خود کارمندهایی که میزان حقوقشون رو شفاف اعلام نمیکنند. شاید این رفتار درست یا غلط باشه، اما مهم اینه باور کنیم در خیلی از روندها تاثیر میزاره.
به نظر من حالت ایدهآل اینه که کارفرما با توجه به انتظاراتی که از نفر جدید داره و با در نظر گرفتن مسئولیتها و شرح وظایف شغلی، و مسلما بر اساس اشل حقوقی مجموعهاش، بازهی درستی از حقوق سمت مورد نظر رو اعلام کنه و اجازه بده همون طور که کارجو انتظارات مجموعه رو در فرصت شغلی مورد نظر مطالعه میکنه، بتونه انتظارات خودش رو هم با موارد ذکر شده مطابقت بده. این یک رفتار حرفهایه و نشون دهندهی قدرت و اقتدار اون مجموعه است و قانونمداری و نظم مجموعه رو نشون میده. البته همون طور که گفتم این یک شرایط ایدهآله که نیاز داره یه سری بسترها و شرایط هم برای انجامش فراهم باشه.
پینوشت: این نوشته صرفا نظر شخصی منه و ممکنه شما با قسمتی و یا حتی تمام متن موافق نباشید. بهترین کار اینه که دیدگاهتون رو در قسمت نظرات با من به اشتراک بزارید.