حضرت يحيي از پدرمادري باسن بالا متولد شد واز انسانهاي مشهور به احترام زياد به پدر ومادر و انسانی بسيار مهربان ازش يادشده
تعميد دهنده حضرت مسيح بود و توي سوره مريم بهش اشاره شده ... ودر آيين مسيحيت واسلام بسيارمحترم هست
توي راس الحسين كه نزديك مسجد اموي بود ، كفش هامون روبايد در مياورديم وتوي پلاستيك ميذاشتيم و ميبرديم تو ويه سري هم دم در گذاشتن كه يكيشون سپهر بود و وقتي بيرون ديدمش با يه كفش شماره ٤٥ داغون اومد طرفم و جفتمون زديم زيرخنده وگفت كفشم رو كش رفتن ... راس الحسين يه ظرف نقره اي رنگ چهارگوش بود كه ميگفتن سرامام حسين زماني كه براي يزيد آوردن توي اتاقي درمسجد نگه داشته شده و اين رو بعدها به احترامش دراون مكان ساخته بودن و به اون منطقه هم ميگفتن راس الحسين و اون منطقه هميشه بوي خوش ازش به مشام ميرسه
مسير راس الحسين تا حضرت رقيه مثل بازار تجريش بود و خود حرم جاي خوبي بود و به نظرميومد ايران هزينه هاي زيادي براي بازسازي وگسترش بنا كرده بود و زائرهاي ديگري ازتركيه ، عراق ، سوريه و ... هم بودن
رقيه دخترسه ساله امام حسين بوده كه همراه اسرا به دمشق مياد و علاقه شديدي بين اون و پدرش برقراربوده و به روايتي براثر اندوه پدر بيمار ميشه وازدنيا ميره ...
پياده روي توي اون منطقه هم واقعا لذت بخش بود و گويي چندصدسال قبل به دمشق رفتيم و شكوه دمشق انگار هميشگي بوده وبه درازاي تاريخش ...
پ ن : نفروسط بنده هستم درسن بيست سالگي : )